مفهوم‌شناسی «جمهوری اسلامی»؛ ابهام‌زایی یا تحریف؟! نقدی بر سخنرانی محمد سروش محلاتی در تاریخ13خرداد1400 اختصاصی|| @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 3] آقای محلاتی در سخنرانی خود به این نتیجه رسید که از دیدگاه امام جمهوری منهای اسلام بهتر از سلطنت است اما به این سؤال اساسی پاسخ نداد که او، «جمهوری اسلامی» را چگونه معنا می‌کند و چه تفسیری از نسبت «جمهوریت و اسلامیت در دیدگاه امام» دارد؟! البته او به ظاهر دیدگاه امام در خصوص مقید بودن «جمهوریت» به «اسلام» را می‌پذیرد اما در تفسیر «جمهوری اسلامی از نگاه امام» کاملا دوپهلو و مبهم سخن می‌گوید به گونه‌ای که مرز مشخصی میان «جمهوری اسلامی» و «جمهوری غیراسلامی» پیدا نمی‌شود و این از غرر تحریفات آقای محلاتی در چند وقت اخیر بود. او در این زمینه می‌گوید: «امام که جمهوری را مطرح کرد مبنای جمهوری را که حق ملت در تعیین سرنوشت باشد را پذیرفت. چه جمهوری اسلامی باشد چه هر جمهوری دیگری این مربوط به جمهوری بودن است اگر نظام جمهوری است یعنی اتکا به آرای ملت وجود دارد حقی برای ملت در اداره جامعه و در تعیین سرنوشت پذیرفته می‌شود یا نه؟» منظور آقای محلاتی از این جمله که «امام حق ملت در تعیین سرنوشت را پذیرفت» چیست؟! آیا از نگاه او امام معاذالله بدون در نظر قیود شرعی و اسلامی و با منشی لیبرالیستی اعتقاد داشت که مردم حق دارند هر کاری می‌خواهند بکنند و با انجام محرمات و ترک واجبات فردی و اجتماعی برای خودشان هر سرنوشتی رقم بزنند؟!آیا در فرض تزاحم خواست مردم و احکام دین باید شرع مقدس را کنار گذاشت و مردم را با سرنوشت‌شان رها کرد؟! آیا امام که به تعبیر نابغه شهید آیت‌الله صدر ذوب در اسلام بود معتقد بود که مردم در هر انتخابی آزاد و رها هستند و حاکم اسلامی هم جز نظاره و ارشادهای پاپ‌گونه وظیفه‌ای ندارد؟ اگر محلاتی چنین تفسیری از «جمهوری اسلامی» ارائه می‌کند پس توضیح دهد که چه فرقی میان «جمهوری منهای اسلام» با «جمهوری اسلامی» وجود دارد؟ این تفسیر انحرافی، و در بهترین فرض ابهام‌زایی، با اندیشه انقلابیون رهرو امام نیز مطابقت ندارد. در این زمینه می‌توان به محتوای کتابچه «مواضع ما» که مواضع حزب جمهوری اسلامی است اشاره کرد. بنیانگذاران این حزب که بعضا از اندیشمندان عمیق اسلامی نیز بوده‌اند در خصوص تزاحم خواست مردم با ارزش‌های اسلامی و وظیفه حاکم در این تزاحم این‌گونه می‌نویسند: « در جامعه اسلامی، در رابطه با خواست و تمایل مردم از یک‌سو و تعالیم مکتب و مصلحت آن‌ها از دیدگاه مکتب و به تشخیص رهبری برگزیده آن‌‌ها از سوی دیگر به ترتیب زیر عمل می‌شود: 1. در مواردی که تمنیات مردم بر خلاف ارزش‌های اسلامی باشد، مسئولان هرگز نمی‌توانند به این تمنیات گردن نهند و اگر عوام‌فریبی کنند و به عنوان احترام به خواست مردم به تمنیات ضداسلامی آن‌ها تن در دهند، مردم حق دارند بعدا آن‌ها را مؤاخذه کنند و به آن‌ها بگویند وظیفه شما این بوده که ما را آگاه کنید، نه آن‌که به بهانه احترام به خواست ملت، دنباله‌رو تمایلات زودگذر ما گردید...(مواضع تفصیلی حزب جمهوری اسلامی، ص394) البته بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی این نکته را نیز یادآور می‌شوند که: «مسئولان همواره به یاد داشته باشند که قدرت تشخیص مردمی که با تعهد مکتبی و وجدان بیدار به مسائل سرنوشت‌ساز خود بیندیشند بسیار زیاد است و می‌تواند از تشخیص افرادی معدود که در مقام مسئول قرار گرفته‌اند به واقعیت و حقیقت نزدیک‌تر باشد. ما این بُردِ نیرومند تشخیص مردم را در موارد متعدد در جریان‌های انقلاب تجربه کرده‌ایم.»(همان ص395) که این مطلب نیز نکته‌ای دقیق و صحیح است و در دهه اخیر نیز آن را تجربه کردیم و مردمی که با تعهد مکتبی و وجدان بیدار به مسئله سرنوشت‌سازی چون انعقاد قرارداد برجام با شیطان بزرگ بدبین بودند و آن را به ضرر منافع ملی تشخیص می‌دادند نشان دادند که قدرت تشخیصی به مراتب بالاتر از معدود مسئولان سازش‌کار داشتند. بنابراین آقای محلاتی باید مراد خود را از «حق تعیین سرنوشت» مشخص کند. آیا او اعتقاد دارد که مردم به نحو مطلق حق انتخاب دارند؟ آیا او با این تعابیرِ به ظاهر زیبا جواز ول‌انگاری سیاسی-فرهنگی و اقتصادی را که مخالف چارچوب دینی و ملی ماست صادر کرده است؟ پاسخ این سؤالات برای کسانی که با افکار او آشنا هستند روشن است اما حق پاسخ‌گویی برای او نیز محفوظ است. ▫️دعوت به 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053