خیانتکاران پارسی_انگلیسی و گذری بر کارنامه سیاسی اردشیر جی ریپورتر
به بهانه اظهارات تحریفآمیز خسرو معتضد در شبکه افق
[صفحه ۱ از ۵]
#اختصاصیروزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
اشاره
برنامهی
#هاشور شبکهی افق در 5 اسفند، میزبان
#خسرو_معتضد بود. در لابلای مطالب گفتهشده در این برنامه حرفهایی زده شد که محل تأملند. یکی از آنها، تمجید میهمان برنامه از شخصیت
#اردشیر_ریپورتر در کنار بیان برخی معایب و مفاسد پسرش
#شاپور_ریپورتر بود. معتضد از اردشیر با عنوان «خبرنگار رویترز» در دوران مشروطه و فردی «نیکوکار» یاد کرد و این پدر و فرزند را از زرتشتیان هندی دانست که البته پسر، شخصیتی قالتاق و نوکر انگلیس بوده است.
برای آشنایی با
#اردشیر_ریپورتر و خدمات(!) او، خوب است نگاهی به کارنامهی وی بیندازیم.
او یکی از
#پارسیان_هند است که در سال 1311 ه.ق (پاییز 1893م) با مأموریت سازماندهی نیروهای همسو با سیاست استعماری انگلستان در ایران، پا به ایران گذاشت. پیش از او، یکی دیگر از پارسیان، به نام
#مانکجی_هاتریا این مأموریت را بر عهده داشت که در رمضان 1307 ه.ق (اردیبهشت 1269ش، فوریه 1890م) در تهران درگذشت. مانکجی که در جوانی، در ارتش استعماری
#بریتانیا در هند به صندوقداری و نیز جاسوسی مشغول بود، در مدت اقامت خود در ایران، در پوشش رسیدگی به امور زرتشتیان ایران، و با اسامی مختلف، به
#جاسوسی، و شناسایی و برقراری ارتباط با فعالان غربگرا (از جمله میرزا حسین خان سپهسالار، فتحعلی آخوندزاده، جلالالدوله، یوسف مستشارالدوله و میرزا ابراهیم فرزند میرزا ابوالحسن ایلچی) پرداخت. او همچنین با اعضای فرقهی ضالهی
#بهائیت (ابوالفضل گلپایگانی و میرزا عزیزالله) ارتباط گرفت و از جمله آنان را به نگارش (و در واقع جعلِ) تاریخ بهائیت در راستای تحکیم این فرقه تشویق نمود.
او مدرسهای برای تحصیل زرتشتیان ایران تأسیس کرد، ولی از معلمان بهائی در آن مدرسه بهره جست؛ امری که ثمرهی آن را در دهههای بعد میتوان در گرایش جمع زیادی از زرتشتیان به بهائیت یافت.
از دیگر فعالیتهای او، برقراری روابط با برخی دراویش و صوفیه بود، چنان که از طرف آنان به «درویش فانی» ملقب شد. او علاوه بر نفوذ در عناصر حکومتی، تلاش داشت تا در میان روحانیون ایران و عتبات رفته و در پوشش یک زرتشتی با آنان ارتباط گیرد که در مواردی نیز توفیق یافت.
او حتی کوشید تا با خاتمالفقهاء شیخ مرتضی انصاری (ره) نیز تماس برقرار کند. او که حتی از بهکارگیری روان ادبیات فارسی بیبهره بود، تلاش داشت تا با معرفی خود و پارسیان هند به عنوان ایرانیان اصیل، نگرش باستانگرایانهی شوونیستی و سرهنویسی فارسی را در ایران رواج دهد و در این راستا، از زرتشتیان ایران استفادهی ابزاری نماید. [متأسفانه در سالیان اخیر برخی تلاش دارند تا این عنصر معلومالحال را به عنوان یک
#نیکوکار و منجی زرتشتیان ایران معرفی کنند.]
اردشیر ریپورتر، در امتداد این کنشگری، و به گفتهی خود، «از طرف نایبالسلطنهی هند، و با مقام مستشاری سیاسی عازم طهران» شده، «و با استوارنامهی صادره از حکومت هند، به دربار ایران معرفی و در سفارت انگلیس در طهران» مشغول شد. او از آن پس «به استثنای ... مسافرتهای خارج»، «بقیهی عمر» خود را در ایران گذراند و «در جریانات سیاسی این کشور، نه به عنوان یک نفر ناظر، بلکه فعالانه شرکت» جست.
او تلاشی پیگیر در سازماندهی و هدایت پنهان شبکهی استعماری انگلیس در ایران به خرج داد. میرزا محمدحسین
#فروغی (ذکاءالملک اول)- فرزند «محمدمهدی ارباب»ِ یهودیِ بابیشدهی بهظاهر مسلمان، تاجر مرتبط با هند بریتانیا- در 20 ذیالقعدهی 1322ق و در آستانهی مشروطه، در روزنامهی تربیت نوشت:
«اردشیر جی را که از جانب اکابر فارسیان هندوستان مأمور سرپرستی فارسیهای ایران بوده، ... «سالها»ست که بنده میشناسم و به تفصیل و تحقیق از مجاری امور او باخبرم. اولاً در هندوستان متولد شده نه در ایران، ثانیاً تحصیلکرده و فاضل و آگاه است و همهکس این مطلب را میداند. و گواهی امینتر از این نیست که جناب مستطاب اجلّ اکرم مشیرالملک وزیرمختار دولت علیهی ایران در پطرزبورغ در افتتاح مدرسهی مبارکهی علوم سیاسی اردشیرجی را یکی از معلمین این دارالعلم قرار دادند. مشیرالملک از جملهی فضلاء و اهل خبره میباشد، ناشی نیست که فریب بخورد. گذشته از فضل و دانش اردشیرجی، منِ بنده خود از مشرب و کار و مأموریت و خیال آن مرد کاملاً آگاهم و میدانم یک قدم برنداشته مگر به خیال ترقی مملکت ایران.»
#روزنه؛ خانه فضلا و فرهیختگان؛
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053