⭕️انواع عملکردهای رسانه ای در راه اندازی جنگ روانی
1⃣در كشورهايي كه حكومت آنها صبغهاي نژادي و قومي دارد، رسانهها تحت كنترل شديد دولت، تبديل به بلندگو و انعكاسدهنده گرايشهاي نژادي ـ قومي -نظامي حاكم ميشوند و به عنوان يكي از ابزارهاي «دگرسازي» یا به اصطلاح قرار دادن «ما در برابر آنها» Us Versus Them، بستر مناسبي براي ايجاد تنش، خشونت و حتي جنگ داخلي فراهم ميكنند، نوع و شيوه رفتاري رسانهها در بحران رواندا و صربستان نمونههاي خوبي در اين زمينه به شمار ميروند.
2⃣در برخي موارد، رسانههاي داخلي يا خود زمينهساز بحران و جنگ هستند و يا به دليل آن كه نميتوانند به بيان حقايق بپردازند به ترويج خشونت كمك ميكنند. در اين شرايط، اين رسانههاي بينالمللي هستند كه بايد انجام اين وظيفه را عهدهدار شوند. غفلت عمدي يا سهوي رسانههاي بينالمللي در پرداختن به موضوع، منجر به بروز و يا ادامه جنگ و خشونت ميشود. سكوت عمدي رسانههاي غربي در برابر نسلكشي صربها و جنايات صدام عليه اكراد، از مصاديق بارز در اين زمينه هستند.
💢در اين باره مارك دافيلد (Mark Duffield) ضمن بررسي گزارشهاي تايمز و نيويورك تايمز كه منجر به عدم مداخله جامعه بينالمللي در جريان نسلكشي در كشور رواندا شده است، چنين رسانههايي را در خدمت آنچه بربريتگرايي جديد (New Barbarism) غرب ناميده ميشود، قلمداد ميكند.
3⃣ تلاش رسانههاي كشور ثالث براي ايجاد اختلاف بين دو كشور و يا تحريك به اقدام براي جداييطلبي، شيوه ديگري است كه ميتوان به آن اشاره كرد.
4⃣ترغيب سياستمداران به آغاز جنگ با مطرح كردن اين ايده كه ساير روشهاي تغيير رفتار كشور هدف نتيجهبخش نخواهد بود، از ديگر شيوههايي است كه رسانهها به آن متوسل ميشوند.
5⃣اگر در زمان جنگ، رسانهها تلاشي براي خاتمه آن انجام ندهند، در حقيقت تداوم خونريزي و خشونت را موجب شدهاند.
در عصري كه بيش از 17000 ماهواره، امكانات فوقالعادهاي را به وجود آوردهاند، تا حدي كه ميتوان از ديپلماسي مجازي (Virtual diplomacy) بحث كرد، رسانهها ميتوانند تلاش فراواني براي ترغيب طرفهاي درگير به گفتوگو و حتي مذاكرات بينالمللي چند جانبه به عمل آورند.
#جنگ_روانی
#سواد_رسانه_ای
✅آرما