هرچند که دیر کرد، برمیگردد نومید از او نگرد ، بر میگردد اینقدر رباب ، بر سروسینه مزن چون قول که داد ،مرد،بر میگردد چون کوه دلت قرص،که گرم است دلم با آب زلال و سرد ، برمیگردد دستش برسد به آب وآبی به لبش اصلا ورق نبرد ، برمیگردد تاشام ،سپاه کوفه را خواهد راند سقای عطش نورد ، برمیگردد بیش از همه داند،خود عباس که اوست درمان هر آنچه درد ، برمیگردد @raziolhossein