گزارشی از یک
#پژوهش:
در المیزان مباحث مهمی در باب امامت وجود دارد این مباحث هم ذیل آیات و هم در قالب گفتارهای مستقل مطرح شده اند. اما در مورد مهدویت هیچ گفتار مستقلی وجود ندارد! و در جایی تنها روایات آخرالزمان را جمع نموده است.
علامه مجلسی در كتاب تاريخ الإمام الثاني عشر با عنوان باب الآيات المأوّلة بقيام القائم عليه السلام صریحا اعلام می دارد که آیات مهدویت به صورت تأویلی و از طریق نصوص روایی برای ما مشخص شده اند. وی در این باب حدود 70 روایت برای بیان 50آیه را جمع نموده است .
اگر سه آیه شاخص (آیه استخلاف، آیه اظهار دین، آیه وارثین) در باب مهدویت را در نظر بگیریم. با بررسی نظرات مفسرین شیعه و سنی می توان گفت آیات مهدویت دارای دو شأن ظاهری و باطنی (تنزیلی و تأویلی) در مقام تبیین و اثبات مهدویت هستند. آیه استخلاف دارای شواهد ظاهری و تنزیلی براثبات مهدویت است. آیه اظهار دین می تواند از نظر ظاهر و تنزیل بر مهدویت دلالت کند ولی آیه وارثین شأن باطنی تأویلی در این موضوع دارد.
در مقام جمع بندی می توان گفت که مسئله مهدویت یک مسئله باطنی و تأویلی در نزد مفسرین و حدثین است ولی ظرفیتهای آن برای استدلال از ظواهر آیات وجود دارد چنانچه که علامه طباطبایی و صاحب بیان السعاده این راه را آغاز کرده اند.
توضیح بیشتر پژوهش:
http://estentagh.blog.ir/post/94