🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️ ☔️🍄🌈🦋☔️ 🍄🌈🦋 ☀️هوالحبیب 🌈 🦋 🍄 📝به قلم ☔️ 📂 🖇 جشن سال نو به خوبی برگزار شد اگر نگاه های خشمگین و ابروهای درهم کمیل را ندید بگیریم. بعد از شام حمید هدایایی را که برای همسایه ها گرفته بود را به همگی داد. پک هدایا محصولات فرهنگی و مذهبی بود. امیدداشتیم که از آن لذت ببرند. یک دی وی دی موسیقی با صدای محمد نوری یک دی وی دی قرآن ،زیباترین قرائت های جهان یک کتاب صحیفه سجادیه به زبان فرانسوی. همسایه ها که یکی یکی خدا حافظی کردند و رفتند. آخرین نفر ژاسمن بود که روبه روی‌ام ایستاد. _من باید یه چیزی بگم. ابرویم بالا پارید _جانم؟ نگاهی به اطرافمان انداخت .همه چشمشان به ما بود .به همگی چشم غره رفتم _لطفا وسایل رو جمع کنید . همه سرگرم کارهای خودشون شدند.نگاهم را به ژاسمن انداختم _جانم عزیزم _من بابت رفتار روز اولم ازت عذر میخوام. دستش را به سمت من آورد _بامن دوست میشید؟ از اینکه توانسته بودم گارد او را پایین بیاورم خیلی خوشحال بودم. او را به آغوش کشیدم _باعث افتخارمه عزیزم گونه اش را بوسیدم . نگاه مهربانش را از من گرفت و رفت. حمید کنارم ایستاد و دستم را گرفت _تبریک میگم ، اولین قدم رو برداشتی. _نمیدونی چقدر خوشحالم حمید ، انگار دارم بال میارم کمی مکث کردم _ولی یکم میترسم؟ _ترس چرا؟نکنه ازبس روهام امروز گفته هیولا ،باورت شده؟ به خنده افتادم _نخیر .میترسم بعد از دوستی با من نظرش دوباره برگرده و بیشتر بدش بیاد. آهسته دم گوشم گفت _هرکسی تو رو بشناسه عاشقت میشه مثل من.تو دوستداشتنی ترین آدمی هستی که میشناسم. کاریزما داری ! دور از چشم بقیه بوسه ای روی گونه ام نشاند _عیدت مبارک خانوم.با وجود اون دوتا هرکول که نشد درست حسابی بهت تبریک بگم. _چی تو گوش خواهر من زمزمه میکنی که سرخ و سفید شده و نیشش بازه حمید به سرفه افتاد.سیبی از روی میز برداشت و به سمت روهام پرتاب کرد. سیب به شکمش خورد و روی زمین غلطید _آی، بترکی حمید ، الهی دستت نشکنه بشر _روهام من و زهرا همزمان توبیخگر صدایش زدیم. طفلک هول کرده دستانش رابالا برد _تسلیم بابا نکشید منو.کمیل زد زیر خنده روهام چپ چپ نگاهش کرد. کمیل به خنده افتاد _چرا به من چشم غره میری _زهرا جان بیا بریم پایین بزار اینا بزنن تو سر و کله هم .من دیگه نای ایستادن ندارم. زهرا محمدکیان را به آغوش کشید،منم دست نجلا را گرفتم و باهم به ساختمان برگشتیم. &ادامه دارد... ☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️ 📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️ eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1 ❌کپی رمانهای رمانکده مذهبی بی اجازه جایزنیست❌ ↪️ ریپلای(دسترسی به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻 @repelay