کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 23 @rahighemakhtoom 🌴🌴🌴 ⏪ 69. كفايت اشاره: «إذا لوّحتَ للعاقل فقد أوجعتَه عتاباً»[ همان، ص162.]؛ هرگاه به عاقل اشاره‌اي كني، مانند اين است كه او را به تندي سرزنش كرده‌اي. «تلويح زلّة العاقل له من أمضّ عتابه»[ شرح غررالحكم، ج3، ص285.]؛ اشاره به لغزشهاي عاقل، بزرگ‌ترين عتاب براي اوست. «عقوبة العقلاء التّلويح»[ همان، ج4، ص362.]؛ عقوبت عاقلان، اشاره است. «عقوبة الجهلاء التصريح»[ همان.]؛ عقوبت جاهلان، تصريح و بي‌پرده سخن گفتن است. «التعريض للعاقل أشدّ عتابه»[ همان، ج1، ص303.]؛ اشاره و كنايه، براي عاقل، شديدترين ملامت اوست. از اين‌رو مشهور است كه مي‌گويند: «العاقل تكفيه الإشارة».[ مرحوم سيد حيدر آملي گفته است: «الحرّ تكفيه الإشارة» (جامع الأسرار و منبع‌الأنوار، ص93، 16).] 📝 تذكّر: ⏪ يكم. عاقلي كه با انديشه تعقّلي به سر مي‌برد، قبض و بسط، جذب و دفع، ارادت و كراهت، محبّت و عداوت و بالاخره تولّي و تبرّاي او در محور معارف ظريف عقلي دور مي‌زند و چون هرچه ادراك، قوي‌تري باشد، آثارش در اندوه و نشاط و... بيشتر خواهد بود و ادراك عقلي، قوي‌تر از ادراك حسي است(؛ زيرا عقل بالاتر از حسّ و معقول، برتر از محسوس و عاقل، والاتر از حسّاس است) لذا تألّم حاصل از اشارت، بيش از درد ناشي از ضرب و جرح است؛ زيرا يكي با حسّ ادراك مي‌شود و ديگري با عقل. بنابراين، رنجوري عاقلان از كنايت، اشارت، استعارت و مانند آن، بيش از دردمندي جاهلان از چوب، نيزه، دشنه و نظاير آن است. چنان‌كه ابتهاج خردورزان از تحليل عقلي يك مطلب عميق و عريق نظري، به مراتب، بيش از لذّت اكل و شرب خامان حس‌گرا و بِطنه‌مداران فطنه‌گريز است. عارفان كه گذشته از جَنّت محسوس، در صدد نيل به جنّت معقولند، به عابدان كم‌همّت كه فقط به جنّت حسي بسنده مي‌كنند، مي‌گويند: اكتفا به قصور و حور، از قصور همّت و بدور بودن از مدار اصلي لذّت و ابتهاج است. پس بايد به مقام خوف عقلي باريافت تا مشمول وعده (و لمن خاف مقام ربّه جنّتان)[ سوره الرحمن، آيه 46.]شد. ⏪ دوم. آنچه گذشت، براي بيان تمايز عاقل و حسّاس بود، اما براي تفاوت عاقل با متوهّم، متخيّل و... بايد توجه شود كه يكي بدون تنصيص، تصريح، دلالت مطابقه و... ادراك نمي‌كند و ديگري به اشارت (هر چند ظريف) ادراك مي‌كند و چون ادراك عقلي (حتي با اشاره) برتر از ادراك وهمي و خيالي است (هر چند با تصريح و مطابقه باشد) و شدّت و ضعف اندوه و نشاط، تابع درجه ادراك است؛ لذا اندوه و نشاط عاقلان، بيش از رنج و رفاه متوهّمان و متخيّلان است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom