خرده‌جریان اعتدال و تفسیر حزبی از آیات قرآن کریم [صفحه 9 از 10] منظور از کلی گویی آقای مرتضی آملی مشخص است. وقتی او آقای هاشمی رفسنجانی را نماد اعتدال معرفی کند، منتقدین آقای هاشمی می‌شوند افراطی و تفریطی. اما به عنوان مثال نگاهی بیندازیم به برخی از مواضع آقای هاشمی رفسنجانی که از جانب آقای مرتضی آملی به عنوان نماد اجرای فرهنگ اعتدال در جامعه معرفی شده بودند و سخنران مزبور ادعا داشت که وی در طول زندگانی خود بارها از افراط و تفریط دوستان خودشان و احزاب سیاسی کشور ضربه خورده بودند و صدمه دیده بودند.آقای مرتضی آملی در این سخنرانی ادعا کرد: «همگان بر این دوران زیست آیت الله هاشمی احساس می‌کردند که همیشه رو به افراط و تفریط نداشتند و با این تفکر دیده از جهان فروبستند» و او تصریح می‌کند که سرتاسر زندگی آقای هاشمی اعتدال بود اما وی پاسخ نداد که آیا حمایت اکبر هاشمی رفسنجانی از مجاهدین خلق هم اعتدال بود؟ آیا کمک مالی او به منافقین بعد از اعلام تغییر ایدئولوژی اعتدال بود؟ آیا بده‌بستان با آمریکا که مورد تأیید والد گرامی او هم نیست؛ اعتدال بود؟ و مثال‌های متعدد دیگر که بر اهل فن و فهم پوشیده نیست. به علاوه اینکه حکایت، حکایت همان مورچه ای است که آب به خانه او ریخته شده بود و از خانه بیرون آمده بود و فریاد می‌زد همه عالم را آب برد شاید این که ایشان ادعا می فرمایند جامعه ما به شدت آسیب دیده است به خاطر این باشد که جامعه با آن آرمان ها و اهداف و برنامه هایی که ایشان و همفکر های ایشان در سر می پرورانند اداره نمی‌شود و انقلاب راه صحیح خود را به سمت راه این گروه و افرادی مانند آقای هاشمی رفسنجانی کج نکرده است و در یک نگاه جامع و غیرمغرضانه و غیر منفعت‌طلبانه جامعه ما از پیشرفت‌های خوبی برخوردار است و سطح بصیرت و فرهیختگی و شعور سیاسی اجتماعی فرهنگی عموم جامعه در سطح خوبی است. حتی اگر بخواهیم بر مبنای نگاه او پیش برویم، همانطور که وی نیز تصریح کرد، روز و شب، خشکی و تری، فصول اربعه، همگی از جانب ایشان نماد اعتدال معرفی شده‌اند پس برای کشف و اعتدال وجود یک جامع‌نگری و دید کلی از سوی انسان ضروری است و شاید اگر به یک قسمت از این نظام به خصوصه توجه شود آن را خارج از اعتدال و افراط یا تفریط بینیم اما در یک نگاه جامع و کلی با در نظر گرفتن زوایای دیگر از نظام به اعتدالی که مد نظر ایشان است خواهیم رسید. آقای مرتضی آملی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: " نمی‌شود یک عده ای را ما تقویت کنیم و بگوییم پیشرفت کشور برای آنهاست شدنی نیست یک عده ای را در حوزه بپرورانیم و بگوییم این ها مایه پیشرفت حوزه اند عده ای را در دانشگاه بیاوریم امکانات بهشان بدهیم امکانات دولتی را در اختیارشان قرار بدهیم بگویم اینها بیایند تولید بکنند بعد بگوییم کشور در حال پیشرفت است این شدنی نیست این عدم توازن خود مایه سقوط است همان کسانی که از این پیشرفت ها دم می زنند این ها خود منشا انحطاط و سقوط خواهند شد" مشخص نیست که این مطلب طعنه به چه کسی است؟ چه کسی در حال حاضر پرچمدار اعلان پیشرفت کشور است؟ چه کسی است که بیش از همه در سخنرانی‌هایش نسبت به پیشرفتهای کشور امید می‌دهد؟ به علاوه، او گلایه دارد که امکانات دولتی به صورت متوازن توزیع نمی‌شود اما این را نمی‌گوید رؤسای دولت غیر از یک مورد همه از کسانی بودند که آقای مرتضی آملی آن‌ها را نماد اعتدال می‌داند و اصل آن ادعا نیز بی‌پایه است. @rozaneebefarda