📌برشی از کتاب (76) 🔅🔅🔅 ✳ولی الله المطلق ▪ چون حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت وحي همتاي قرآن كريمند؛ «إنّى تاركٌ فيكم الثّقلين كِتابَ الله و عترتى...»، تمسّك و اعتصام به هر دو لازم، و ترك هر كدام به مثابه ترك هر دو است. لذا، استماع كلام معصوم و اِنصات منصفانه و ناصحانه در پيشگاه آن، عامل سعادت خواهد بود. شاهدان واصل، هماره رهنمود اهل بيت عصمت (عليهم‏السلام) را در كنار هدايت قرآن مجيد پذيرا بودند. 🔹 آن جا كه حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «جاهدوا أهوائكم تَملِكوا أنفسكم»[ نهج الفصاحة، ج 1، ص 219.] و «المُجاهدُ مَنْ جاهدَ نفسَه فى طاعة الله»[ نهج الفصاحة، ج 1، ص 219.]؛ به تزكيه روح و تضحيه نفس، مبادرت كردند و پيروزمندانه چنين سروده‏ اند: عشق ديوانه است ما ديوانه ديوانه‏ ايم نفس امّاره است ما امّاره امّاره‏ ايم 🔹 آن جا كه رسول گرامي فرمود: «الجَنّة تحتَ ظِلال السُّيوف»[ همان، ص220.]، عرصه را بر اهرمن مهاجم تنگ كردند و با تبلور خويش او را متواري ساختند. 🔹 آن جا كه پيامبر عظيم الش أن اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «مَنْ قُتل دونَ دينهِ فهو شهيدٌ»[ همان، ص519.]، آمرانه به مرگ فرمان دادند: «اي مرگ اگر نمرده‏اي دريابم» و مترنّمانه سرودند: گر زهر چيزي بِلَنگي دور شو راه دور و سنگلاخ و لنگ لنگ مرگ اگر مرد است، آيد پيش من تا كشم خوش در كنارش تنگ تنگ من از او جاني بَرَم بي‏رنگ و بو او زمن دَلْقي ستاند رنگ رنگ جور و ظلم دوست را بر جان بنه ور نخواهي پس صلاي جنگ جنگ [كليات شمس تبريزي، ص 498، غزل 1327. ] ▪ چون اميرالمؤمنين، علي بن ابي طالب (عليه‏السلام) باب مدينه علم و حكمت است، لذا اِصغاي سخن آن حضرت عبادت خواهد بود. 🔹 آن جا كه علي بن ابي طالب (عليه‏السلام) فرمود: «و إنّما أنتم إخوانٌ علي دين الله، ما فَرَّق بينكم إلاّ خُبثُ السَّرائر و سوء الضَّمائر»[ نهج البلاغة، خطبه‏ي 113.]، پيمان برادري مستحكم‏تر كردند و با تطهير دل از لَوْث عصيان و رَوْثِ حبِّ جاه و فَرْثِ خود خواهي از «دار الغرور»، هجرت و به «دار القرار» باريافتند. 🔹 آن جا كه آن حضرت (عليه‏السلام) فرمود: «إنّ أكرم المَوتِ الْقتل، و الّذى نفس ابنِ أبى طالب بيَدِه، لألف ضربةٍ بالسَّيف أهونُ علىَّ مِن ميتةٍ علي الفراش فى غير طاعة الله»[ همان، خطبه‏ي 123.]، جهان طبيعت را زير پا و فرا طبيعت را قبله ساختند و زمزمه كنان چنين گفتند: عالَم ويرانه به جغدان حلال باد دو صد شنبه از آنِ جُهُود دل‏هاي شفاف و حديث العهدِ فطريِ آنان، چنان مشتاق لقاي الاهي بود كه با تمام وجود چنين مي‏سرودند: اندر جمال يوسف گر دست‏ها بريدند دستي به جان ما بَر بنگر چه‏ ها بريديم 🔹 آن جا كه وليّ الله مطلق، حضرت علي بن ابي طالب (عليه‏السلام) فرمود: «لا تَذوقُوا النَّوم إلاّ غراراً أو مَضمضة»[ همان، نامه‏ي 11.]، شب‏ها را چون روزْ بيدار و مراسم سحر را در سنگر انجام داده، هيچ‏گونه هراس از ابرقدرتِ عصر به خود راه نمي‏دادند و از اِرعاب بيگانه مهاجم، خائف نبودند و چنين نجوا داشتند: كي سرد شود عشق ز آواز ملامت هرگز نَرَمَد شير ز فرياد زنانه ادامه دارد.... @rahighemakhtoom