ارسالی از قاین: سلام وقتتون به شادی. من یک زنم. زنی که دیشب وقتی با دوستم از زن بودنمان گله میکردیم ومثل این دو هفته ای که با هم قرار داشتیم هرشب یک ساعتی از خانه بیرون بزنیم و قدم بزنیم در شب تا آرام گیریم مشغول پیاده روی بودیم هیچکداممان حتی شاخه گلی یا من که حتی یک تبریک خالی دریافت نکرده بودم بغضی داشتم به وسعت زن بودنم. متنفر از زن بودنم از خانه دار بودنی که که سرماه نه حقوقی داری نه حرمتی نه بازنشستگیی و باید قوی بمانم تا کسی نداند بر من چه میگذرد..... و چه حجم از اندوهی را با خودم میکشم کسی که آرزویش هست از عمق وجودش همه بغضها را اشکها را در بغل مادرش خالی کند و آرام گیرد که اینکار نیز غیر ممکن است چرا که مادر پیرش نمیتوند این حجم از غم را تحمل کند پس مثل همیشه بغض میکنم و....وانمود به همه حتی مادر پیرم که شادم. الان که دارم مینویسم اشک میریزم انگار باکسی که نمیشناسم حرف میزنم و آرام میگیرم. نمیدانم چه مینویسم فقط مینویسم چون معتقدم ویرایش کردن و مرور این حرفهای پر از اندوهم دروغیست مزخرف. پس بدون ویرایش مینویسم حتی حوصله مرور هم ندارم اما خواستم تشکر کنم بابت هدیه زیبایتان که تا ساعتها و حتی الان که چندین بار متن آن را خوانده ام به من انرژی وصف نشدنی داد از رویش سبزه ای درون شیشه تا دوس داشتن خدا و حرمتی که خدا برای من و همه ما زنان هستی قائل شده به خود میبالم. ممنون که حالم را خوب کردین. ازخواهرای عزیزم که دیشب در قاین مهربانانه روز زن را با هدیه ای قشنگ تبریک گفتن ممنونم. 🌸🍃 @reyhaneh_shou