هدایت شده از هاد
ظهور حمایت‌گرایی و ملی‌گرایی در نیمه اول قرن بیستم 🔸جنگ جهانی دوم و سقوط اقتصادی سال ۱۹۲۹ به ضرورت مبارزه با فقر شدت بیشتری بخشید. قدرت های غربی بعد از جنگ جهانی دوم، این اصل را پذیرفتند که کشورهای دارای اقتصاد بازار لازمست تا حدی حقوق اولیه شهروندان را رعایت کنند تا شهروندانِ سرخورده دوباره به جستجوی ایدئولوژی‌هایی جذاب‌تر مثل کمونیسم و فاشیسم نروند. 🔸همین ضرورت بود که در آن دوره به خلق سرمایه داریِ معقول انجامید. یعنی تامین اجتماعی در ایالات متحده، بهداشت و درمان عمومی در کانادا، رفاه عمومی در بریتانیا و حمایت از کارگران در فرانسه و آلمان 🔸جوّ مشابهی در جهانِ در حال توسعه شکل گرفت که به آن توسعه‌گرایی یا ملی‌گرایی جهان سومی اطلاق می شد. 🔸 اقتصاددانان توسعه گرا استدلال می کردند که کشورهایشان فقط در صورتی می توانند از چرخه فقر خارج شوند که به جای خام فروشی منابع شان به اروپا و آمریکا (که قیمت هایشان روند نزولی طی می کرد)، راهبرد درونزای صنعتی شدن را پیش بگیرند. ۱۵ @haad1442