🔰درباره حضرت ام البنین (علیها السلام)
صفحه ۱ از ۲
🔸خلاصه ای از مقاله ای درباره حضرت ام البنین از سایت حوزه نت به آدرس
https://b2n.ir/t17069
🔸حضرت ام البنین (س) از خاندان و طایفه ای است که به شهامت، رشادت و شجاعت و ویژگی های نیکوی اخلاقی مشهور بودند. و همین موضوع در ازدواج علی(ع) با ام البنین (س) تأثیرگذار بود. (مسعودی، 1374: ج2، 67؛ طبری، بی تا: ج2، 440؛ ابوفداء، بی تا: ج1، 181؛ ابن وردی، 1389: ج1، 220)
🔸هرچند علی(ع) پس از شهادت زهرا(س) همسران دیگری نیز انتخاب کرد، ولی همیشه در پی همسری بود که از خاندان شجاعت و غیرت و فضیلت باشد. امام علی (ع) این امر را با برادرش عقیل در میان گذاشت. امام از او خواست دختری از طایفه های مشهور عرب را برایش برگزیند که به شجاعت و قهرمان پروری زبانزد باشند تا از او فرزندی رشید، دلیر و با شهامت پدید آید. عقیل که انساب عرب را خوب می شناخت. علی را به خاندان راهنمایی کرد و گفت: با ام البنین(س) از طایفه کلاب ازدواج کن؛ زیرا در میان عرب، شجاع تر از پدران وی وجود ندارد. (مامقانی، 1350ق: ج3، 70؛ امین، 1403ق: ج8، 389؛ قمی، 1421 ق: 302؛ کحّاله، 1404ق: ج1، 242
🔸عقیل درباره خاندان ام البنین(س)می گوید:
در میان عرب، شجاع تر از پدران ام البنین(علیها السلام) نبود. (ابن عنبر، 1362: 357؛ مامقانی، 1350ق: ج2، 128؛ امین، 1403ق: ج8، 381؛ قمی، 1421ق: 322).
🔸البنین(س) این صفت خاندانش را به ارث برده بود. پس از شهادت امام حسین (ع) و یارانش و شهادت عباس و دیگر فرزندانش در بقیع حضور می یافت و عبیدالله فرزند خردسال عباس را نیز به همراه می برد. این روحیه، شهامت و شجاعت او در مقابل باطل نشان می دهد. به یقین، در آن فضای خفقان به بقیع آمدن و عزاداری کردن به گونه ای که مردم جمع شوند و با او هم ناله گردند (سماوی، 1377: 56؛ طبری، بی تا: ج6، 296
🔸روزی امیر مؤمنان، عباس (ع) را در دامان خود گذاشت، آستینهایش را بالا زد و امام درحالی که به شدت می گریست به بوسیدن بازوان عباس (ع) پرداخت. ام البنین حیرت زده از این صحنه، از امام پرسید: «چرا گریه می کنید؟»
حضرت با صدایی آرام و اندوه زده پاسخ داد: «به این دو دست نگریستم و آنچه را بر سرشان خواهد آمد، به یاد آوردم.»
امّ البنین شتابان و هراسان پرسید: «چه بر سر آنها خواهد آمد؟»
حضرت با آوایی مملوّ از غم و اندوه و تأثر فرمود: «آنها از ساعد قطع خواهند شد».
این کلمات چون صاعقه ای بر امّ البنین فرود آمد و قلبش را ذوب کرد. سپس او با اضطراب و به سرعت پرسید: «چرا قطع می شوند؟» امام به او خبر داد که فرزندش در راه یاری اسلام و دفاع از برادرش، حافظ شریعت الهی و ریحانه رسول اللّه (ص) دستانش قطع خواهد شد. امّ البنین به شدت گریست و زنان همراه او نیز در غم، رنج و اندوهش شریک شدند. (مقرم، 1369ق: 19)
🔸نویسنده کتاب ابصارالعین، شعر زیر را از شرح الکامل ابوالحسن اخفش نقل می کند و آن را از سروده های ام البنین(س)در ماتم فرزندش (عباس) می داند:
یا مَن رَأی العباس کَ رَّ علی جماهیر النَّقَد
وَ وَراهُ مِن ابناء حی دَر کلٌّ لَیثَ ذی لُبَد
اُنبِئتُ انَّ ابنیِ اُصیبَ بِرَأسِهِ مقطوعُ یَد
وَیلی علی شِبلی اَما لَ برَأسِهِ ضربُ العمد
لَو کانَ سَیفُهُ فی یَدَیهِ لما دَنَا مِنهُ اَحَد
(سماوی، 1341ق: 64؛ امین، 1403 ق: ج8، 389؛ شبّر، 1409ق: ج1، 71؛ ربعی (نقوی)، 1411ق: 26؛ امین، 1398 ق: 114؛ محلّاتی، 1368ق: ج3، 294).
ای کسانی که حمله جانانه عباس(ع) را بر گله های گوسفند دیدید و نیز در پی او، فرزندان حیدر را که هر کدام شیری هستند که دست از یاری اش برنمی دارند. آه! به من خبر داده اند که بر سر فرزندم عباس، عمود آهنین زدند، درحالی که دست در بدن نداشته است. وای بر من! که بر سر فرزندم عمود فرود آمد. اگر فرزندم عباس(ع)، دست در تن و شمشیر در کف داشت، چه کسی را یارای آن بود که به او نزدیک شود؟
🔸گفتنی است ابیات دیگری را نیز به ام البنین(س) نسبت داده اند، مانند این موارد
لا تدعُوَنِّی وَیک ام البنین
تُذکِّرینی بلیوث العرین
کانت بنونَ لی اُدعَی بهِم
و الیومَ اَصبَحتُ و لا من بَنین
اَربعۀٌ مِثلَ نسُورُ الرّبی
قد وَاصلُوا الموتَ بقَطعِ الوَتینِ
تنازَعُ الحِرصانَ اَشلائَهُم
فَکُلّهُم اَمسُوا صَریعاً طَعین
یا لَیتَ شِعربی اَکَما اَخبَروا
بِاَنَّ عبّاساً مَقطُوعَ الیَدَین
(سماوی، 1341ق: 64؛ امین، 1398 ق: 114؛ امین، 1403ق: ج8، 389؛ شبّر، 1409ق: ج1، 71؛ الحائری، بی تا: 432). ای زنان مدینه! دیگر مرا ام البنین(س) مخوانید و مادر شیران شکاری ندانید.
من فرزندانی داشتم که به سبب آنها مرا ام البنین(س) می گفتند، ولی اکنون دیگر برای من فرزندی نمانده و همه را از دست داده ام.
کانال صوت، شعر و متن روضه (آرشیو کانال):
@rozehayemaktoubb
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub