رمزگشایی از تحریف به نقیصه غربگرایان در خصوص دیدگاه امام نسبت به «جمهوریت»
نقدی بر سخنرانی اخیر سروش محلاتی
[صفحه 2 از 7]
آقای محلاتی میبایست به دلالتها و پشتوانههای تاریخی این سخنرانیها اشاره میکرد اما از سر ندانستن یا تجاهل هیچ تبیین و توضیح تاریخی ارائه نداد. البته برای مخاطب هوشمند و پرسشگر این سؤال به وجود میآید که اساسا چه لزومی داشت که امام در اوج مبارزات سیاسی خود به یکباره بحث «مقایسه سلطنت مشروطه و جمهوریت» را مطرح کنند و یکی را بر دیگری ترجیح دهند. اگر ایشان میخواستند نظام سیاسی مطلوب خود را تبیین کنند همین مقدار که فواید جمهوری اسلامی را بیان میکردند و توضیح میدادند کافی بود اما چرا به وادی مقایسه میان «جمهوری» و «سلطنت مشروطه» رفتند؟ به عبارت دیگر؛ چه افراد یا جریاناتی در آن ایام به دنبال حفظ سلطنت مشروطه بود که امام مجبور به مقایسه میان این نظام سیاسی با نظام جمهوری شدند؟
بر اساس پرسشهای فوق به تبیین متنی تاریخی هریک از سخنرانیهای مورد استناد میپردازیم.
تبیین متنی-تاریخی سخنرانی 22آبان1357
اسناد تاریخی نشان میدهد دبیرکل نهضت آزادی مهدی بازرگان که در آن زمان تلاش میکرد خود را پیشران انقلابیگری جلوه دهد تا ماههای آخر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال حفظ سلطنت مشروطه بود و به تصریح بازرگان تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی اعتقاد داشت که مردم ایران آمادگی داشتن آزادی را ندارند!! و تنها به دلیل صلابت امام مجبور به همراهی با انقلاب شد. او نهایتا به اخراج محمدرضا پهلوی آن هم به تدریج و با جلب رضایت آمریکا !! اعتقاد داشت. مهدی بازرگان در مصاحبه با اوریانا فالاچی-1358.6.26 تصریح کرد:
«اولین مشکل وقتی بروز کرد که برای ملاقات با امام به پاریس رفتم، و میخواستم استراتژی صحیحی جهت مبارزه با رژیم [شاه] را مطالعه کنم، همه میدانند من معتقد به سیاست قدم به قدم بودم، معتقد بودم که برای رهایی از شاه فقط یک راه بود و آن اینکه آمریکا را مجبور کنیم که کمکم شاه را ول کند و کاری کنیم که او هرچه بیشتر ضعیف شود و ملت روز به روز قویتر شود...
تقریبا یک بحث و جدلی شد. ولی ایشان چنان مطمئن بودند که پیروزی با ملت است و چنان ایمانشان قوی و چنان محکم که مجبور به قبول شدم و گفتم: بسیار خوب بفرمایید. انقلاب را انجام دهیم...
همیشه به بوتلر(رئیس حقوق بشر نیویورک) میگفتم که من هم خواهان یک انقلاب ناگهانی نیستم ولی شاه در هر صورت باید برود و باید در همین جهت عمل کرد، به آهستگی.»(مجموعه آثار بازرگان ج31 ص17)
جالب آنکه بر اساس برخی روایات تاریخی مهدی بازرگان حتی پس از فرار شاه نیز همراهی تامّ و تمامی با امام نداشته است.آقای توکلی بینا در این زمینه میگوید:
«امام گفت هرکسی که میخواهد با من دیدار کند باید سه جمله را بنویسد. اول نفی رژیم پهلوی کند. دوم مبارزات ملت ایران را تأیید کند و سوم بنویسد من که هستم و موضعش چیست؟ یکی از افرادی که درخواست ملاقات با امام را داشت مهندس بازرگان بود. چون بازرگان این جملات را ننوشته بود به او وقت ملاقات نداد.»(تارنمای رسمی مرکز اسناد انقلاب اسلامی 12بهمن1399، کد خبر: 6586)
ذکر این نکته مهم است که بازرگان حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمان نخستوزیری دولت موقت نیز همان استراتژی غلط را ترویج و دیدگاه امام را تخطئه میکرد. همو در ادامه مصاحبه با فالاچی میگوید:
«اگر سیاست قدم به قدم را پیش گرفته بودیم، مسائلی را که امروز با آن دست به گریبانیم نداشتیم... همه چیز را خواستن یک عادت قدیمی ایرانیان است که یک دنیا مشکلات و خطرات به همراه دارد.» (مجموعه آثار بازرگان ج31 ص18)
علاوه بر مهدی بازرگان، امثال آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری نیز قائل به حفظ سلطنت مشروطه بودند و با استفاده از پوشش انقلابی، با رژیم پهلوی مذاکره میکردند و در خفا برای حفظ سلطنت تلاش میکردند. او در تاریخ 1مهر1357 کمتر از 5 ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی به مأموران ساواک گفت...
▫️دعوت به
#روزنه👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053