💠تمجیدیه‌ای برای تولیت مسجد مجد 🔹آیت‌الله یحیی عابدی(ره)، مصداق یک روحانی کامل در رفتار، کردار و اخلاق بود که در منش او تربیت موج می‌زد. ایشان سال‌ها امام جماعت مسجد مجدالدوله بود، مسجدی در وسط بازار. نکته قابل توجه، عزت نفس ایشان در برابر بازاریان بود. با تأکید به ما سفارش می‌کرد که هیچ وقت، از اصحاب بازار برای شخص خودتان پول نگیرید. خودش هم برای امامت جماعت پول نمی‌گرفت. 🔹روزی (سال ۱۳۸۷) بین نماز ظهر و عصر برای آزادی یک زندانی به مردم گفت: «دو میلیون تومان پول احتیاج است...» کل بازاری‌ها، حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان پول جمع کردند. حاج آقا گفت: «پولها رو بشمارید!» ما تعجب کردیم که چرا این کار را می‌کند. وقتی که مبلغ را متوجه شد، خودش یک چک ۵۰۰ هزار تومانی کشید. گویا به بازاریها برخورد و بعد از نماز عصر کل آن مبلغ تامین شد. 🔹می‌گفت: «بعد از من هم کسی که قرار است امام جماعت اینجا بشود، دو خصوصیت باید داشته باشد: یکی اینکه از مردم پول نگیرد و دوم خطش خوب باشد.» به شدت به آداب و عرفیات آخوندی تکیه داشت و در پوشش و گویش و روش و منش مراقبت زیادی بر این امر داشت. 🔹 یک نظم و ابهت ویژه در تعاملات و کارها داشت. همیشه ۱۵ دقیقه قبل از نماز به مسجد می‌آمد. چند تخته وایت‌برد در آنجا وجود داشت و بعضی روزها ایشان شرح حدیث می‌گفت و حدیث را با خط خوب عربی و فارسی می‌نوشت. بعد می‌آمد و عبا می‌انداخت و آماده می‌شد برای نماز. به شدت حساسیت داشت که قبل از مأمومین در محراب نشسته باشد و هیچ وقت تأخیر نداشت. 🔹روزهایی که آیت‌الله هاشمی شاهرودی در مدرسه مجد درس خارج داشت، با اینکه پنج‌شنبه یا چهارشنبه بود و ایشان لزومی نداشت که در حوزه باشند، برای احترام می‌آمد و در درس ایشان شرکت می‌کرد. با اینکه مجتهد بود، اما به صورت یک طلبه عادی، وسط جلسه درس دو زانو می‌نشست، نه روی صندلی می‌نشست و نه تکیه می‌داد. 🔹از دوران جوانی، ارتباط با علمای بسیاری داشت و با بسیاری از آیات عظام، از آیت‌الله بروجردی گرفته تا آیت‌الله گلپایگانی، که ظاهراً بعضی از کارهای دفتری ایشان را انجام می‌داد، آیت‌الله صافی، علامه طباطبایی، آیت‌الله عزالدین زنجانی و... مراوده و خاطره داشت. 🔹قبل از شروع درس‌آقای شاهرودی، می‌دیدم که هر بار پسران حضرت آقا که در درس حاضر می‌شدند، محضر آیت الله عابدی می‌رسیدند تا عرض ادبی به استادشان بکنند. ایشان با این سن و سال، بسیار متواضعانه با این بزرگواران برخورد می‌کرد و در واقع این امر احترام و ارادت ایشان به حضرت آقا بود. 🔹حرف برای گفتن در مورد ایشان بسیار است. شیخ یحیی عابدی هم مانند بسیاری از علما که در تهران گمنام بودند و مردم آن‌ها را نمی‌شناختند، به رحمت خدا رفت. سال‌های بسیاری خالصانه به مردم خدمت کرد، با اینکه عالم تراز اولی بود و مجتهد، اما با مردم بود و نماز جماعت می‌خواند. خدا رحمتش کند و در این ایام فاطمیه در جوار نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها، با ایشان محشور باشد. قول سدید