🔎پنج عامل و ده نکته درباره نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
🔻بنظرم، پنج ساحت تعیین کننده در
#انتخابات اخیر وجود داشت که نتیجه متفاوتی را رقم زد؛ ۱. سیاست ورزی بدون راهبر و میاندار فصل الخطاب ۲. سیاست ورزی بریده از فرهنگ و جامعه پردازی ۳. سیاست ورزی فاقد شبکه موثر مردمی ۴. سیاست ورزی بدون رسانه روایت ساز ۵. سیاست ورزی در خلاء راهبرد انتخاباتی ترکیبی و مبتنی بر پیشبینی وضعیت های متکثر
🔻ذیل همین پنج ساحت، نکاتی تکمیلی را پیرامون نتیجه رخ داده تقدیم میکنم که بنوعی شرح و بسط محورهای مطرح شده هم می تواند تلقی شود؛
1⃣ وقتی سیاست ورزی تکنیکال و شب امتحانی از
#جامعهپردازی تدریجی و استراتژیک سبقت میگیرد نتیجه این می شود که یک فرد غریبه از مقام اجرا با انتخاب مردم ولو با رای ضعیف و شکننده با حربه عملیات روانی و فعال سازی گسل های متنوع سیاسی_اجتماعی به کرسی مینشیند.
2⃣ در تفسیر و تکمیل بند اول اینکه وقتی بجای جامعه شناسی فرهنگ از جامعه شناسی سیاست جهت فهم بیتفاوتی یا کیفیت طعم دار و غافلگیرکننده بخشی از آراء انتخابات بهره میگیریم و تعصبات قومی با چاشنی حزبی را بدون در نظر گرفتن ذهن و
#ذائقه_اجتماعی ترور شده(بیشتر در اخبار رسانه های معاند یا مخالف و گاها در برخی از سریال های
#شبکه_خانگی و بعضا در فیلم و سریال های خارجی و داخلی در طول زمان)، علت العلل ماجرا معرفی میکنیم یعنی در شناخت صحنه و زمینه دچار اختلال محاسباتی هستیم.
3⃣ در تکمیل بند قبلی وقتی خط اتصال فراگیر به
#لایههای_دور_جامعه و ارتباط چهره به چهره و از نزدیک با مردم را به نقطه مبهم سیاست و لحظه معلق انتخابات تقلیل میدهیم و به زبان ساده، مردم را دیر تحویل میگیریم، نتیجه عکس یا حداقلی هم درو میکنیم.
4⃣ وقتی حریف
#گسلهای_سهگانه قومیتی، مذهبی و جنسیتی را جهت افزایش سبد رایش فعال می کند و ما نیز گسل درون گفتمانی را جهت کاهش آراء خود به او هدیه میدهیم، نتیجه ای جز پیچیده شدن ماجرا و در نهایت شکست در صحنه انتخابات منطقی نخواهد بود.
5⃣ وقتی در مقابل توان مالی و قدرت رسانه ای رقیب، آلترناتیو
#حلقههای_میانی و شبکه مردم سازی را دیر و خیلی دیر و بسیار پراکنده و بدون محتوای قوی و موثر و نقطه زن، استارت میزنیم طبیعتا در جذب آراء خاموش و مردد و سرگردان جا میمانیم.
6⃣ وقتی آنها روی ضعیف ترین گزینه شان به سرعت اجماع میکنند و ما روی بهترین گزینه هایمان هم تحلیل و اجماع راهبردی تا آخرین لحظه نداریم، فرصت عملیات جهت جلب و جذب لایه های دور جامعه و
#بدنهسازی_حداکثری را از دست میدهیم و براحتی و با اختلاف اندکی قافله را میبازیم.
7⃣ آنگاه که با
#دوقطبی_توهمی و بازی در زمین "آشناها" مشغول تخریب همدیگر میشویم و با خیال راحت و غفلت از میدان، پاس گل های کلیدی ایسم دار و لج درآور و رادیکال علیه خودی همراه با فرصت تنفس و دورخیز به رقیب میدهیم، نتیجه ای جز تردید و دلسردی و رای منفی به کاندیداهای خودی و ایجاد محیط امن با سپر اخلاق به کاندیدای مقابل اتفاق نمیافتد.
8⃣ وقتی رقیب با نمادپردازی و مصادره تم دیانت از شما پا به رقابت میگذارد و دست در سبد آراء شما میکند، گفتمان سازی و اتخاذ رفتار و منش اخلاقی خنثی بدون ایجاد
#اصطکاک_روشنگرانه و تاکتیک تبیین واقعیت رقیب و حواشی فکری و تیمی او یک روش ضعیف و کم بهره از جلب نظرات مردد و مخاطب سرگردان خواهد بود.
9⃣ مهمترین نکته اینکه
#فطرت_اجتماعی ایرانی در طول این سه دهه ترور گردید و علیه جامعه بکار گرفته شد. سه مقوله بنیادی
#استقلال،
#آزادی و
#عدالت که دربرگیری حداکثری در فهم و پذیرش عمومی داشتند و به تعبیر منطقی، قیاساتها معها بودند را در طول جنگ شناختی، ترور یا تفسیر وارونه نموده؛ از اولی به
#قفس تعبیر کردند، دومی را به نام ابتذال و
#ولنگاری از ما ستاندند و سومی را با تعبیر مچ گیری و
#افشاگری و شخصیت ستیزی از اثر انداختند.
🔟 وقتی اتاق های فکر ما به جای تدبیر
#شبکههای_استانی و منطقه ای جهت مردم سازی در طول سالها و تغییر ریختار سیاسی و بافتار اجتماعی استان ها به نفع جبهه انقلاب، در فکر محاسبات و احتمالات ریاضی پیچیده و مکانیکی شب انتخاباتی بودند که کدام کاندیدا به نفع دیگری و در کدام مرحله باید کنار برود، نتیجهای جز این عاید ما نخواهد شد.
🔻نتیجه اینکه در مانیفست جریان انقلاب که متکی به
#عملیات_روانی برای تدبیر عرصه های قدرت تعریف نمیشود، بایستی امر اجتماعی بر امر سیاسی مقدم شده و ذهنیتهای رسوب یافته و شبهات ته نشین شده را در طول زمان مرتفع نمود تا اسیر قطبیدگی های فرهنگی_سیاسی و اجتماعی نشویم.
🔻۱.گفتمان سازی، ۲.شبکه سازی و ۳.شخصیت سازی برای جریان سازی و جامعه سازی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای جبهه انقلاب می تواند توصیف شود تا از تکرار تشتت و شکست جلوگیری نماید.
✍علیرضامحمدلو