هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده روز سه شنبه یا زهرا
😅🖤 نگاهی به آراد کردم که با خنده گفت : _ نمیشه یکم صدقه ما هم برید ؟! اروم خندیدم و گفتم : _ وقتی که یه آقای خوشتیپِ ، جذابه آسمونی کنارم نشسته حرفی برای گفتن می مونه ؟!😅 آراد با خنده گفت : _ میبینم که رو خودت خوب کار کردی زد و اروم تر ادامه داد : _ پس آماده ای ؟!🤭 لبم رو به دندون گرفتم که گفت : _ بشی که جلو همه وارد عمل میشم ، خود دانی ! با خنده چشم غره ای بهش رفتم ... چند دقیقه گذشت که ....🤤 برلی خوندن ادامه این رمان جذاب بپر رو لینک 😂😉👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/eshghdardesarsas عشق دردسر ساز 🙈💚 😍🌸