🎯 گُم شد
⭐ از سرویس عروسیام، فقط این دستبند مانده بود و همیشه همراهم بود.
تو مسیر مشایه، بعد از نماز ظهر سوار اتوبوس که شدیم، متوجه شدم به دستم نیست.
سریع پیاده شدم و برگشتم توی وضوخانه. نظافتچی با شلنگ آب و جارو افتاده بود به جان سرویس بهداشتی و تمیزش میکرد.
تقریبا ناامید شدم. با این حال چشم انداختم و اطراف روشویی را گشتم که یکهو برقش از زیر آب و گِلی که یک گوشه جمع شده بود خورد به چشمم.
اصلا پیدا شد که برسد به دست صاحبش.
دستبند هم عاقبت بخیر شد.
#المساعده_الذهبیه۲۳
#تاتریز
🌱 رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
✅
@rastaa_isfahan