🔴استمداد از خداوند متعال برای برداشتن بار سنگین گناه 👈چنانچه این مطالب را تا اینجا به طور کامل فهمیده باشید، این جمله‌ی امام (عَلَیهِ السَّلام) خودش را نشان می‌دهد و یادتان می‌افتد که چه گرفتاری‌هایی با دست خودتان برای خودتان درست کرده‌اید. چه بارهایی روی دوش خودتان گذاشته‌اید. حالا احساس می‌کنی نفست زیر این بار بند آمده، کمرت شکسته، کم آوردی. چنین احساسی به تو دست می‌دهد. حالا طلب عفو در این تمثیلی که از قرآن گرفته شده است، معنایش این می‌شود که خدایا این بار را بردار. «مَا بَهَظَنِي حَمْلُهُ، وَ فَدَحَنِي ثِقْلُهُ» از عهده‌ی من که خارج است، کسی هم غیر از تو نمی‌تواند آن را بردارد؛ بنابراین این بار را از دوش من بگیر. «أَسْتَحْمِلُكَ» یعنی از تو می‌خواهم که آن را برداری. قرآن کریم می‌فرماید: «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَايُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ هيچ کس بار گناه ديگری را بر دوش نکشد و اگر گرانباری کسی را به حمل کردن بار خود فرا خواند ، هر چند خويشاوند او باشد ، از حمل آن سر باز زند تو فقط کسانی را می‌ترسانی که از پروردگارشان، ناديده، بيمناکند و نماز می‌گزارند و هر که پاک شود برای خود پاک شده و سرانجام همه به سوی خداست». شما اینجا از خدای متعال می‌خواهید که این بار سنگین را از دوش شما بردارد. بحث سبقت نیست. من کجا و آنهایی که با سرعت‌های زیاد از همدیگر سبقت می‌گیرند کجا؟ من کجا، آنهایی که سرعت گرفته‌اند کجا؟ من کجا آنهایی که به سوی تو سیر می‌کنند، کجا؟ گرفتاری من گرفتاری کسی است که زمین‌گیر شده و بار سنگین روی دوشش است. من از تو می‌خواهم این بار را از دوش من برداری؛ چون حرکت را از من گرفته است. خودم می‌فهمم که نمی‌توانم حرکت کنم. احساس می‌کنم که دارم درجا می‌زنم. همان‌جایی هستم که بودم. پیدا است که بار روی دوش من است و نمی‌گذارد من جلو بیایم؛ والّا تو که مرا دعوت کردی. تو که مرا می‌خواهی. تو ماه رجب را فرستادی، باطن رجب را، ولیّ‌ات را؛ می‌فهمم دست‌های ولیّ‌ات را که دست کرم تو است، به سوی من گشوده شده است. به من نقشه‌ی راه را هم داده‌ای. «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»، این همان دست ولیّ است که به روی من گشوده شده است. «وَ هَبْ لِنَفْسِي عَلَى ظُلْمِهَا نَفْسِي»، «عَلَى ظُلْمِهَا» یعنی «مَعَ ظُلْمِهَا». «لِنَفْسِي عَلَى ظُلْمِهَا نَفْسِي،وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ بِاحْتِمَالِ إِصْرِي» إِصْر همان بار غیرقابل حمل است. «وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ»، رحمتت را مأمور کن. امام (عَلَیهِ السَّلام) چقدر صمیمی حرف می‌زند و باب گفتگوی صمیمانه را تا چه حدّی برای ما باز کرده است! «وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ بِاحْتِمَالِ إِصْرِي»، رحمتت را مأمور کن که این بار سنگین را از طرف من بگیرد. اگر این کار را با من انجام بدهی، این دفعه‌ی اوّل تو نیست: «فَكَمْ قَدْ لَحِقَتْ رَحْمَتُكَ بِالْمُسِيئِينَ»، رحمت تو دائماً به گنه‌کارها می‌رسد. از اوّل خلقت رسیده تا زمان ما هم همین‌طور می‌رسد. «فَكَمْ قَدْ لَحِقَتْ رَحْمَتُكَ بِالْمُسِيئِينَ، وَ كَمْ قَدْ شَمِلَ عَفْوُكَ الظَّالِمِينَ» در رجبیّات نیز می‌گویید: «عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِينَ وَ سَبِيلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ» اصلاً این عادتت است، خودت فراخوان کردی: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ؛ بگو: «اى بندگان من ـ كه بر خويشتن زياده‏روى روا داشته‏ايد ـ از رحمت خدا نوميد مشويد». من این‌قدر این بار را سنگین کردم که خودم به خودم باشم ناامیدم و هیچ کاری نمی‌توانم بکنم؛ امّا یک دفعه پیک رحمت تو می‌رسد. اتّفاقاً به من خطاب می‌کنی: «أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ» با خود من حرف می‌زنی، «لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ،اِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً؛ در حقيقت، خدا همه‌ی گناهان را مى‏آمرزد». گفتی اگر بخواهی، باری را که عالم جمع بشوند نمی‌توانند از دوش تو بردارند، خودم به اشاره و گوشه‌ی چشمی برمی‌دارم و سبکت می‌کنم. «فَكَمْ قَدْ لَحِقَتْ رَحْمَتُكَ بِالْمُسِيئِينَ، وَ كَمْ قَدْ شَمِلَ عَفْوُكَ الظَّالِمِينَ»، من اوّلین نفر نیستم که آمدم. خیلی‌ها بودند؛ بنابراین من هم دلگرم می‌شوم، همان‌طور که به خیلی‌ها رحمتت رسید و این بار را از دوششان برداشتی، مرا هم قبول کن و این بار را از دوش من بردار. 👤استاد 🔗کانال 🆔 @sahife2