به غمِ عشق مبتلا شده ام از غمِ عافیت رها شده ام بارها سنگ عاقلی خوردم تا که از عاشقی جدا شده ام بی نیاز از تمام خلق شدم درِ این خانه تا گدا شده ام ذره بودم به روی خاک ولی با نگاه شما طلا شده ام دائماً در مسیر قم مشهد عبد معصومه و رضا شده ام هرکسی پیش پایتان خم شد گر گدا بود، شاه عالم شد سایه ی چادرِ تو بر سر ماست حرمِ تو بهشت دیگر ماست عطرِ یاسِ حوالی حرمت علّتِ مستی مکرّرِ ماست حرم تو حریم فاطمه است این حرم پس مزارِ مادر ماست همه ی دلخوشی من این است تو بگویی به خلق نوکر ماست روز و شب جلدِ این حرم بودست سال ها می شود کبوتر ماست دست ما را بگیر ای بانو که "رضایت" امید آخر ماست بغض راه گلوم را سد کرد دل تنگم هوای مشهد کرد آمدم بین این همه فریاد رو به روی بهشتی از فولاد السلام علیک یا سلطان من فقیرم فقیرِ مادرزاد روسیاهم ولی به خود گفتم او رئوف است... هرچه باداباد تو که با دشمنان نظر داری دوستان را نمی بری از یاد دست خالی ردم مکن مولا قسمت می دهم به جان جواد زائری رو سیاه آمده است به امید پناه آمده است سائلم سائلِ مدام شما خورده تقدیر من به نام شما مادر من کنیزِ مادرتان پدرم نوکر و غلام شما چه بگویم که الکن است زبان؟! من کجا گفتن از مقام شما؟! دست برسینه جبرئیل امین ایستاده به احترام شما زائرانت کبوترند ولی من کلاغی به روی بام شما می شود بین این همه نجوا بشنوم پاسخ سلام شما؟! هرکسی پیش پایتان خم شد گر گدا بود شاه عالم شد در حرم روزیم فراوان شد دردهایم نگفته درمان شد بس که پابوسِ عشق آمده ام وطن دومم خراسان شد هرکسی با تو نیست مومن نیست دوستی تو مرز ایمان شد جرعه ای آب تا که نوشیدم لبم آتش گرفت... سوزان شد یادم آمد حدیث یابن شبیب چشم هایم اسیر باران شد "ان جدی حسین عطشانا" باز حرف از امیرِ عطشان شد گفتم از تشنگی ... ببخش مرا حال روزِ شما پریشان شد همه ی هستی ام ز هست شماست رخصت کربلا به دست شماست @raziolhossein