🔒 "عقل‌های وارونه" یکی از مهمترین دغدغه‌ای که هر  انسان در زندگی خود دارد شکوفا کردن استعدادهای نهفته در وجودش است تا به آن کمال لایقی که برایش آفریده شده‌ است برسد. آدمی برای رفع خلا و نقص‌های خویش به امدادهای وحی نیازمند است بنابراین در مواجهه‌ی با قرآن درمی‌یابد که گام نخست برای راه‌یابی به عالم معنا، صعود بر اریکه‌ی کمال و قرب الهی، تهذیب و تزکیه نفس است؛ همچنین قرآن فلسفه‌، هدف و غرض بعثت انبیاء را نیز تهذیب نفس معرفی می‌کند، به گونه‌ای که در سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه آیه‌ی ۲ آمده است:«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»،«اوست كه در ميان مردم درس ناخوانده، پيامبرى از خودشان مبعوث كرد تا آيات الهى را بر آنان بخواند و آنها را رشد و پرورش داده (از آلودگى شرك و تفرقه پاك سازد) و كتاب آسمانى و حكمت به آنان بياموزد و همانا پيش از اين در انحراف و گمراهى آشكار بودند.» بر همین اساس برخی از انسان‌ها تصور می‌کنند اگر در عصر پیامبر می‌بودند و آن حضرت برای‌شان معجزه می‌آورد و آيات قرآن را تلاوت می‌فرمود از یاران اولوالعزم ایشان می‌شدند اما قرآن می‌فرماید: علت عدم ایمان برخی از شما، ندیدن پیامبران و هم عصر نبودن با پیامبر نیست زیرا واقعیت این است که قضیه به این شکل نبود که مردم هم عصر پیامبر به محض شنیدن آیه یا روایتی از سوی پیامبر، ایمان بیاورند بلکه آنها با وجود اینکه به ظاهر پیامبر را می‌دیدند و کلام ایشان را با گوش‌شان می‌شنیدند اما هیچ توجّهی به کلام پیامبر نداشتند زیرا مشکل در پیام‌رسان درونی‌‌‌‌شان بود؛ بنابراین هر چند پیامبر را با چشم ظاهرشان می‌دیدند و به ظاهر کور نبودند اما چشم دلشان نابینا بود. قرآن علت عدم ایمان به خدای سبحان را، عدم عقلانیت معرفی می‌کند و می‌‌فرماید اکثرهم لا یعقلون‌. اینکه برخی از انسان‌ها با وجود برخورداری از قوه‌ی عقل، از قدرت تعقل بی‌نصیب هستند طبق فرمایش قرآن و روایات، مشکل‌شان دفن کردن عقل‌شان است؛  برخی از دفینه‌های عقل عبارتند از: ۱) آلودگی‌های فکری: همانند شبهات فکری، دیدگاه و باورهای غلط نسبت به جهان هستی، فرهنگ‌های غالب، آداب و رسوم بی‌پایه آباء و اجدادشان، عقائد موروثی و منطقه‌ای، رواج شایعات در جامعه، هیجانات و احساسات. ۲) آلودگی‌های اخلاقی: مانند حسد، کینه، طمع، تفاخر و آرزوهای طولانی. ۳) آلودگی‌های رفتاری: نظیر خوردن، شنیدن و دیدن حرام، این آلودگی‌ها، قوای عقلانی انسان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و سبب ایجاد استدلال‌های غلط و واژگون می‌گردد. استدلال‌های عاری از نور هدايت، تعقل وارونه‌ای‌ست که هر چند به ظاهر استدلال‌گونه است اما خروجی آن عقلانی نیست؛ بنابراین جاهلان از یک سو با عبارات به ظاهر استدلالی کوته‌ فکران سست عنصر را می‌فریفتند و از سوی دیگر به استدلال‌های متقن پیامبران، نسبت ناروای کذب و افترا می‌دادند؛ آنها نشانه‌های روشنی را که برای هدایت‌شان آمده بود را سِحر و جادو می‌پنداشتند و این مشکل قدمتی فروان از تاریخی بعثت انبیاء تاکنون دارد. بنابراین مشکل عدم ایمان در برخی انسان‌ها، خواه معاصر پیامبر باشند و خواه متاخر از عصر پیامبر، نشنیدن پیامِ پیامبران الهی و ندیدن معجزات‌ ایشان نیست بلکه مشکل آنها وجود آلودگی‌هایی‌ست که مانع رشد و کمال آدمی‌ می‌شود؛ هر چند برای سلوک انسان، آموزش دینی لازم است اما تعلیم به تنهایی کافی و کارساز نیست بلکه پرورش دینی نیز لازم است زیرا تا انسان تزکیه نشود و آلودگی‌ها از جانش هجرت نکند پاکی‌ها بر سرزمین وجودش جوانه نخواهد زد. البته برای تزکیه و تعلیم نیاز به جهاد تبیین و حضور در نبرد روایت‌گری لازم است بر همین اساس سربازان این عرصه در درجه‌ی‌ اول می‌بایست سوار بر پلکان تهذیب و اخلاق شوند، سپس گام در مسیر علم‌آموزی نهند یعنی تزکیه را بر تعلیم مقدم کنند زیرا علم بدون اخلاق همانند کاشتن بذر در زمین ناهموار و سنگلاخ است. آری علم اگر به زینت تقوا، حلم و... آراسته نشود ثمری نخواهد داشت. متاسفانه برخی از ما با وجود اینکه خود را شیعه‌ی جعفری می‌پنداریم اما مرام و مسلک‌ جعفری نداریم بلکه خلاف آن حضرت عمل می‌کنیم که نتیجه‌ی چنین مهندسی معکوسی چیزی جز کم صبری، عجله، غرور و... در ابلاغ پیامِ پیام‌رسانان وحی، نخواهد بود. بنابراین بایسته است عالمان دین، علم خویش را به زینت حلم و سایر فضائل اخلاقی آراسته سازند؛ زیرا تا ظرف علم پاک نشود توفیق، توسعه‌ و برکتی در علم حاصل نخواهد شد. 🖋نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم یادداشتی که محضرتان تقدیم شد، با اقتباس از صفحه‌ی ۳۲۰ تا ۳۲۲ کتاب آینده‌ی انقلاب اسلامی اثر متفکر شهید مرتضی مطهری(ره) که رتبه‌ی اول را در کل کشور کسب کرده است. 🇮🇷🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110