🔸چنان به تفکیک و تحلیل کلمات نبی و اهلبیت پرداختیم که گویا اشارههای ابن سینا یا نصوص ابن عربی یا کفایهی آخوند یا التقریر و التحریر ابن امیر الحاج را تحلیل میکنیم.
🔹 چه کسی گفته است که اهل بیت با مردم چنین سخن میگویند؟! کمال ایشان دلالتی بر لزوم استفاده از این روشهای بیانی ندارد.
🔹 خود را فیلسوفی فرض کنید که یکی از انسانهای عادی و جاهل نسبت به مسألهای فلسفی از شما سؤال پرسیده است، آیا با استفاده از روشی که در آن از تعابیر دقیق و الفاظ پیچیده به کار میرود پاسخ او را میدهید؟ یا روشی را به کار میگیرید که در آن از بسط و ایجاز، تشبیه و تمثیل و قصه استفاده میشود؛ همان روشی که در کتب فلسفی روشی متروک محسوب میشود.
🔹ما روش متقدمین از علما را در مطالعهی نصوص، نزدیکتر به حق میدانیم؛ آنها در تفسیر احادیث، روح معنوی نص را بیشتر لمس میکردند؛ آنها وقت خویش را در نکات دقیق و جزئی که در زمانهای متأخر از صدور پدید آمدهاند، صرف نمیکردند؛ نکاتی جزئی که از بسیاری از آنها با نام عمق، متانت در برداشت، دقت، ژرفنگری یاد میشود. برخی از این دقتها نقش جدی و بزرگی در از بین بردن ذوق و دیدگاه ما نسبت به شعر و ادب عربی و نصوصی که دارای گرایش بلاغی هستند، داشتهاند.
🔹 این همان مقصود ماست که گفتیم باید بین عمق تفکر و دقت در تعبیر یا اغلاق آن، تفاوت قائل شد.
📚 کتاب «الحدیث الشریف، حدود المرجعیة و دوائر الاحتجاج» اثر حیدر حبالله
#نقل_معنا
#مقدمات_اجتهاد
@rahjoo_213