66.1K حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
پدر جان یک زمان آرامشی از جنسِ باران داشتم روی لب‌هایم تبسم‌‌ها فراوان داشتم خنده بر لب زیست می‌کردم کنار مهرتان خنده بر لب می‌زدم دنیای دیگر داشتم شعله‌های‌ عشق را‌ روشن‌ نمودی در دلم من‌ به‌ اعجاز کلامت، سخت‌ باور داشتم تا نقابی اوفتاد بر چهره‌ی مهتاب‌تان آسمان چشم من بارید در هجران‌تان 🖊بداهه‌ی مرضیه رمضان‌قاسم در فراق حضرت پدرجان پدر عزیرم گویی، هزاران سال است ندیدمتان همه‌ی دلخوشیم این است که در آخرین دیدار دستان پرمهرتان را بوسیدم🖤 @ramezan_ghasem110