غربگرایان و مسئله نابودی ایران! [صفحه ۲ از ۳] زمانی هم که در ایران نفت پیدا شد، ایران برای استعمار انگلیس اهمیت مضاعف پیدا کرد و انگلیسی‌ها به وسیله همان عوامل‌شان قرارداد جدیدی امضا کردند و حق‌السهم بسیار ناچیزی به دولت ایران پرداخت نموده و مهمترین سرمایه نسل‌های مختلف ملت ایران را به دست گرفتند و به غارت آن پرداختند و گاهی تا مدت چند سال، همان پول را هم نمی‌دادند و آن را به اهرم فشاری علیه دولت‌های مستق تبدیل کردند. انگلیسی‌ها سپس ایران را اشغال نظامی کردند و جنگ و کشتار و قحطی بزرگ و کشتار 8 میلیون مردم ایران و تحقیر را تحمیل کردند. برای استعمار رسمی ایران تلاش کردند ولی با مخالفت علما و مردم مواجه شدند. سپس با کودتای سوم اسفند 1299 همان عوامل خودشان را بر کشور حاکم کردند، و به واسطه آنها قاجاریه را برانداختند و برای اولین بار سلطه بر ایران را به چنگ آوردند و تمام منافع ملت ایران خصوصا نفت، به طور کامل در اختیار آنها قرار گرفت و مستشاران انگلیس و سپس آمریکایی و سفارتخانه های این دو کشور در ایران همه کاره شدند. جلوی تولید علم در ایران را گرفتند و ایرانی را با آن سابقه تمدنی و پیشرفت، به دور از علم و تمدن معرفی کردند و مستشاران شان برای حضور در ایران حق توحش گرفتند و فاجعه را علیه ملت ایران امضا کردند!! به وسیله دیکتاتوری خشن و سیاه پهلوی و سایر عوامل انگلیس، ملت ایران را ملتی که عرضه تولید هیچ چیزی را ندارد، معرفی کردند. مواد اولیه ملت ایران را به یغما برده و بازار ایران را به مرکز عمده واردات کالاهای‌شان تبدیل کردند و در رسانه های شان روی ناتوانی و وادادگی ملت ایران مانور می‌دادند و اینکه همه علم و پیشرفت را صرفا در غرب باید پیدا کنیم و خودمان عرضه تولید چیزی را نداریم!! غربی‌ها به خوبی دریافته بودند که اگر ملت ایران، باور کنند که خودشان عرضه تولید علم و محصولات مهم را ندارند، دیگر هرگز پیشرفتی نخواهند کرد و احتمال پیشرفت هم برای آنها متصور نخواهد بود و مانند مرده هایی خواهند شد که از برای کفن مردگان شان هم دنبال کفن ساخت لندن بگردند و خودشان عرضه ساخت آن را هم نداشته باشند!! ولی اگر باور کنند که می‌توانند خودشان پیشرفت علمی کنند، قطعا بعد از مدتی تلاش و آزمون و خطا به قله ها خواهند رسید. تنها با القای فرهنگ «غربگرایی» و «ناتوانی ذاتی ایرانیان از تولید علم و محصول بومی» بود که می‌توانستند جلوی تولیدات علمی چنین ملتی را بگیرند و ملت توانا و پویایی چون ایرانیان را به یک کشور عقب مانده که توان تولید محصولات ضروری خود را هم ندارد، تبدیل کنند و تنها ارزش در کالاهای اروپایی بود و اگر هم چیزی در داخل تولید میشد، ارزش نداشت و مورد تمسخر بود! مهمترین سرمایه غربیها در آن دوران، ترویج اندیشه غربگرایی و ناتوانی ایرانیان بود که در بوقهای رسانه ای به شکل‌های مختلف بازتولید میشد. جالب است که در ایران از مدل اقتصادی ای که کشور انگلیس برای پیشرفت خودش استفاده کرده بود، الگو نگرفتند، بلکه صنعت مونتاژ کالاهای غربی را وارد اقتصاد ایران کردند که ثمره اش وابستگی کامل اقتصاد گردید! مسئولین کشور ایران در دوران رژیم پهلوی، ارزش شان به هر چه غربگراتر و وابسته تر بودن، تعریف میشد. مثلا تقی زاده، وزیر دارایی وقت، با دستور رضاشاه قرارداد نفتی استعماری ای را در روز 9 اردیبهشت 1312 به مدت 75 سال با شرکت نفت انگلیس امضا کرد که مردم ایران بعد از شنیدن جزئیات این قرارداد فاجعه بار، به روح مظفرالدین شاه قاجار درود فرستادند و قرارداد نفتی او در 1901م با دارسی را ستودند! البته همین ، در عین حال، استاد اعظم تشکیلات فراماسونری در ایران هم بود و نیز فتوای معروف تقی زاده درباره اینکه «ایران باید ظاهراً و باطناً جسماً و روحاً فرنگى مآب شود و بس» که مجله کاوه در برلین کشور آلمان در روز 1 جمادی الثانی 1338ق منتشر شده بود، از بزرگترین افتخارات غربگرایان در ایران به شمار می‌رفت و همین اندیشه های ضدایرانی و منحط در دوران سلطنت پهلویها به عنوان راهبرد رژیم پهلوی برای وابستگی بیشتر اجرا شد و چنان فجایعی را خلق کرد. شوربختانه هنوز هم در برخی محافل سیاسی و مطبوعاتی داخلی کسانی از تقی‌زاده وطن‌فروش و عمله استعمار، به نیکی یاد می‌کنند و امروز با طیف تازه‌ای از تقی‌زاده‌های غربزده مواجهیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش پیرامون خطر آنها هشدار دادند. @rozaneebefarda