خرده‌جریان اعتدال و تفسیر حزبی از آیات قرآن کریم [صفحه 3 از 10] حضرت آیت‌الله جوادی در تبیین دیدگاه خود در خصوص تفسیر صحیح آیه شریفه و « أمة وسط » نیز این‌گونه می‌فرمایند: «خداي سبحان همان‌گونه كه مسلمانان را به صراط مستقيم هدايت كرد و قبله‌اي ويژه و مستقل به نام كعبه براي آنان قرار داد، آنها را به اين فضيلت نيز امتياز داد كه بين پيامبر گرامي(صلّي الله عليه وآله وسلّم) و ساير مردم قرار گيرند، تا همان‌گونه كه رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) واسطه فيض و هدايت الهي براي مؤمنان است و بر اعمال آنان اِشراف دارد، مؤمنان نيز واسطه هدايت مردم و مشرف بر اعمال و رفتار آنان باشند؛ يعني فيض را از حضرت رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) دريافت كرده به مردم برسانند. آنان بدين‌گونه مبيّن سنّت رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) بوده و بر اثر ارتباط با آن حضرت از راه تعليم و تزكيه، تعالي يافته و شاهد بر اعمال ديگران خواهند بود: ﴿وكذلك جعلنكم أُمّة وسطاً لتكونوا شهداء علي الناس ويكون الرسول عليكم شهيداً﴾. اين ويژگي از برجسته‌ترين نعمتهايي است كه خداوند به امت اسلام عطا كرد.. بيان ﴿وكذلك جعلنكم أُمّة وسطاً﴾ به نحو قضيه موجبه جزئيه است؛ يعني از ميان شما، افرادي شاهد بر اعمال ديگران‌اند. ممكن نيست مخاطب اين جمله و نظاير آن، مانند ﴿كنتم خير أُمّة أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله) همه مسلمانان، به نحو عام استغراقي، پنداشته شود. مراد قرآن، گروهي خاص از امت اسلام است، زيرا اولاً آياتي از قرآن كريم به ناخرسندي خداي سبحان از برخي مسلمانان ظاهري صراحت دارد..»(تفسیر تسنیم، ج7 ص325-323) ایشان در ادامه می‌فرمایند: « مراد از «وسط» در جمله ﴿جعلنكم أُمّة وسطاً﴾، بين بالا و پايين در امتداد عمودي است؛ نه بين راست و چپ در سطح افقي. دو طرف اين وسط، پيامبر و مردم عادي‌اند. »(تفسیر تسنیم ج7 ص326) بنابراین تفسیری که آقای مرتضی آملی از « أمة وسط » ارائه کرده توسط بزرگان دانش تفسیر مردود دانسته شده و اشکالات متعددی بر آن وارد است. البته پذیرش قول مرحوم علامه طباطبائی یا حضرت آیت‌الله جوادی علی‌رغم جلالت قدری که دارند واجب تعبدی نیست اما آنچه مسلم است نقد کلام این بزرگواران و ارائه تفاسیر دیگر می‌بایست توسط کسانی انجام پذیرد که اولا شأنیت علمی و اخلاقی لازم را دارند ثانیا بر اساس استدلالات فنی اقوال را رد یا قبول کنند. فارغ از اشکالات فوق؛ فرض کنیم که معانی « أمة وسط » همان « أمة میانه‌رو » باشد. بر اساس همین معنا نیز باید گفت که تفسیر ارائه شده توسط آقای مرتضی آملی ناقص و تحریف‌آمیز است. همان‌طور که از متن آیه شریفه پیداست قبل از آن‌که خداوند متعال فقره « جعلناکم أمة وسطا » را بیاورند تعبیر « کذلک » را آوردند. هواداران طیف موسوم به اعتدال و رهروان جناب هاشمی رفسنجانی معمولا این آیه را می‌خوانند اما با نرمش خاصی از کنار عبارت « و کذلک » می‌گذرند و اگر در همین تعبیر لطف دقت شود می‌بینیم که منظور از «کذلک» پیروی محض و بی چون و چرای مسلمین از دستور خداوند متعال در بحث « تغییر قبله » بود که به زودی این دستور صادر می‌شد و قبله از مسجد الاقصی به مسجدالحرام برمی‌گشت.(المیزان ج1 ص481) و در جایی که سفهاء، مسلمین را به خاطر این تغییر قبله ملامت می‌کردند و آن را کاری عبث و بیهوده (ولابد افراطی) می‌خواندند، قرآن کریم همین کار را عملی معتدل می‌خواند. بر این اساس « أمة وسط » یعنی اینکه مسلمین بر اساس پیروی از دستورات خداوند متعال چه در جهت قبله چه در سایر مسائل به امت وسط تبدیل می‌شوند و مرز آن‌ها با تغییر قبله و نزول سایر دستورات الهی با یهود و نصاری مشخص می‌شود. أمة وسط طبق این نگاه یعنی همان « نه شرقی-نه غربی» و عمل بر سیره و سنت محکم الهی و نبوی و پرهیز از تمایلات غیرشرعی و غیرعقلانی به قدرت‌های مختلف. علاوه بر نکات ذکر شده تدقیق در روایات شریفه نیز راه‌گشاست. همانطور که برید بن معاویه عجلی از حضرت باقر -علیه السلام- نقل می کند که آن حضرت در تفسیر این آیه فرمودند: «نحن الامة الوسط و شهداء الله علی خلقه و حجته فی ارضه»(کافی ج1 ص191) و در روایت دیگر اضافه شده است: «الینا یرجع الغالی و بنا یلحق المقصر»(الخصال ج2 ص627) که این روایت هم تصریحی است بر ملاک این اعتدال و اهمیت آن که هرآن‌که از امام خود تبعیت کرد نتیجه اعتدال را خواهد دید و اگر تبعیتی نبود به اعتدالی هم دست نخواهد یافت. @rozaneebefarda