🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼
#رمان_دمشق_شهر_عشق
#پارت_۴
با دلخوری از اینهمه مبارزه بینتیجه، نجوا کردم :»هر
چی ما سال ۹۹ به جایی رسیدیم، شما هم میرسید!« با
دو شیشه دلستر لیمو برگشت، دوباره کنارم نشست و
نجوایم را به خوبی شنیده بود که شیشه ها را روی میز
نشاند و با حالتی منطقی نصیحتم کرد :»نازنین جان!
انقلاب با بچه بازی فرق داره!« خیره نگاهش کردم و او
به خوبی میدانست چه میگوید که با لحنی مهربان دلیل
آورد :»ما سال ۹۹ بچه بازی میکردیم! فکر میکنی تجمع
تو دانشگاه و شعار دادن چقدر اثر داشت؟« و من بابت
همان چند ماه، مدال دانشجوی مبارز را به خودم داده بودم
که صدایم سینه سپر کرد :»ما با همون کارها خیلی به
نظام ضربه زدیم!« در پاسخم به تمسخر سری تکان داد
و همه مبارزاتم را در چند جمله به بازی گرفت :»آره خب!
#ادامه_دارد
#هر_شب_ساعت_21
#به_سبک_شهدا_بپیویندید👌👇
^°
@mazhabijdn°^
فراورد بهتره رفیق😉❤️