💠 ناترازی تحلیل تاریخی استاد تاریخ! 🔻اخیراً در فضای مجازی، مباحثی پیرامون روش زندگی حضرت زهرا (س) مطرح شد که چالشهایی ایجاد کرد. این مباحث، یادآور مسائلی مشابه "شهید جاوید" است؛ مسائلی که در آن‌ها اولویت‌ها و ضرورت‌های زمان نادیده گرفته می‌شود. در کنار این مباحث، بحثهایی وجود دارند که به نظر، خطر آن‌ها بیشتر باشد. 🔻زمانی فردی غیرمتخصص در زمینه‌ای خاص اظهار نظر می‌کند که مردم به آن وقعی نمی‌نهند. اما‌ گاه فردی به عنوان کارشناس تاریخ و اسلام، به بیان نظرات نادرست در حوزه تخصصی خود می‌پردازد، که فرجامش ناپسندتر است. 🔻برادر گرامی آقای حامد کاشانی، در یکی از منبرهایش به بحث درباره روش‌های فرهنگی در جامعه پرداخته‌ است. ایشان دو روش را مطرح کرده‌: روش خلفا و روش اهل بیت (ع). شوربختانه، در این سخنان، برخی از نظرات ایشان با تاریخ و سیره اهل بیت (ع) سازگاری ندارد. 🔻اشکال عمده در صحبت‌های ایشان این است که روش اهل بیت(ع) در حکومت‌داری، تنها به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) محدود می‌شود و سایر اهل بیت(ع) غالبا در موضع تقیه بودند و نمی‌توانستند به‌طور علنی برخی از مسائل را مطرح کنند. 🔻 از سویی نمی‌توان گفت که چون خلیفه دوم اقداماتی انجام داده است، بنابراین ضرورتا آن اقدامات اشتباه بوده‌اند. چرا که او نیز گاه بر اساس سنت پیامبر(ص) عمل می‌کرد و نمی‌توان به سادگی نتیجه گرفت که همه اقدامات او نادرست بوده است. آنچه در اینجا باید گفت، این است که امام و خلیفه مشروع، حق مصلحت‌سنجی و اعمال ولایت دارد نه هر فرد بی‌صلاحیتی که خود را خلیفه بخواند. 🔻در تاریخ، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) در مواجهه با گناهان و خطاهای عمومی، به شدت عمل می‌کردند. به خصوص در مواردی که قبح گناه در جامعه شکسته می‌شد. آیا سخنران محترم در تاریخ سراغ ندارد که در دوران حاکمیت اسلام ناب، حد و تعزیر اجرا شده باشد؟ امیرالمؤمنین (ع) در مواجهه با گناهان و خطاها، حتی در زمانی که حاکم نبود، به شدت عمل می‌کرد و آنگاه که قصد داشتند حکم شلاق فردی را، لغو کنند، ایشان تأکید کرد که حکم خدا باید اجرا شود. از این گونه مواجهه‌ها ایشان حتی با محبان و یاران خود داشتند. 🔻پیامبر(ص) با محتکران به شدت برخورد و اموالشان بین مردم تقسیم می‌کرد. اینجا نمی‌توان به قاعده تسلط اموال تمسک کرد، چرا که ولایت رسول الله بالاتر است‌ و ایشان اولی بالمومنین من انفسهم است. توصیه می‌شود آقای کاشانی نامه حضرت امام خمینی(ره) به مقام رهبری در مورد اختیارات ولایت فقیه را مطالعه کنند تا متوجه شود اظهارات ایشان، ناخواسته، می‌تواند توهینی به امام و مغایر با مبانی رهبری و انقلاب باشد چرا که با روایت ناقص تاریخ، نظام اسلامی را متهم به عمل خلاف سیره اهل بیت می‌کند! 🔻اصولا ولایت فقیه و حاکمیت امام عادل الهی بر این امر استوار است تا کسی سلیقه شخصی خود را حاکم نکند و با تفقه در کتاب و سنت، به طور حکیمانه، مصلحت عمومی امت را تشخیص دهد و مبتنی بر احوال زمان و مکان، جامعه را هدایت نماید. این نشان از عقلانیت شیعه دارد و بر گرفته از سنت نبوی است. 🔻نباید طوری سخن گفت که موجب سردرگمی جوانان و نسل‌های جدید شود. سالهای سال است جریان سکولار و لیبرال اصلاح‌طلب، این حرفها را تکرار می‌کنند و اکنون خطر اینجاست که این حرفهای بی‌ریشه در هیات و از زبان به اصطلاح استاد تاریخ بیان می‌شود! کاش جریانی که علیه تحریف تاریخ حساس بود؛ اینجا هم صدایش بلند شود. 🔻به نظر لازم است که آقای کاشانی در اظهارات خود تجدید نظر و آن را اصلاح کند تا از ابهام‌آفرینی و شبهه‌افکنی جلوگیری نماید. قول سدید