روزنه
ستایش‌نامه‌نویسی رسانه غربگرا از یک تروریست خونخوار عصر مشروطه قاتل شیخ شهید را _آنهم در سالگرد شها
یپرم ارمنی؛ تروریستِ لامذهب و تجزیه‌طلب! ||مرحوم حجت‌الاسلام علی ابوالحسنی(مُنذِر) @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️اشاره اخیرا خط منحط تطهیر عناصر دین‌ستیز عصر مشروطه در برخی رسانه‌های داخلی فعال شده و با بی‌شرمی، به قهرمان‌سازی از برخی عناصر بی‌آبرو و خودفروخته و خشن پرداخته‌اند. به همین مناسبت متن ذیل بازنشر می‌گردد. 1⃣ یک سوال مهم ▪️ وقتی امثال تقی‌زاده و حیدرخانِ عمواغلی و یپرمِ صورتاً ارمنی و باطنا بی‌اعتقاد به هرگونه دین و آیین آسمانی، می‌آیند و مسند حکومت در مشروطه را قبضه می‌کنند و کوچکترین بهایی برای دین و روحانیت قایل نیستند؛ جای این سوال به جد باقی می‌ماند که اساساً فردی مثل یپرم خان در مشروطه از کجا پیدا می شود و هدف او و یارانش، که همگی نیز دست به تیغ هستند، چیست؟! 2⃣ او نماینده تجزیه‌طلبان بود! ▪️ یپرم (یفرم خان)، در حقیقت، نماینده حزب داشناکسوتیون است. داشناکسوتیون، حزب ارامنه قفقاز است. همان طور که کُردهای افراطی، دنبال تشکیل کردستان بزرگ اند، بخشی از ارامنه نیز از دیرزمان دنبال ارمنستان بزرگ بوده اند. این به اصطلاح ارمنستان بزرگ، علاوه بر منطقه گرجستان، برخی از شهرهای ارمنی نشین آذربایجان ایران و نیز مناطقی از ارمنی نشین های ترکیه را شامل می شود. لذا دولت عثمانی هم چه در زمان سلطان عبدالحمید و چه در دوران پان ترکها با آنها سخت درگیر بود و برخوردهای بسیار خشنی، حتی در حد نسل کشی، با ارمنیها داشت. در ایران، البته روابط ارامنه و مسلمانان نوعا مسالمت آمیز بود. ولی، خُب، داشناکها دنبال تجزیه بخشهایی از روسیه تزاری و ایران و عثمانی آن روز بودند تا ارمنستان بزرگ را پی افکنند و بدین منظور در ایران نیز تحرکات می کردند. در جنگ جهانی اول، هم تحت رهبری مارشیمون مسیحی مشهور، آشوب بزرگی در آذربایجان به راه انداختند و قتل عام های زیادی از علما و مردم مسلمان شد و قدرتهای خارجی (روس و انگلیس و آمریکا و...) هم منتظر بودند که آنها را پس از دستیابی به برخی فتوحات در مجامع بین المللی به رسمیت بشمارند، که خوشبختانه خدای ایران، تجزیه این مرز و بوم را نخواست و با قتل ناگهانی مارشیمون به دست اسماعیل سیمیتقوی کُرد، این توطئه خنثی شد و همه چیز به تاویل مصدر رفت! 4⃣ در سودای ارمنستان بزرگ ▪️ باری، زمانی که جنبش عدالتخواهی در حیات مظفرالدین شاه و سپس فرزندش در ایران سربرداشت و جریان مشروطه سکولار (با الگوبرداری از لیبرال دمکراسی اروپا) بستر مساعدی برای رشد و گسترش خویش در ایران یافت، داشناکها با ارزیابی دقیق حوادث منطقه و ایران، به این نتیجه رسیدند که باید به پیشبرد این جریان کمک دهند. چون به میزانی که جریان سکولار پیش برود از دامنه قدرت و حاکمیت اسلام در عرصه سیاست و اجتماع می کاهد و بالملازمه راه را برای نفوذ و سیطره جریانهای غیر اسلامی و ضد اسلامی باز می کند و ما (با نفوذ و نقشی که در رژیم سکولار جدید خواهیم یافت) یک قدم به سوی ارمنستان بزرگ نزدیک می شویم. مذاکرات بسیاری صورت گرفت و در نهایت، تصمیم گیری شد و یفرم و یارانش با کوله باری سنگین از دانش، تجربه و تهور نظامی و چریکی به جنبش مشروطیت پیوستند و پس از فتح تهران، بار عظیمی از سرکوب و کشتار مخالفان سیاسی رژیم نوین را برعهده گرفتند. 5⃣ مرحوم آخوند خراسانی و یارانش طبعا بایستی در دوران موسوم به استبداد صغیر توجه می کردند که این گروهی که دارد به سمت پایتخت پیش می رود، چه گروهی است و آیا در صورت سرنگونی محمدعلی شاه، مشروطه مطلوب آنها را محقق خواهد ساخت؟ که البته این دقت و توجه، چنانکه باید صورت نگرفت و آن تاییدهای پیاپی از به اصطلاح سرداران عظام مشروطه، نه تنها بهانه و مستمسک جناح سکولار برای قتل شیخ فضل الله قرار گرفت، بلکه در فرجام، خود آخوند خراسانی را نیز منکوب ساخت. منبع: گفت و گوی ماهنامه زمانه با استاد منذر (ره)، شماره ۱۰، سال ۱۳۸۲. @rozaneebefarda