مغالطع نقض خود مثال: مغلطه نقض خود (Conflicting Conditions) موقعی پیش می‌آید که استدلال ، خودش را نقض کند. مثال : برام مهم نیست به چی باور داری،‌ به شرط این‌که باورهایت به دیگران آسیب نزنن.  (پس برایت مهم است) استثنا: اگر عبارتی که خودش را نقض کند، در قالب بیانیه‌ای آیرونیک بیان شود (مثلاً به قصد انتقال حقیقت یا معنایی عمیق‌تر) و نه یک استدلال عادی و لزوماً نباید به معنای تحت‌اللفظی آن توجه کرد، مغلطه‌ای اتفاق نمی‌افتد. مثال: ما حق آزادی را به رسمیت میشناسیم. اما نمیتوانیم اجازه دهیم هرکس هر حرف نادرستی و باطلی را ترویج دهد. باید توجه داشت که آنچه باعث مغالطه آمیز شدن کلام بالا میشود مبهم بودن شرط و قیدی ست که بر گزاره ی اول گذاشته میشود و راه را برای نقض کل آن باز میگذارد ، مثلا اگر گفته شود آزادی بجز مواردی که قانون تعیین میکند و موارد منع قانونی و مرجع قضاوت هم شفاف و بیطرف باشد ، دیگر مغالطه ای رخ نداده . مثالی از این مغالطه (آزادی وقتی معنا دارد که شخص حق اشتباه داشته باشد ، اگر قرار است کسی تعیین کند چه چیزی درست است و بعد شخص مجبور باشد -آن چیز را که بنظر شخص دیگری درست است -انجام دهد ، آزادی معنا ندارد.)