7⃣در این یک دقیقه به دقیقه آخر زندگی ام می‌اندیشم و از خدا میخواهم که به شهادت ختم شود 8⃣در یک دقیقه اضافه سعی می کنم اون یک دقیقه های عمرمو که هدر دادم بررسی کنم و خودمو باز سازی کنم که در آینده یک دقیقه های هدر داده شده را نداشته باشم 9⃣در یک دقیقه ای که مهمان شب یلداست چه کار میتوانم بکنم؟ وقتی تمام دقیقه های عمرم گذشتند و هیچ نفهمیدم ... دقیقه ها و ثانیه ها خیلی زرنگ تر از آن هستند که اسیر دست من بشوند . سریع میروند بدون اینکه به پشت سرشان نگاه کنند! ذهنم درگیر این است که شب هر چند هم طولانی باشد زود میگذرد پس چه خوب است به خوبی بگذرد.... 0⃣1⃣با خودم میگویم ایکاش اینقدر که برای یک دقیقه بلندی این شب تدارک می بینم کاش برای ظهور پسر فاطمه تدارک می دیدیم 1⃣1⃣تو یک دقیقه‌‌ی اضافه‌ی شب یلدا شاید قراره یک دقیقه بیشتر پیش مادرم که الان حدوداً ۵سال هست رفیق زندگیش رو از دست داده و دیگه تنها شده بمونم! 2⃣1⃣در یک دقیقه‌ی اضافی شب یلدا حذف می‌کنم اضافات را و می‌افزایم، افزودنی‌های لازم راتاعطر و طعم دل‌انگیزتان بپیچد کُنج جان ای خاتم الاوصیا به حرمت عمه‌ جانتان ظهور کنید و زمستانمان را مبدل به گلستان نمائید..‌‌. دلم‌ یک دقیقه بیشتر به نگاهتان محتاج است... السلام علیک یا عَینُ الله‏ الناظِرَة 3⃣1⃣در این یک دقیقه شب بلند یلدایی به یلدای غیبت می اندیشیم . چه چیزی این یلدای غیبت را طولانی نموده است؟ و کمی تدارک برای روح خستمان نماییم.