. چشمه‌ی سرخ خورشید ..❤️ «و حسین، چشمه‌ی خونین خورشید است. و بدان كه سینه‌ی تو نیز آسمانی لایتناهی است با قلبی كه در آن، چشمه‌ی خورشید می‌جوشد و گوش كن كه چه خوش ترنّمی دارد در تپیدن: حسین / حسین /حسین / حسین .. نمی‌تپد؛ حسین حسین می‌كند ..» ای دل! تو چه می‌كنی؟ می‌مانی یا می‌روی؟ داد از آن اختیار كه تو را از حسین جدا كند! این چه اختیاری است كه برای روی آوردن بدان باید پشت به اراده‌ی حق نهاد؟ ای دل! نیک بنگر تا قلاّده‌ی دنیا را بر گردنشان ببینی و سررشته‌ی قلاّده را، كه در دست شیطان است. آنان می‌انگارند كه این راه را به اختیار خویش می‌روند، غافل كه شیطان اصحاب دنیا را با همان غرایزی كه در نفس خویش دارند می‌فریبد.» «لِیَرغَبَ المؤمن فی لقاء رَبِّه تا مؤمن به لقای خدا مشتاق شود. ... عجب رازی در این رمز نهفته است! كربلا آمیزه‌ی كرب است و بلا ... و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است. و آن تشنگی كه كربلاییان كشیده‌اند، تشنگی راز است. و اگر كربلاییان تا اوج آن تشنگی كه می‌دانی نرسند، چگونه جانشان سرچشمه‌ی رحیق مختوم بهشت شود؟ آن شراب طهور كه شنیده‌ای بهشتیان را می‌خورانند، میكده‌اش كربلاست و خراباتیانش این مستانند كه این‌چنین بی سر و دست و پا افتاده‌اند. آن شراب طهور را كه شنیده‌ای، تنها تشنگان راز را می‌نوشانند و  ساقی‌اش حسین است؛ حسین از دست یار می‌نوشد و ما از دست حسین ..» حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را به خون نشانده دلِ دودمان آدم را... استاد ...♡ ❤️