درنگی در کارنامه سیاسی حجت الاسلام شهید [صفحه 2 از 6] پنج سال تبعید او در قضایای بعد از فتح تهران در این شهر حضور دارد و آنجا ماندگار می‌شود. در درگیری‌هایی که بعد رخ داد، از جمله جنگ در «گمش تپه» با نیروهای محمدعلی شاه حضور داشت و رشادت‌هایی نشان داد و زخمی شد؛ بدن نیمه‌جان او را به باکو، قفقاز و تفلیس می‌فرستند و بعد از درمان به رشت بر می‌گردد. میرزا، آماده فداکاری بود و هر جایی که مشروطه به او نیاز داشت برای دفاع حاضر می‌شد. در ماجرای اولتیماتوم دولت روسیه در ۱۳۳۰ قمری نیز از جمله کسانی بود که به امر دولت روسیه تزاری باید به مدت ۵ سال از رشت تبعید می‌شد. زیرا میرزا از مشروطه‌خواهان صاحب اثر و شخصیتی سالم بود. وقتی نیروهای روسیه تزاری رشت، تبریز و مشهد را گرفتند، در رشت جنایاتی کردند و عده‌ای را به دار آویختند و برحی را به زندان قازامات قفقاز بادکوبه بردند و فهرستی به دولت ایران داده شد تا این افراد که مخالف منافع روسیه تزاری هستند تبعید شوند. حکم تبعید میرزا کوچک آمد و او به مدت پنج سال حق ورود به گیلان را نداشت. میرزا کوچک دوران این تبعید را در تهران به سر برد و حق حضور یافتن در گیلان را نداشت. وی ارتباط خود را با «میرزا کریم خان رشتی»، «عبدالحسین خان محیی»، «یپرم خان ارمنی»، «حسن خان امین‌السلطان»، «سردار منصور» و «صادق خان سردار معتمد» قطع می‌کند و آنها را کسانی می‌داند که جنایاتی می‌کنند که مستبدان نمی‌کنند. این نکته در مکاتبات او آمده است. بعد از فتح تهران و تسلط یافتن بر این شهر، از سوی همین عده، کارهایی انجام شده است که در دوران استبداد صورت نگرفته بود. میرزا کوچک وقتی در تهران بود هیچ منبع درآمدی نداشت اما حاضر نشد با این افراد در ارتباط باشد. وی در نهایت تنگدستی زندگی بسیار سخت و ضعیفی در اتاقی اجاره‌ای در منطقه‌ای دور از تهران داشت اما دست خود را مقابل دوستانش دراز نمی‌کرد؛ در حقیقت از مشروطه‌خواهانی که مشروطه را به انحراف برده بودند، زده شده بود. حرکت برای اعاده مشروطه میرزا با عده‌ای از دوستان پیشین خود در تهران جلسه‌هایی دارند و تصمیم می‌گیرند برای اعاده مشروطه اقداماتی انجام دهند. این جلسه‌ها با آغاز جنگ جهانی اول و ورود نیروهای انگلیسی و روسی از جنوب و شمال به ایران مصادف می‌شود. دولت ایران و احمدشاه، در جنگ اعلام بی‌طرفی کردند، ولی دو استعمارگر همپیمان، یعنی انگلیس و روسیه، اعتنایی نکردند و ایران اشغال می‌شود و بیشترین آسیب را می‌بیند. همین امر موجب ‌شد میرزا کوچک بخواهد برای دور کردن این تحقیر از ایران و برای بازگرداندن استقلال کشور و احیای مشروطه، کاری اساسی انجام دهد. اشغال ایران برای نیروهای غیرتمندی مانند میرزاکوچک سنگین بود؛ او از جمله کسانی بود که تصمیم به انجام قیامی علیه ضد استعماری گرفت. همان‌طور که در جنوب، بزرگانی بودند و در این ماجرا در دشتستان، بوشهر و اهواز و… جوانمردانی قیام کردند و با نیروهای اشغالگر انگلیس مقابله کردند. غیرت و حمیت اسلامی اجازه نمی‌داد تا ایران، این کشور اسلامی، در اشغال بیگانه باشد. بازگشت از تبعید میرزاکوچک مخفیانه در سال ۱۳۳۳ق وارد رشت شد و با قصدش را با عده‌ای از دوستان نزدیکش در میان گذاشت. در آن زمان گیلان در اشغال روسیه تزاری بود و از مدت زمان تبعید میرزا کوچک هنوز دو سال باقی بود. سپس در خفا با دو نفر از علمای معروف رشت آیت‌الله حاج «سیدمحمود روحانی رشتی» و آیت‌الله «میرزا محمدرضا حکیمی» از مجتهدان برجسته رشت که فعالیت‌های زیادی در عصر مشروطه داشتند و شخصیت‌های علمی و سیاسی برجسته‌ای بودند، دیدار می‌کند و از آنها می‌خواهد از کنسول روسیه تزاری در رشت که شخصی به نام اوفسینکوف بود، اجازه حضور میرزا کوچک در گیلان را بگیرند. دو مجتهد با کنسول صحبت می‌کنند و او اعلام می‌کند میرزا کوچک به این شرط حق دارد در گیلان حضور پیدا کند که دست از پا خطا نکند و حرکتی ضد منافع روسیه تزاری انجام ندهد. با این شرط، مجوزی برای ورود او به رشت امضا می‌شود و میرزا نیز با درشکه و به شکل رسمی وارد رشت می‌شود. @rozaneebefarda ادامه👇🏾