یادداشت موهن فرهمند خبرنگار هتاک و ضدانقلاب بی بی سی در واکنش به مناظره آقای اکبرنژاد در سایت مباحثات
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
مناظره دو آخوند انقلاب ندیده درباره لباس آخوندی : یکی با ته لهجه ترکی و به فغان از دردسرهای لباس آخوندی به دنبال توجیه فقهی برای راحت شدن از شر عبا و عمامه، دیگری آیت الله ازاده ایبا همه اوصاف آقازاده های خودپسند و خودبزرگ بین که «متفوه» و « فی زماننا هذا» از دهانش نمی افتد و همه حرفش این است که: تو نمی فهمی و من می فهمم. هر دو پای استدلالشان چوبین است و بشدت دچار زمان پریشی اند. به جای اینکه پاسخ پرسشهای تاریخی را در تاریخ بیابند، در آیه و حدیث و ردای موسی و پیراهن یوسف دنبالش می گردند.
اندک درکی از تاریخ کافی است تا به این محصولات حوزه های شترگاوپلنگ امروزی بفهماند که لباس آخوند امروزی نه ربطی به پیامبر اسلام دارد و نه امام جعفر صادق. آنچه قال الرسول و قال الصادق و قال الباقر درباره لباس داریم به کیفیت لباس بر می گردد نه به شکل آن. اگر هم جایی گفته اند عمامه ات را چنین ببند، برای این بوده که همه عمامه به سر می کردند و از سر توصیه به یاران آن زمان خود بوده، نه اینکه برای فرم لباس انسان هزار و چهارصد سال بعد تکلیف تعیین کنند. برای فهمیدن این بدیهیات، هیچ نیازی به خواندن رسائل شیخ انصاری نیست که آن آقازاده متکبر پزش را می دهد. گربه بنده هم که رسائل نخوانده، می فهمد.
لباس آخوند شیعه ایرانی حاصل تطور و تحول لباس در قرون و اعصار است، درست مانند لباس دیگر مردمان. با توجه به توصیفهایی که در تاریخ آمده و نقاشیها و عکسهای به جا مانده، لباس علامه مجلسی در عصر صفوی هیچ شباهتی به لباس شیخ فضل الله نوری در دوره قاجار ندارد. شکل امروزی لباس آخوند ایرانی از دوره قاجار مانده و پس از آن هم مختصر تغییراتی به خود دیده است. این لباس تا پیش از دوره رضا شاه اصلا لباس آخوندی نبوده، بلکه لباس «اهل علم» بوده است. هر دانش آموخته ای این لباس را به تن می کرده، فارغ از اینکه طبیب و عطار و معمار و کاتب دارالحکومه یا پیشنماز مسجد محل و قاضی عدلیه و مرجع تقلید باشد. حتی تاجر بازار که درسی هم خوانده بوده، این لباس را به تن می کرده است. اگر کسروی و ملک الشعرای بهار و عارف قزوینی این لباس را به تن داشتند، به این معنی نیست که آخوند بودند. آخوند کسی است که حرفه اش رسیدگی به امور دینی مسلمین است، از قبیل پیشنمازی و منبر رفتن و عقد نکاح و طلاق و نماز خواندن بر میت و تدریس علوم دینی. از زمان رضا شاه، اهل علمی که کارشان ربطی به دین نداشت این لباس را درآوردند و عبا و عمامه در انحصار «روحانیت» درآمد و قداست یافت، حال آنکه پیشتر، لباس مقدس نبود، لباسی بود مانند دیگر لباسها.
بدیهی است در جامعه ای که همه بدبختیهایش را از آخوندها می بیند، کسی که با این لباس میان مردم بگردد چقدر گرفتاری دارد. همین شیخ آذری نالان که اصلا در زمان انقلاب به دنیا نیامده بوده تا در به بار آوردن این بدبختی سهیم باشد، مصداق آش نخورده و دهان سوخته شده است. آن آیت الله زاده از خودراضی هم هویتش و «ژن برترش» بسته به عمامه پدرش است که از این لباس دفاع می کند. این آقایان بهتر است با خودشان روراست باشند و بیخود از خاتم الانبیاء و صادق الائمه مایه نگذارند.
🔶حاشیه روزنه
ماهیت واقعی و عرض و طول سواد این مزدور جماعت هم در هنگامه حوادث واقعه عجیب رو میشود
بیچاره برای دو قران مواجب ملکه خبیث انگلیس مجبور شده رطب و یابس بهم ببافد و فحش نامه ای فراهم سازد تا مثلا بی سوادی طرفین مناظره کننده را نشان دهد که صدالبته در نزد اهل دقت عیب جویان بیشتر گم کرده راه اند
گذشته از اظهارات غیرقابل قبول آقای اکبرنژاد و انتشار اولیه توسط ایکنا، سایت
#مباحثات نیز نقش بسیار زیادی در ضریب دادن به این مطالب حاشیهساز داشت.
فرهمند یا نمیداند یا عمدا پنهانکاری کرده که روشنفکران غرب اندیش و مذهب ستیزی که شیخ فضلالله عزیز را بر دار کردند، برخی شان از بدحادثه روزگاری در سلک روحانیت بوده اند؛نمونه بارزش شیخ ابراهیم زنجانی است اما افرادی چون یحی دولت آبادی و تقی زاده و دیگران هم قبل از لاقیدی روشنفکرمآبانه، در قامت یک آخوند کامل شناخته میشدند. در مورد کسروی هم چنین است. او نیز برخلاف مدعای مزدور رسانه ملکه، قبلا به حمل شایع، آخوند بود و در مساجد تبریز مدتی امام جماعت بود.
بی سوادی و یا قلم به مزد بودن موجب شده که فرهمند اینچنین مطالب واضحی را منکر شود و در آستانه صدسالگی کودتای سیاه اسفند۱۲۹۹، به تطهیر رضاخان پالانی در تغییر لباس اجباری روحانیون بپردازد.
@rozaneebefarda