جبرگرایی افراطی و سلب مسئولیت از نخبگان حوزوی در مقوله مرجعیت شیعی
نقدی بر انگارههای نوبروز جناب آقای
#سیدمحمدجواد_علوی_بروجردی
💥اختصاصی/پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹یکی از سنت های قطعی ائمه معصومین(علیهم السلام) مراقبت از وحدت جامعه شیعیان در برابر جریان کفر و نفاق است. آنجا که با تربیت فقهای برجسته در عصر صادقین(علیهماالسلام) و شبکه سازی و اتصال و احاله شیعیان به این طبقه فرهیخته در عصر امام کاظم(علیهالسلام) و سایر ائمه متأخر، این مهم را تحقق بخشیدند. مسیری که در دوران حضرت ولی عصر(عجل الله فرجه) با توقیعات مکرر در تایید نواب خاص و برخورد با مدعیان و عالمان تهی از عمل ادامه پیدا کرد.
🔹در رتبه بعد هم این مهم توسط فقها و نخبگان علمی حوزه های علمیه ادامه پیدا کرد؛ اخراج رواتی که در تلقی روایات سهل اندیش بوده اند و صدور حکم تکفیر در مورد بابیان ملبس به لباس روحانیت یا رد صلاحیت و مرجعیت مرحوم
#سیدمحمد_شیرازی توسط آیات عظام
#خویی و
#شاهرودی هم نمونه های واضحی از همین دست است.
🔸نظر به مطالب پیشگفته، انکار نقش نخبگان در هدایت جامعه شیعیان و
#سپردن_امور_بنیادین_تشیع_به_عوام، بدترین آفت نظام تشیع و فرآیند اجتهاد و تقلید است.
چیزی که جناب آقای
#علوی_بروجردی با قهری دانستن مرجعیت ناخودآگاه در ورطه آن افتاده اند.
آنجا که ایشان مرجعیت را امری
#قهری دانسته، بر منتقدان و مخالفان نهیب می زند که احدی حق تعیین تکلیف ندارد!
🔸 راقم این سطور کاری به
#اشتهای_عجیب بعضی از اساتید و شاگردان مراجع عظام موجود برای مرجع شدن ندارد که خب این فصلی جدا می طلبد و روضه ای درخور مخاطب می خواهد اما مسئله مهم در این صحبت ها،
#جبرگرایی_مفرط در مناصب اجتماعی فقیه و انکار نقش و وظیفه نخبگان و خبرگان حوزوی برای روشنگری و سرپرستی جریان دیانت مردم است.
🔹اگر رجوع به دو نخبه و خبره برای اعلم دانستن یک فرد برای یک جامعه چند صد میلونی کارایی دارد، لا محالة تشخیص و اعلان عدم صلاحیت مرجعیت یک فرد توسط یک جامعه متشکل از مدرسین و نخبگان و خبرگان حوزوی کارایی افزون تری خواهد داشت.
🔸آقای علوی بروجردی احتمالا منکر این نقش خبرگان و نخبگان نیستند اما با
#خلط توفیقات ربانی و امدادهای حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با انکار نقش برجستگان حوزوی، من حیث لا یشعر ضرورت وجود یک نهاد حوزوی برای مراقبت از نظام تقلید را نادیده گرفته اند.
🔹سخن آخر اینکه در همین فاصله چهل ساله از تشکیل نخستین حکومت اصیل اسلامی در عصر غیبت، تجربه های تلخ همکاری بعضی اهل علم با جریانات ضد نظام را پشت سر گذاشته ایم که نمی توان و نباید از کنارش به آسانی گذشت!
آن مرجعی که انقلاب نوپای اسلامی را تضعیف می کرد و با ضد انقلاب جدایی طلب هم آوا شده بود و سرآخر هم از کودتای نوژه سردرآورد یا فقیهی که مدعی شاگردی امام راحل بود ولی ابتدا برای حمایت از یک تیم تروریستی از نزدیکانش سینه سپر کرد، مدتی بعد در جرگه حامیان سازمان تروریستی منافقین پیوست و در سال پایانی عمرش نیز پشت سر جریان
#فتنه_سبز برای تخریب ولی فقیه موضع منفی گرفت.
اگر نبود نقش نخبگان حوزوی و جامعه مدرسین، معلوم نبود که جریان رسانه ای مقابل، چند عمامه به سر و مرجع لیبرال برای مردم مومن انقلابی تراشیده بودند.
🔹ارجاع به جبر اجتماعی و قهری دانستن مرجعیت راه درستی برای حذف نخبگان نیست، چه اینکه این خود شمشیری دو لب است که زودتر از حریف، صاحب شمشیر را از پای در می آورد!
🔶پی افزود
تلاش برای کپی پیست از نسخه جامعه مدرسین نیز تاکنون ناموفق بوده است؛ بعد از شکست تجربه
#مجمع_محققین که اکنون به یک گروهک غیرقانونی تنزل کرده، تجربه
#نشست_اساتید نیز در آستانه پانزده سالگی اش نتوانسته اعتماد نخبگان و بدنه حوزه را چنان جلب کند که به جبهه سازی در مقابل جامعه مدرسین بیانجامد.
علی کرمزاده
سخنان آقای علوی بروجردی را اینجا ببینید؛
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1616
یادداشتی دیگر در نقد سخنان آقای علوی بروجردی؛
https://eitaa.com/rozaneebefarda/1618
🔹فرهیختگان حوزوی را به روزنه دعوت فرمایید👇
@rozaneebefarda