خدایا... چگونه سر بالا بگیرم و به درگاهت بیایم و بگویم: الهی العفو ... که عفو و بخششت را می طلبم اما باز هم جلوی نفسم را نمی گیرم ؟ چگونه شرمسارت نباشم در حالیکه هر چه جور و جفا از من می بینی باز هم رشته ی مهر و دوستی ات را نمی گسلی و رهایم نمی کنی؟ چگونه ادعای بندگی کنم در حالیکه خود می دانم عبد تو نبودم و بنده ی نفس بودم؟ اما مهربان خالقم! تنها چیزی که می توانم بگویم این است که با همه ی شرمندگی هایم ادعا می کنم که بنده ی تو هستم و تنها کلامی برایت بگویم که نکند عمر به سر آید و این کلام را نگفته باشم خدایا! ساده بگویم ... دوستت دارم