🍃🍂ســرگذشـــت ارواح
ســــــرگردان بــــ😱ـــــرزخ🍂🍃
#قسمــــت〖 پنجم〗
🔴پس از تلاوت آیه شریفه در جواب آنها، دیدم غضب آنها شکست و گرفتگی صورتشان فرونشست. حتّی یکی به دیگری گفت:
↯↯ معلوم است که این شخص از علمای اسلام است، لذا سزاوار است که بعد از این به طور نزاکت (با رعایت ادب) از او سؤال شود.
ولی دیگری گفت: چون مناط (ملاک) رفتار ما با این شخص، جواب سؤال آخری است و آن هنوز معلوم نیست، ما باید به مأموریت خود عمل نموده و وظایف خود را انجام دهیم، این شخص هر که باشد، عناوین و اعتبارات در نظر ما اعتباری ندارد.
سؤال نمودند:
«من نبیّک؟ پیغمبر تو کیست؟»
در این هنگام که تپش قلب من کمتر و زبانم بازتر و صدایم کلفتتر گردیده بود، جواب دادم:
«نبیّی رسول اللَّه إلی النّاس کآفّةً محمّد بن عبد اللَّه خاتم النبیّین وسیّد المرسلین؛
پیامبر من، فرستاده خدا به سوی همه مردم، حضرت محمّد بن عبداللَّه خاتم پیامبران و سرور فرستادگان خداست.
در این هنگام غیظ و غضبشان بالکلّیه رفت و صورتشان روشن گردید و ترس و وحشت من نیز برطرف شد.
سؤال نمودند از کتاب و قبله و امام و خلیفه رسول اللَّه صلی الله علیه و آله.
جواب دادم: کتاب من قرآن کریم است که به تدریج از سوی پروردگار مهربان بر پیامبر حکیم نازل شده.
قبله من، همان کعبه و مسجد الحرام است که خداوند در قرآن فرمود:
«هر کجا بودید، روی به سوی آن کنید».
قبله ظاهریام مسجد الحرام و قبله باطنی من، خود خداوند متعال است.
و امامان من همان جانشینان دوازدهگانه پیامبرم میباشند، که اوّلین آنان علی بن ابی طالب و آخرین آنان حجّة بن الحسن صاحب عصر و زمان است که فرمانبرداری از آنان واجباست و ایشان از هر گناه و لغزشی معصومند و در دنیا گواه [بر اعمال ما] هستند و در آخرت از ما شفاعت میکنند».
سپس یک یک اسامی و نسب و حسب (شرف و بزرگواری) آن بزرگواران را برای آنها شرح دادم. گفتند: این همه طول و تفصیل لازم نبود. جواب هر کلمه، یک کلمه است.
گفتم: برای شما مفصّل تر از این لازم است، زیرا شما از اوّل درباره ما بدگمان بودید و بر خلقت ما اعتراض نمودید، با اینکه بر فعل حکیم (کار خداوند متعال) نمیبایست اعتراض نمود و من از روزی که اعتراض شما را فهمیدم، از شما دقّ دلی پیدا کردم...
با لب دمساز خود گر جُفتمی
همچو نی من گفتنی ها گفتم
⏪ادامه دارد...
#سیاحت_غرب@ranggarang