شریعتی چی ها و فهم ناقص از عدالت علوی حامد کاشانی بازنشر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 این که هیچ کس در تاریخ نه قابل قیاس با امیرالمؤمنین سلام الله علیه است و نه مانند او واضح است. حال آیا حکومت حضرت روشی برای زیستن و حکومت فراروی ما قرار می‌دهد یا صرفا یک حکومت آرمانی و غیر قابل اتباع( ولو حداقلی) است؟ امیرالمومنینی که معرفی می‌نماید، زیباییهای زیادی دارد و بسیاری از قطعاتش با دل و جان آدمی بازی می‌کند. اما امیرالمومنین سلام الله علیه که او دوست دارد، گاهی در بزنگاه با شخصیتی که تاریخ و حدیث می‌شناسد، فاصله میگیرد. زیرا امام در واقعا در دنیا زیست و در تنگناها و تعارضات و تزاحمات، عدالت حیرت انگیزی را به ظهور رساند. اما او امام را تنها اسطوره ای میداند که عملا قابل الگوگیری و تبعیت نیست و خود را هم ملتزم به امامت و اقتضائات حکومت مردم نمیساخته، بلکه شخصیت نمادینی است که میخواسته عدالت و انسانیت آرمانی را در تاریخ ثبت کند و هیچ به ساختار و وضع مردم و شرایط جامعه و مصالح آن کار نداشته است. طبعا این کلام را اهل تاریخ و آشنایان با منابع روایب نمی پذیرند و فهمی تحمیلی به نصوص و مستندات میدانند. اساسا ما برای فهم تاریخ بیش از آن که از قوه وهم و تخیل یا دخیل کردن پیش فرضها استفاده نمائیم باید روشمندانه از لابه لای متون و مستندات پس از اعتبار سنجی و تحلیل، حقیقت را کشف کنیم. البته کار دشواری است. دوستانی که امروز وامدار فکر پر حرارت آقای شریعتی هستند، از این که انگاره آنها را کمی جابه جا کنیم سختشان می‌شود. لذا فریاد تحریف و ... سر می‌دهند. در حالی که آنچه را درست می‌پنداشتند تحریف امیرالمومنین سلام الله علیه می‌دانیم. طبعا جنجال و فریاد حقیقت را تغییر نمی‌دهد. همین انگاره باعث شد، شریعتی در استمرار نظرش بگوید سیدالشهداء سلام الله علیه نیز هدفش از قیام، کشته شدن و برانگیختگی آرمانی جامعه بود نه اصلاح آن. در واقع میگوید شهادت حسینی کشته شدن مردی است که خود برای کشته شدن خویش قیام کرده است. بدین گونه ما صرفا با اساطیر طرفیم نه با الگوی فکری و رفتاری اهل بیت علیهم السلام. @rozaneebefarda