#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_3
اى خداى عالم مسئلت مىكنم از حضرتت كه تنها سلطان ملك آفرينش توئى و حمد و ستايش مخصوص تست و هيچ خدائى در عالم وجود غير تو نيست مسئلت مىكنم كه بر محمد مصطفى و آل اطهارش درود و رحمت فرستى كه آن حضرت بنده خاص تو و رسول گرامى تست و حبيب و محبوب تو و برگزيدهى از خلق تست و هم بر آل او كه نيكوكاران و پاكان و برگزيدگان اهل عالمند درود و رحمتى كه از عظمت و بسيارى جز تو كسى قادر بر حساب آن نباشد (و بر عظمت آن آگاه نتواند شد) و درخواست دارم كه در ثواب دعاها و اعمال صالحى كه در اين روز بندگان با ايمانت مىكنند ما را هم شريك فرمائى اى پروردگار عالميان (اى آفريننده عوالم بىنهايت) و باز درخواست مىكنم از حضرتت كه ما و جميع آن مومنان را كه از گناهانمان درگذرى (و همه ما را ببخشى و بيامرزى) كه تو البته بر هر چيز قادرى.
«و اسالك اللهم بان لك الملك و الحمد لا اله الا انت، ان تصلى على محمد و آل محمد عبدك و رسولك و حبيبك و صفوتك و خيرتك من خلقك، و على آل محمد الابرار الطاهرين الاخيار صلاه لا يقوى على احصائها الا انت».
لفظه «صفوه» مثلثه الصاد قد رويت فى هذا المقام. و صفوه الشىء: خالصه. و محمد صلى الله عليه و آله و سلم صفوه الله من خلقه و مصطفاه.
و الخيره- مثال العنبه-: الاسم من قولك: اختاره الله.
يعنى: و سوال مىكنم تو را- اى خداوند- كه توراست پادشاهى و سپاس و نيست معبودى سزاى پرستش مگر تو، اينكه افاضه كنى رحمت را بر محمد و آل او، بندهى تو و فرستادهى تو بر خلقان و دوست داشتهى تو و برگزيدهى تو از خلقان
تو، و بر آل او كه نيكوكاران پاكيزگان برگزيدگانند، رحمتى كه قادر نباشد بر شمردن آن رحمت احدى مگر تو.
«و ان تشركنا فى صالح من دعاك فى هذا اليوم من عبادك المومنين، يا رب العالمين».
و اينكه شريك سازى ما را در دعاى نيك هر كس كه تو را خوانده است در اين روز از بندگان مومنين تو، اى پروردگار جهانيان.
«و ان تغفر لنا و لهم. انك على كل شىء قدير».
و اينكه بيامرزى ما را و ايشان را. زيرا كه تو بر همه چيز توانايى.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_4
الهى، نيازم را به درگاه تو آوردم، و بار فقر و فاقه و تهيدستى خود را بر در خانه ات نهادم، و من به مغفرت و رحمتت مطمئن ترم تا به عمل و كار خود، و آمرزش و رحمتت از گناهان من وسيعتر است، پس بر محمد و آلش درود فرست، و خود عهده دار روا كردن هر حاجتى كه مرا هست باش به خاطر قدرتى كه بر روا كردن آن دارى و آسان بودنش بر تو، و به خاطر نيازم به حضرتت، و بى نيازيت از من، زيرا من هرگز به خيرى نرسیده ام مگر از جانب تو، و هرگز احدى از من شرى را برنگردانده غير تو، و در امر آخرت و دنيايم به كسى جز تو اميد ندارم.
«اللهم اليك تعمدت بحاجتى. و بك انزلت اليوم فقرى و فاقتى و مسكنتى. و انى بمغفرتك و رحمتك اوثق منى بعملى. و لمغفرتك و رحمتك اوسع من ذنوبى. فصل على محمد و آل محمد».
تعمدت، اى: قصدت.
يعنى: بار خدايا، به سوى تو قصد كردم به حاجتى كه دارم. و به تو فرود آوردم درويشى و احتياج و مسكنت خود را. و به درستى كه من به مغفرت و آمرزش و رحمت تو استوارترم از خود به كردار خود. و هر آينه آمرزش تو و رحمت تو وسيعتر از گناهان من است. پس افاضه كن رحمت را بر محمد و آل او.
«و تول قضاء كل حاجه هى لى بقدرتك عليها و تيسير ذلك عليك، و بفقرى اليك و غناك عنى».
و متولى برآوردن هر حاجتى كه مراست بشو، به توانايى تو بر واكردن حاجت و آسان بودن آن بر تو، و به درويشى و احتياج من به سوى تو و
بى نيازى تو از من.
«فانى لم اصب خيرا قط الا منك».
«قط»- بفتح القاف و ضم الطاء المشدده- معناه الزمان الماضى.
يعنى: زيرا كه من نداشته ام نيكويى هرگز مگر از تو.
«و لم يصرف عنى سوءا قط احد غيرك».
و برنگردانيده است و تغيير نداده است از من بدى هرگز هيچ كس غير از تو.
«و لا ارجو لامر آخرتى و دنياى سواك».
قد روى «سواك» مثلثه السين هنا.
(يعنى:) و اميد ندارم به كسى از براى امر آخرت و دنياى خود. به غير از تو.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_5
الهى هر كس براى حركت به سوى مخلوقى به اميد صله و بخشش و جايزهى او مهيا شد و بار بست و ساز و برگ فراهم آورد و آمادهى سفر شد، و مهيا شدن امروز من و بار بستنم و ساز و برگ فراهم آوردن و آماده شدنم به اميد عفو و صلهى تو و درخواست جايزه و عطايت به سوى توست،
«اللهم من تهيا و تعبا و اعد و استعد لوفاده الى مخلوق رجاء رفده و نوافله و طلب نيله و جائزته».
تعبا بمعنى تهيا. و التكرار للتاكيد و اختلاف اللفظ. يقال: عبات الجيش و تعبات تعبئه، اى: رتبتهم فى مواضعهم و هياتهم للحرب ميمنه و ميسره و قلبا و جناحين.
و كذا اعد و استعد. يقال: اعد لامر كذا: هياه. و الاستعداد للامر: التهيوله.
و وفد اليه يفد وفدا و وفودا و وفاده: قدم.
و «رجاء» منصوب بنزع الخافض. و التقدير: لرجاء رفده. و كذا «طلب نيله».
و الرفد- بالكسر-: العطاء و الصله.
و النوافل: جمع النافله، و هى عطيه التطوع من حيث لا يجب. و منه نافله الصلاه.
و كذا النيل.
و الجائزه: العطيه.. يقال: اجازه يجيزه، اذا اعطاه. و منه حديث العباس: «الا امنحك؟! الا اجيزك؟!»، اى اعطيك.
يعنى: بار خدايا، هر كسى مهيا و معد و مستعد اين شدهاند كه پيش مخلوقى روند به اميد عطا و بخشش او و طلب جايزه و عطيه از او كنند.
«فاليك- يا مولاى- كانت اليوم تهيئتى و تعبئتى و اعدادى و استعدادى رجاء عفوك و رفدك و طلب نيلك و جائزتك».
پس به سوى تو است- اى خداوند و صاحب من- امروز مهيا شدن و اعداد و استعداد من به اميد عفو تو و عطيهى تو و طلب كردن عطيه و جايزهى تو
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_6
بار الها پس بر محمد و آلش درود فرست، و امروز اين اميد را از من مگير، اى كسى كه خواهش هيچ درخواستكنندهاى او را به رنج نمىافكند، و هيچ بخششى از او كم نمىكند، زيرا من از باب اطمينان به عمل شايستهاى كه از خود پيش فرستاده باشم، يا به شفاعت مخلوقى جز شفاعت محمد و اهلبيت او- كه صلوات و سلام تو بر او و بر آنان باد- كه اميد داشته باشم به جانب تو نيامدم،
«اللهم فصل على محمد و آل محمد، و لا تخيب اليوم ذلك من رجائى».
بار خدايا، رحمت كن بر محمد و آل او. و نااميد مكن مرا امروز از اميدوارى من.
«يا من لا يحفيه سائل و لا ينقصه نائل».
لا يحفيه، اى: لا يبالغ. من الحفاوه بمعنى المبالغه فى الشىء و فى الطلب. و منه حديث انس: «انهم سالوا النبى عليهالسلام حتى احفوه»، اى: استقصوا فى السئوال. قاله ابنالاثير فى نهايته. اى: لا يحمله سوالات السائلين و آمال الموملين على حفاوه و استقصاء فى الجود و تكلف و تجشم فى العطاء. اذ كل عظيم فى مذهب جوده حقير و كل عسير على منه قدرته سهل يسير.
و فى بعض النسخ: «لا يحيفه»، من: احافه، اذا حمله على الحيف و الميل. كما
ازاره يزيره، اذا حمله على الزياره. اى: لا يوقعه سائل يستصرخ و يستغيث اليه فى الحيف على احد اذا استعداه عليه، بل انما يصرخ المستصرخين و يغيث المستغيثين و ياخذ للمتظلمين من الظالمين بالقسط و العدل.
و النائل: العطاء. قال فى الصحاح: النوال: العطاء. و النائل مثله.
يعنى: اى آنكه طلب سوال كنندگان حامل و باعث نباشد بر مبالغه نمودن او در جود و عطا- چرا كه هر امر عظيمى كه از او طلب مىنمايند در جنب جود او حقير و بىمقدار است. يا: آنكه سوال سائلان و دادخواستن دادخواهان و شكوه مظلومان او را بر حيف و ميل ندارد، بلكه هر چه مىكند از روى قسط و عدل مىكند- و كم نسازد خزانهى جود او را عطايى كه به بندگان خود مىنمايد.
«فانى لم آتك ثقه منى بعمل صالح قدمته، و لا شفاعه مخلوق رجوته الا شفاعه محمد و اهلبيته عليه و عليهم صلواتك و سلامك».
پس به درستى كه نيامدهام من به نزد تو از روى استوار و اعتماد به كردار نيكى كه پيش فرستاده باشم آن را، و نه به درخواست كردن مخلوقى نزد تو كه اميد داشتهام آن را، مگر شفاعت و درخواست كردن محمد و اهل بيت او، صلوات تو و سلام تو بر او و بر اهلبيت مطهرين او باد.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت #شفاعت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_7
بار الها به درگاهت آمده ام در حالى كه به جرم و گناه خود و بدكارى و ستم بر نفس خويش اقرار و اعتراف مىكنم.
به درگاهت آمدهام در حالى كه به عفو و بخشش بزرگ تو اميدوارم
آن عفوى كه تمام خطاكاران عالم را شامل است
آن عفوى كه بىنهايت است و از جرم و گناه تمام خلق بيشتر است)
باز با همه جرم و خطاى خلق طول مدت پايدارى و سماجت شان بر جرم بزرگ هم تو را مانع از آن نشد كه بر بندگان به رحمت و مغفرت بازگردى (و همه را مشمول رحمت نامنتهاى خود فرمائى)
«اتيتك مصرا بالجرم و الاساءه على نفسى».
بلكه آمدهام تو را در حالتى كه اقرار كنندهام به بزهكارى و گناهكارى و به بدكردن بر نفس خود.
«اتيتك ارجو عظيم عفوك الذى عفوت به عن الخطائين».
آمدم تو را در حالتى كه اميد دارم عفو و تجاوز نمودن عظيم تو را، آن عفوى كه درگذشتهاى به سبب آن از گناه گناهكاران.
«ثم لم يمنعك طول عكوفهم على عظيم الجرم ان عدت عليهم بالرحمه و المغفره».
عكف على الشىء يعكف و يعكف عكوفا، اى: اقبل عليه مواظبا. يقال: فلان عاكف على فرج حرام.
و «عدت»- بضم العين المهمله و بعدها دال مهمله- بمعنى تكرمت.
يعنى: پس بازنداشته است تو را مواظبت و مداومت نمودن و اقبال كردن ايشان بر گناهان بزرگ، آنكه مكرمت نمايى به ايشان به رحمت و آمرزش خود.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_8
اى خدائى كه رحمتت وسيع (و بىحد و انتها) است
و عفو و بخششت بزرگ (بىپايان) است
اى خداى بزرگ اى خداى بزرگ
اى خداى كريم اى خداى كريم
بر محمد و آل پاكش درود فرست
و بر من هم به فضل و كرمت ، به رحمت و عطوفت بازگرد
و به مغفرت و بخششت وسعتم عطا فرما.
«فيا من رحمته واسعه و عفوه عظيم، يا عظيم يا عظيم يا كريم يا كريم، صل على محمد و آل محمد. وعد على برحمتك. و تعطف على بفضلك. و توسع على بمغفرتك».
العظيم بمعنى ذى العظمه و الجلال الذى لا تحيط بكنهه العقول. و قيل: انه العظيم لانه الخالق للخلق العظيم. كما ان معنى اللطيف هو الخالق للخلق اللطيف.
و الجمل الثلاث المتعاطفه، معانيها واحده و التكرير للتاكيد و اختلاف اللفظ.
و «عد» فعل امر من عاد يعود، اى: تعطف.
يعنى: پس اى آنكه رحمت او وسيع است و فروگرفته مومن و كافر را و عفو و درگذشتن او بسيار است، اى صاحب بزرگى و جلال كه احاطه نتواند كرد به كنه ذات تو عقول قادسه، و اى جواد بخشنده و فضل كننده- و تكرار از باب
مبالغه است- رحمت كن بر محمد و آل او. و مكرمت و عطوفت نما بر من به رحمت خود. و عطوفت و مهربانى كن بر من به فضل خود نه به عدل خود. و احاطه فرما بر من به آمرزش خود.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_9
بار الها اين مقام رسالت (و شفاعت امت و وساطت رحمت) همانا مخصوص خلفاء و رسولان تو و برگزيدگان تست كه آنان محل امانت (و مخزن اسرار) تواند در درجهى عالى معرفت و رتبه اعلاى تقرب كه تو آن رتبه را به آنها اختصاص دادى و آنان (به واسطه عشق و محبت كامل) از مقام احديتت در ربودند و تو آن را مقدر بر آنان فرمودى و هرگز كسى بر فرمان تقدير قطعى و تدبير حتمى تو غلبه نتواند كرد.
(زيرا امر تكوينى تو موجب نظام اتم احسن اتقن عالم است و ابدا تغيير و تبديل نپذيرد) به هر كيفيت و هر وقت و ساعت كه مشيتت تعلق گرفته همان گونه بالضروره وقوع خواهد يافت چون تو داناترى (به نظم خلقت) و علمت محيطتر به حسن نظام كامل عالم است و در كيفيت خلقتت كسى تو را متهم به نقص نخواهد كرد و عاقلى در اراده و مشيتت نقصانى نخواهد يافت تا آنگاه كه برگزيدگانت و رسولانت باز به حكم مشيت بالغهات مغلوب و مقهور دشمنان شده و مقام خلفاى تو را نااهلان ربودند و آنگاه آنان بنگرند كه خلق فرمان تو را تغيير و تبديل داده و كتاب و شرعت را پشت سر انداختند و احكام و فرائضت را از نهج تشريع تو به كلى منحرف ساختند سنن پيغمبرت را رها كردند ( و به كلى از جاده انسانيت و طريق خداپرستى دور شدند و به اطاعت هواى نفس و پيروى شيطان جن و انس از بهشت سعادت محروم و به دوزخ شقاوت محكوم گرديدند باز حكم تقدير و مشيتت حاكم است)
«اللهم ان هذا المقام لخلفائك و اصفيائك و مواضع امنائك فى الدرجه الرفيعه التى اختصصتهم بها قد ابتزوها».
لفظه «مواضع» روى منصوبا على انها اسم «ان» و الخبر «قد ابتزوها». و «فى الدرجه»- اى الجار بمجرورها- و ما يتعلق بذلك متعلقه ب«مواضع». و اما على روايه الرفع فهى الخبر.
و «ابتزوها» قد روى على البناء للفاعل و المفعول. و العائد للمواضع. اى: استلبوها. يقال: ابتززت الشىء: استلبته.
يعنى: بار خدايا، به درستى كه اين مقام- كه خلافت و امامت و رياست عامه بوده باشد بحسب دين و دنيا- مر خليفهها و برگزيدگان تو (را) است و جايگاه امينان تو است كه ثابتند در پايهى بلندى كه مخصوص گردانيدى تو ايشان را به آن پايه، به تحقيق كه ربودند آن مواضع را از ايشان متغلبين و غاصبين خلافت- مثل خلفاى ثلاثه و خلفاى بنىاميه و خلفاى بنىعباس.
«و انت المقدر لذلك. لا يغالب امرك. و لا يجاوز المحتوم من تدبيرك. كيف شئت و انى شئت و لما انت اعلم به غير متهم على خلقك و لا لارادتك».
و حال آنكه تو تقدير كننده بودى مر آن را. مغلوب نشود فرمان تو. و درنگذرد آنچه واجب شود از تدبير تو. به هر نحو كه خواستى و هر جا كه خواستى و از جهت آنچه تو داناترى به آن، متهم نيستى بر خلقان خود- كه فعل شر نموده باشى به جهت ايشان- و نه در ارادهى خود نيز متهم نيستى- به آنكه ارادهى شر نمايى.
«حتى عاد صفوتك و خلفاوك مغلوبين مقهورين مبتزين، يرون حكمك مبدلا، و كتابك منبوذا، و فرائضك محرفه عن جهات اشراعك، و سنن نبيك متروكه».
قوله عليهالسلام: «حتى عاد» متعلق ب«ابتزوها» و «عاد» بمعنى صار.
يعنى: ربودند آن مواضع را از ايشان تا آنكه گرديدند برگزيدگان تو و خلفاى تو مغلوب و مقهور (و) ربودهشدگان آنچه از براى ايشان مقرر فرموده بودى از امر خلافت، مىبينند حكم تو را كه تبديل يافته شده است، و كتاب تو- يعنى احكام كتاب تو- دور انداخته شده است- كه كسى پيروى آن احكام نمىنمايد- و آنچه واجب ساختهاى محرف و تغير يافته از جهات و طريقهاى كه تو وضع كرده بودى آنها را بر آن جهات، و سنتهاى پيغمبر تو دست بازداشته شده است.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_10
«(بار خداوندا دشمنانشان را از اولين و آخرين كسانى كه به اعمال آنها (در سلب حقوق برگزيدگانت) خشنودند، طرفداران و اتباعشان را مورد لعن خود قرار ده و از رحمتت محروم دار)
(اللهم العن اعداءهم من الاولين و الاخرين و من رضى بفعالهم و اشياعهم و اتباعهم).
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_11
پروردگارا بر محمد و آل پاكش درود فرست كه تو ستوده صفات و بزرگوار حقيقتى بر آنان درود و رحمتى فرست و تحيت و بركاتى به مانند همان بركات و رحمتها كه براى برگزيدگانت ابراهيم و آل ابراهيم فرستادى و بر محمد و آل پاكش (و بر شيعيانشان به ظهور ولى الله اعظم) #فرج عاجل و گشايش و راحت و قوت و نصرت و تمكين و اقتدار كامل عطا فرما
«اللهم صل على محمد و آل محمد- انك حميد مجيد- كصلواتك و بركاتك و تحياتك على اصفيائك ابراهيم و آل ابراهيم و عجل الفرج و الروح و النصره و التمكين و التاييد لهم».
يعنى «بار خدايا، رحمت فرست بر محمد و آل او زيرا كه تو حميدى- يعنى محمودى و مستحق ستايشى به كردارهاى نيك- و مجيدى- يعنى كرم تو واسع است. يقال رجل ماجد، اى: كثير العطاء- همچو رحمتها و بركتها و درودها و سلامها كه بر برگزيدگان خود كردهاى از ابراهيم و آل ابراهيم. و تعجيل فرما در واشدن اندوه و غم ايشان و راحت و مددكارى و دست دادن ايشان در كار خود- يا: جادادن ايشان در جاى خود- و قوت دادن مر ايشان را.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_12
«اللهم و اجعلنى من اهل التوحيد و الايمان بك، و التصديق برسولك و الائمه الذين حتمت طاعتهم ممن يجرى ذلك به و على يديه. آمين رب العالمين».
يعنى: بار خدايا، بگردان مرا از اهل توحيد يعنى تصديق به آنكه خدا يكى است و باور داشتن به تو و گرويدن به رسول تو و به امامانى كه واجب ساختهاى بر ما طاعت و فرمانبردارى ايشان را از آن كسى كه جارى گردانيدهاى امامت را به او و بر دستهاى او. مستجاب كن- بار خدايا- اين دعاى مرا، اى پروردگار جهانيان.
مراتب #اهل_توحيد
معرفت، شناخت باشد و اينجا مراد از معرفت، مرتبهى بلندترين از مراتب خداشناسى است، چه خداشناسى را مراتب بسيار است.
و مثل مراتب معرفت چنان است كه آتش را بعضى چنان شناسند كه شنيده باشند كه موجودى هست كه هر چه به او رسد ناچيز شود و اثر او در آنچه محاذى او باشد ظاهر گردد، و چندانچه از او بردارند هيچ نقصان درو نيايد، و هر چه از او جدا شود بر ضد طبع او باشد و آن موجود را آتش خوانند. و در معرفت بارى تعالى كسانى كه به اين مثابت باشند مقلدان خوانند، مانند كسانى كه سخن بزرگان تصديق كرده باشند در اين باب بىوقوف بر حجتى.
و بعضى كه به مرتبهى بالاى اين جماعت باشند، كسانى باشند كه از آتش دود به ايشان رسد و دانند كه اين دود از چيزى مىآيد، پس حكم كنند به موجودى كه دود اثر اوست. و در معرفت كسانى كه به اين مثابت باشند اهل نظر باشند كه به برهان قاطع دانند كه صانعى هست چه از آثار قدرت او بر وجود او دليل سازند.
و بالاى اين مرتبه كسانى باشند كه از حرارت آتش به حكم مجاورت، اثرى احساس كنند و به آن منتفع شوند. و در معرفت كسانى كه به اين مرتبه باشند مومنان به غيب باشند و صانع را شناسند من وراء حجاب.
و بالاى اين مرتبه كسانى باشند كه از آتش منافع يابند، مانند خبز و انضاج و طبخ و غير آن. و اين جماعت به مثابت كسانى باشند كه در معرفت، لذت معرفت دريافته باشند و به آن مبتهج شده، و تا اينجا مراتب اهل دانش باشد.
و بالاى اين مرتبه كسانى باشند كه آتش مشاهده كنند و به توسط نور آتش، چشمهاى ايشان مشاهده موجودات كنند. و اين جماعت در معرفت به مثابت اهل بينش باشند و ايشان را عارف خوانند و معرفت حقيقى ايشان را باشد.
و كسانى را كه در مراتب ديگر باشند بالاى اين مرتبه، هم از حساب عارفان باشند و ايشان را اهل يقين خوانند. و از ايشان جماعتى باشند كه معرفت ايشان از باب معارفت باشد و ايشان را اهل حضور خوانند، و انس و انبساط خاص با ايشان باشد. و نهايت معرفت آنجا باشد كه عارف منتفى شود، مانند كسى كه به آتش سوخته و ناچيز شود.
بدان كه معرفت آن است كه در خود ذرهاى خصومت نيابى، و سزاست كسى را كه خداى تعالى به معرفت خودش عزيز گردانيده است كه هرگز از
مشاهدهى او به غير بازننگرد و هيچ كس را بر او اختيار نكند كه ثمرهى معرفت روى به خدا آوردن است.
و عارف آن است كه دلى مىخواهد از حق، چون دل دهدش در حال به خداى باز دهد تا در قبضهى او محفوظ بود و در ستر او از خلق محجوب بود و علامت عارف آن بود كه بيشتر خاطر او در تفكر بود و در عبرت، و بيشتر سخن او ثنا بود و مدحت حق، و بيشتر عمل او طاعت بود.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_13
اى خداى من و غضب تو را جز حلم تو برنگرداند و قهر و خشمت را جز عفو و بخششت فروننشاند و از عقاب و عذابت به جز رحمتت پناهى نيست و از قهر و سطوتت چيزى جز تضرع و زارى به درگاهت مرا نجات نتواند داد پس بارالها بر محمد و آل پاكش درود و رحمت فرست و فرج و گشايشى در كار اى خداى من عطا فرما به همان قدرت كامله كه به آن قدرت بندگان مرده را زنده مىگردانى و به آن قدرت كه ديارها و سرزمينهاى خشك بىروح را سبز و خرم مىسازى و (گلها و گياهها و ميوههاى گوناگون و دانههاى متنوع براى رزق بندگان و جنبندگان در زمين مىرويانى)
«اللهم ليس يرد غضبك الا حلمك».
يعنى: بار خدايا، بازنگرداند خشم تو را مگر بردبارى تو.
«و لا يرد سخطك الا عفوك».
السخط: خلاف الرضا.
(يعنى:) و بازندارد ناخشنودى تو را مگر عفو تو.
«و لا يجير من عقابك الا رحمتك».
و زينهار ندهد از عقاب و عذاب تو مگر رحمت تو.
«و لا ينجينى منك الا التضرع اليك و بين يديك. فصل على محمد و آل محمد».
«ينجينى» بسكون النون و فتحها- على الافعال و التفعيل- كلاهما مرويان.
و قرى بهما قوله تعالى: (فاليوم ننجيك ببدنك).
(يعنى:) و نرهاند مرا از عقاب تو مگر زارى كردن به سوى تو و در برابر تو. پس افاضه كن رحمت را بر محمد و آل او عليهمالسلام.
«وهب لنا- يا الهى- من لدنك فرجا بالقدره التى بها تحيى اموات العباد، و بها تنشر ميت البلاد».
الميت روى مخففه و مشدده.
(يعنى:) و ببخش ما را- اى خداوند ما- از پيش خود شادى و خوشحالى به قدرت كاملهى خود، آنچنان قدرتى كه زنده مىكنى بندگان مردهى خود را به آن قدرت و به آن برمىانگيزانى مردگان شهرها را.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_14
و اى خداى من مرا به غم (دنيا و اندوه آخرت و غصهى فراق خود معذب و هلاك مگردان تا آنكه دعاهايم مستجاب گردانى و اجابت دعايم را) (تو از لطف و كرم) به من بفهمانى و طعم عافيت (و سلامت و آسايش كامل) را تا آخر عمر به من بچشان و (به لطف و كرمت) مرا به شماتت دشمن مبتلا مگردان و دست دشمنان را از من كوتاه ساز و دشمن را بر من مسلط مگردان
«و لا تهلكنى- يا الهى- غما حتى تستجيب لى، و تعرفنى الاجابه فى دعائى. و اذقنى طعم العافيه الى منتهى اجلى».
و هلاك مساز مرا- اى خداوند من- از غم و اندوه تا آنگاه كه مستجاب سازى دعاى مرا و بشناسانى مرا اجابت كردن در اين دعا. و بچشان مرا چاشنى عافيت و رستگارى تا آخر رسيدن وقت زندگانى من.
«و لا تشمت بى عدوى. و لا تمكنه من عنقى و لا تسلطه على».
و شاد مساز به من دشمن مرا. و تمكين مده او را در گردن من. اين كنايه است از عدم تسلط او. و مسلط مساز او را بر من.
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_15
(بار خداوندا اگر تو (درجه و مقام) مرا بالا برى چه كسى مىتواند مرا پست گرداند؟) (الهى ان رفعتنى فمن ذا الذى يضعنى).
(اگر تو (مقام) مرا پائين آورى چه كسى مىتواند مرا بالا ببرد؟) (و ان وضعتنى فمن ذا الذى يرفعنى).
(اگر تو مرا اكرام كنى چه كسى مىتواند به من اهانت كند؟) (و ان اكرمتنى فمن الذى يهيننى).
(اگر تو به من اهانت كنى چه كسى مىتواند مرا اكرام نمايد؟) (و ان اهنتنى فمن ذا الذى يكرمنى).
(اگر مرا عذاب نمايى چه كسى مىتواند به من رحمت آورد؟) (و ان عذبتنى فمن ذا الذى يرحمنى).
(و اگر مرا هلاك فرمائى چه كسى مىتواند نسبت به تو در مورد بندهات اعتراض كند يا دربارهى او از تو سئوال و پرسش نمايد؟) (و ان اهلكتنى فمن ذا الذى يعرض لك فى عبدك، او يسالك عن امره).
(اما من به خوبى دانستهام كه در حكم تو هيچ ستمى نيست) (و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم).
(در كيفر و عقوبت تو هيچ عجلهاى به كار نمىرود) (و لا فى نقمتك عجله).
(و اين بدان خاطر است كسى شتاب مىكند كه از فوت شدن فرصت بيم داشته باشد) (و انما يعجل من يخاف الفوت).
(و كسى دست ستم دراز مىكند كه ضعيف و ناتوان باشد) (و انما يحتاج الى الظلم الضعيف).
(در حاليكه- اى خداى من- تو از اين (نقائص) بسيار پيراسته، والاتر و برترى) (و قد تعاليت يا الهى عن ذلك علوا كبيرا).
⏺ (اسناد الظلم الى الحكم و العجله الى النقمه من باب المجاز العقلى)
(اللهم ان رفعتنى فمن ذا الذى يضعنى، و ان وضعتنى فمن ذا الذى يرفعنى و ان اكرمتنى فمن ذا الذى يهيننى، و ان اهنتنى فمن ذا الذى يكرمنى، و ان عذبتنى فمن ذا الذى يرحمنى، و ان اهلكتنى فمن ذا الذى يعرض لك فى عبدك او يسالك عن امره، و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم، و لا فى نقمتك عجله، و انما يعجل من يخاف الفوت، و انما يحتاج الى الظلم الضعيف، و قد تعاليت يا الهى عن ذلك علوا كبيرا).
رفعت الشىء: اعليته عن مقره و اصله فى الاجسام ثم استعير فى المنزله و الرتبه فقيل: رفعه: اذا شرف منزلته و اعلى رتبته و منه: و رفعنا لك ذكرك و يقابله الوضع بمعنى الحط و هو انزال الشى من علو. و اكرمته اكراما: عظمته و اهنته اهانه: اذللته و منه: و من يهن الله فما له من مكرم و العذاب: الايجاع الشديد و هو اسم من عذبه تعذيبا. و الرحمه: رقه تقتضى الاحسان الى المرحوم و اذا وصف بها البارى تعالى فليس يراد بها الا مجرد الاحسان دون الرقه. و عرض له فى الامر عرضا من باب قعد: تعرض له فمنعه باعتراضه ان يبلغ مراده لانه يقال: سرت فعرض لى فى الطريق عارض من جبل و نحوه اى مانع يمنع من المضى و اعتراض له: بمعناه. و المراد بالسئوال فى قوله عليهالسلام: او يسئلك عن امره: السئوال على طريق المناقشه و الاعتراض و منه قوله تعالى: لا يسئل عما يفعل اى ليس لاحد ان يناقشه و يسئله عما يفعل. و من، فى جميع الفقرات للاستفهام الانكارى.
قوله عليهالسلام: و قد علمت انه ليس فى حكمك ظلم و لا فى نقمتك عجله، الواو ابتدائيه و الجمله مستانفه استينافا نحويا و الضمير فى انه للشان. و النقمه ككلمه: الانتقام و اسناد الظلم الى الحكم و العجله الى النقمه من باب المجاز العقلى لمشابهتهما الفاعل فى الملابسه. و انما، لقصر الصفه على الموصوف اى لا يعجل الا من يخاف الفوت و لا يحتاج الى الظلم الا الضعيف.
اما الاول فظاهر، و اما الثانى فلان الظلم قبيح عقلا و شرعا فلا يرتكبه الاضعيف العقل جاهل بقبحه، و الله سبحانه لا يخاف فوتا لانه بالمرصاد و لا يحتاج الى الظلم لانه عالم بقبح القبايح مع غناه عنها فيستحيل عليه ان يفعل القبيح و يرتكب الظلم.
✍️ #شرح_سید_علیخان
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هشت_16
(بار خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا آماج بلا و هدف عقوبتهايت قرار مده) (اللهم صل على محمد و آل محمد، و لا تجعلنى للبلاء غرضا و لا لنقمتك نصبا).
(مرا مهلت ده، اندوهم را بزداى و از لغزشهايم در گذر) (و مهلنى و نفسنى، و اقلنى عثرتى).
(با بلا پشت سر بلا مرا آزمايش مفرما، چرا كه تو ضعف مرا مىبينى و بيچارگى و زارى مرا در پيشگاه خود مشاهده مىكنى) (و لا تبتلينى ببلاء على اثر بلاء، فقد ترى ضعفى و قله حيلتى و تضرعى اليك). مرا هدف تیر بلاها و آفتها قرار مده.» اگرچه بلاها آزمونهای الهی هستند و در صورت روبرو شدن با آنها باید با پناه بردن به خدا و کمک گرفتن از او، بر آنها صبر کرد و از آنها سربلند بیرون آمد اما هیچ گاه نباید بلاها را از خدا درخواست کنیم بلکه لازم است ضمن یادآوری ضعف خود در مقابل آزمونهای الهی از خدا بخواهیم که ما را در معرض بلاهای پی در پی قرار ندهد. در واقع قبل از بلا، هنگام بلا و بعد از بلا و در همه زمانها باید از خدا یاری جوییم.
⏺ (ابتلاء الله تعالى لعباده تاره يكون بالمسار ليشكروا..)
(و تاره بالمضار ليصبروا)
(اللهم صل على محمد و آل محمد، و لا تجعلنى للبلاء غرضا، و لا لنقمتك نصبا، و مهلنى، و نفسنى، و اقلنى عثرتى، و لا تبتلينى ببلاء على اثر بلاء، فقد ترى ضعفى و قله حيلتى و تضرعى اليك).
البلاء هنا بمعنى المحنه و الاصابه بالمكروه. و الغرض: الهدف الذى يرمى اليه. و النصب بالسكون: العلم المنصوب. و معنى الدعاء: لا تجعلنى للبلاء هدفا و مرمى فلا ازال ارمى به و اصاب فلا انفك عنه كالهدف الذى لا ينفك عن اصابه السهام و لا تنصبنى لنقمتك علما فيسرع الى و تقصدنى من كل وجه كما يقصد العلم المنصوب من كل جهه. و مهلته تمهيلا و امهلته امهالا: انظرته و اخرت طلبه و رفقت به و لم اعاجله. و نفس له فى الامر: وسع و فسح من النفس بالتحريك بمعنى السعه و الفسحه فى الامر يقال انت فى نفس من امرك اى سعه و فسحه. و عثر الرجل يعثر عثرا من باب قتل و عثارا بالكسر: اذا سقط على شىء و العثره: المره و يقال للزله عثره لانها سقوط فى الاثم و اقال الله عثرته: اذا رفعه من سقوطه و معناه تجاوز عن زلته. و بلاه الله يبلوه بلاء و ابتلاه يبتليه ابتلاء: امتحنه قال الراغب: اذا قيل بلا فلانا كذا و ابتلاه فهو يتضمن امرين.
احدهما- تعرف حاله و الوقوف على ما يجهل من امره.
و الثانى- ظهور جودته و ردائته و ربما قصد الامر ان و ربما يقصد به احدهما فاذا قيل بلاه الله بكذا و ابتلاه فليس المراد الا ظهور جودته و ردائته دون التعرف لحاله و الوقوف على ما يجهل من مراده اذ كان الله تعالى علام الغيوب و على هذا قوله تعالى: و اذا بتلى ابراهيم ربه انتهى.
ثم ابتلاء الله تعالى لعباده تاره يكون بالمسار ليشكروا و تاره بالمضار ليصبروا فصارت المنحه و المحنه كلاهما بلاء فالمحنه مقتضيه للصبر و المنحه مقتضيه للشكر غير ان اطلاق البلاء فيما يدفع اليه الانسان من شده و مكروه اظهر معنى و اكثر استعمالا كما وقع فى عباره الدعاء اى لا تبتلينى لشده بعد شده و الاثر بالكسر و السكون و بفتحتين: الطريق المستدل به على من تقدم. و اصله من اثر الشى و هو حصول ما يدل على وجوده. و الضعف بفتح الضاد فى لغه تميم و بضمها فى لغه قريش: خلاف القوه و الصحه فالمضموم مصدر ضعف مثل قرب قربا و المفتوح مصدر ضعف ضعفا من باب قتل قتلا و منهم من يجعل المفتوح فى الراى و المضموم فى البدن. و الحيله: الحذق فى تدبير الامور و هو تقليب الفكر حتى يهتدى الى المقصود. و قله الحيله عباره عن عدمها فانهم كثيرا ما يعبرون عن العدم بالقله فيقال قليل الخير اى لا يكاد يفعله و فلان قلما يفعل كذا اى لا يفعله و التضرع التذلل و تعديته بالى لتضمينه معنى الرغبه او الابتهال و الله اعلم.
#شرح_سید_علیخان
ادامه دارد ...
#چهل_هشت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
⏺🙏 (بار خداوندا من امروز از خشم تو به تو پناه مىبرم، بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و مرا پناه ده) (اعوذ بك اللهم اليوم من غضبك، فصل على محمد و آله، و اعذنى).
(اعوذبك اللهم اليوم من غضبك فصل على محمد و آله و اعذنى
عاذبه عوذا من باب قال: التجا اليه و قيل اعتصم به و قيل تحصن به و الكل متقارب، و الباء للالصاق اى الصق التجائى بك او اعتصامى او تحصنى بك. و من، فى قوله من غضبك لابتداء الغايه قال الرضى: تعرف من الابتدائيه بان تحسن فى مقابلتها الى او ما يفيد افادتها نحو قولك: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم لان معنى اعوذ به التجا اليه فالباء هاهنا افادت معنى الانتهاء. و الفاء من قوله فصل لترتيب ما قبلها على ما بعدها فان العوذ به تعالى من سوء يستوجب اعاذته تعالى منه.
🙏 (امروز از سخط و غضبت از تو زنهار مىطلبم، بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و مرا زنهار بخش) (و استجير بك اليوم من سخطك، فصل على محمد و آله، و اجرنى).
و استجير بك اليوم من سخطك فصل على محمد و آله و اجرنى
و استجاره: طلب منه ان يحفظه فاجاره.
🙏 (از تو درخواست ايمنى از عذابت را مىكنم، بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و مرا ايمن دار) (و اسالك امنا من عذابك، فصل على محمد و آله، و آمنى).
و اسئلك امنا من عذابك فصل على محمد و آله و آمنى
و الامن: طمانينه النفس و زوال الخوف.
🙏 (از تو هدايت مىطلبم، پس بر محمد و آلش درود فرست و مرا هدايت فرما) (و استهديك، فصل على محمد و آله و اهدنى).
و استهديك فصل على محمد و آله و اهدنى
و الاستهداء: طلب الهدايه و المطلوب اما زيادتها كما فى قوله تعالى: و الذين اهتدوا زادهم هدى و اما الثبات عليها كما روى عن اميرالمومنين عليهالسلام فى تفسير: اهدنا الصراط المستقيم اى ثبتنا
✍️ #شرح_سید_علیخان
#چهل_هشت
#دعا_چهل_هشت_17 #دعا_چهل_هشت_18
#دعا_چهل_هشت_19 #دعا_چهل_هشت_20
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
⏺🙏 بار خداوندا
از تو (بر دشمن) يارى مىخواهم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا يارى فرما
و از تو رحمت، و مهربانى درخواست مىكنم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و بر من رحم كن
و از تو بىنيازى مىطلبم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا بىنياز گردان
و از تو روزى (عطا و بخشش: خوردنى و غير آن) مىخواهم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا روزى ده
*و الاستنصار: طلب النصر و هو الاعانه على العدو.
*و الاسترحام: طلب الرحمه و المطلوب رحمته الخاصه التفصيليه فى الدنيا، و اما العامه الايجاديه فحاصله ثم رحمته فى الاخره بقسميها العامه و الخاصه فانه كما انقسمت رحمه الدنيا الى عامه ايجاديه و خاصه تفصيليه تنقسم رحمه الاخره الى عامه نجاتيه و خاصه تقريبيه.
*و الاستكفاء: طلب الكفايه و هى ما فيه سد الخله و بلوغ المراد فى الامر.
و قيل: هى حصول الاستغناء عن الشىء و منه: «و كفى الله المومنين القتال» اى: اغناهم عن القتال، و عليه فحذف متعلقها للتعميم كانه قال: و استكفيك كل ما اهمنى او كل امر يستكفى فيه.
* و الاسترزاق: طلب الرزق و هو العطاء الجارى.
قال الراغب: الرزق يقال للعطاء دنيويا كان او اخرويا، و يطلق على
النصيب ايضا، و منه: «و تجعلون رزقكم انكم تكذبون» اى اتجعلون نصيبكم من النعمه تحرى الكذب، و يقال لما يصل الى الجوف و يتغذى به ايضا، و منه: «فلياتكم برزق منه» اى بطعام يتغذى به، و المراد به هنا مطلق العطاء فيعم الجميع.
✍️ #شرح_سید_علیخان
#چهل_هشت
#دعا_چهل_هشت_21
#دعا_چهل_هشت_22
#دعا_چهل_هشت_23
#دعا_چهل_هشت_24
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#شرح مختصر
⏺🙏 بار خداوندا
از تو (بر دشمن) يارى مىخواهم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا يارى فرما
و از تو رحمت، و مهربانى درخواست مىكنم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و بر من رحم كن
و از تو بىنيازى مىطلبم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا بىنياز گردان
و از تو روزى (عطا و بخشش: خوردنى و غير آن) مىخواهم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا روزى ده
*و الاستنصار: طلب النصر و هو الاعانه على العدو.
*و الاسترحام: طلب الرحمه و المطلوب رحمته الخاصه التفصيليه فى الدنيا، و اما العامه الايجاديه فحاصله ثم رحمته فى الاخره بقسميها العامه و الخاصه فانه كما انقسمت رحمه الدنيا الى عامه ايجاديه و خاصه تفصيليه تنقسم رحمه الاخره الى عامه نجاتيه و خاصه تقريبيه.
*و الاستكفاء: طلب الكفايه و هى ما فيه سد الخله و بلوغ المراد فى الامر.
و قيل: هى حصول الاستغناء عن الشىء و منه: «و كفى الله المومنين القتال» اى: اغناهم عن القتال، و عليه فحذف متعلقها للتعميم كانه قال: و استكفيك كل ما اهمنى او كل امر يستكفى فيه.
* و الاسترزاق: طلب الرزق و هو العطاء الجارى.
قال الراغب: الرزق يقال للعطاء دنيويا كان او اخرويا، و يطلق على
النصيب ايضا، و منه: «و تجعلون رزقكم انكم تكذبون» اى اتجعلون نصيبكم من النعمه تحرى الكذب، و يقال لما يصل الى الجوف و يتغذى به ايضا، و منه: «فلياتكم برزق منه» اى بطعام يتغذى به، و المراد به هنا مطلق العطاء فيعم الجميع.
✍️ #شرح_سید_علیخان
#چهل_هشت
#دعا_چهل_هشت_21
#دعا_چهل_هشت_22
#دعا_چهل_هشت_23
#دعا_چهل_هشت_24
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
⏺🙏 بار خداوندا
از تو كمك طلب مىكنم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا ( در هر كارى ) كمك نما
و از گناهان گذشتهام آمرزش مىطلبم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و مرا بيامرز
و از تو مىخواهم كه مرا (از معصيت و نافرمانى) بازدارى، پس بر محمد و آل او درود فرست و مرا بازدار، زيرا اگر تو بخواهى (توفيقم دهى و زندهام دارى) من هرگز به چيزى كه آن را از من ناپسنديدهاى برنمىگردم (پس از اين گناهى بجا نمىآورم)
* و الاستعانه: طلب المعونه، و ترك متعلقها للعموم، اى و استعينك على كل امر يستعان عليه او ليجعل كنايه عن اى مقيد شاء.
*و الاستغفار: طلب المغفره و انما قيده بقوله: «لما سلف من ذنوبى» اى لما تقدم منها لسئواله العصمه بعد ذلك و تصميمه على عدم العود الى شىء من الذنوب.
✍️ #شرح_سید_علیخان
#چهل_هشت
#دعا_چهل_هشت_25
#دعا_چهل_هشت_26
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
⏺🙏 بار خداوندا
و از تو مىخواهم كه مرا (از معصيت و نافرمانى) بازدارى، پس بر محمد و آل او درود فرست و مرا بازدار، زيرا اگر تو بخواهى (توفيقم دهى و زندهام دارى) من هرگز به چيزى كه آن را از من ناپسنديدهاى برنمىگردم (پس از اين گناهى بجا نمىآورم)
* و الاستعصام: طلب العصمه و هى لغه: المنع، و عصمه الله للعبد منعه له، و اختلفت عباراتهم فى تعريفها عرفا فقيل: هى ملكه اجتناب المعاصى مع التمكن منها.
و قيل: فيض الهى يقوى به العبد على تجنب الشر.
و قيل: ملكه تمنع الفجور و يحصل بها العلم بمثالب المعاصى و مناقب الطاعات. و «الفاء» من قوله عليهالسلام: «فانى لن اعود» لترتيب نفى العود على سئوال العصمه.
و تصدير الجمله بحرف التاكيد للايذان بان مضمونها عن جد لا هزل، و عن صدق عزيمه و صميم قلب، و لانه مما يجب ان يبالغ فى تاكيده و تحقيقه و لكونه رائجا مقبولا عند المخاطب.
و «لن» حرف نصب و نفى و استقبال، و النفى بها ابلغ من النفى بلا كما ذكره الزمخشرى و ابنالخباز، حتى قال بعضهم: ان منعه مكابره فهى لنفى انى افعل و لا لنفى افعل.
و ادعى الزمخشرى فى انموذجه انها لتابيد النفى كقوله تعالى: «لن تخلقوا ذبابا» «و لن تفعلوا» و وافقه على ذلك ابن عطيه وردت دعواهما بانها لو كانت للتابيد لم يقيد منفيها باليوم فى «فلن اكلم اليوم انسيا» و لكان ذكر الابد فى: «و لن يتمنوه ابدا» تكرارا و الاصل عدمه، و تعقبه التقى الشمنى فى شرح المغنى بان للقائل انها للتابيد ان يقول: انما اقول بذلك عند اطلاق منفيها و خلو المقام عن مقيداته، و ذكر الابد ليس تكرارا باللفظ و هو ظاهر و لا بالمرادف، لان ابدا لايرادف لن، لان الاسم لايرادف الحرف كما تقرر فى موضعه، و لان التابيد نفس معنى ابدا و جزء معنى لن، و انما هو تصريح و دلاله بالمطابقه على ما يفهم بالتضمن و لو سلم فله فائده و هى دفع ما يتوهم من ان لن لمجرد النفى بناء على استبعاد نفس تمنى الموت منهم على جهه التابيد انتهى.
اذا عرفت ذلك فلن فى عباره الدعاء ظاهره فى افاده التاكيد، و فى التابيد اظهر.
و «اللام» من قوله عليهالسلام: «لشىء كرهته منى» بمعنى الى كقوله تعالى: «و لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه».
و جمله كرهته: فى محل خفض صفه لشىء. و الجمله الشرطيه فى محل نصب على الحاليه عند من جعلها خبريه، و جوز وقوعها حالا.
قال السيوطى فى همع الهوامع: و من الخبريه الشرطيه فتقع حالا خلافا للمطرزى نحو افعل هذا اذا جاء زيد.
و جواب الشرط محذوف لدلاله ما قبله عليه اى: ان شئت عدم عودى فلن اعود، و تعليق عدم العود بالمشيئه للاستعانه بالله تعالى و تفويض الامر اليه و الانقطاع الى قدرته و الامتثال لامره، حيث قال لنبيه صلى الله عليه و آله: «و لا تقولن لشىء انى فاعل ذلك غدا الا ان يشاء الله» اى: لاتقولن ذلك فى حال من الاحوال الا حال ملابسته بمشيته تعالى على الوجه المعتاد، و هو ان يقال: ان شاء الله او حال ملابستك بان يشاء الله، اى قائلا: ان شاء الله.
قال المفسرون: هذا تاديب من الله تعالى لنبيه و لعباده و تعليم لهم ان يعلقوا ما يجيزون به بهذه اللفظه حتى يخرج عن حد القطع فلا يلزمهم كذب او حنث اذا لم يفعلوا ذلك لمانع و هو نهى تنزيه لا نهى تحريم بدلاله انه لو لم يقل ذلك لم ياثم، و متى علق فعل الطاعه على المشيئه كعباره الدعاء فالغرض اظهار الانقطاع اليه تعالى، و الاستعانه بتوفيقه و لطفه، كما ذكرنا و ان علق الفعل المباح عليها فالغرض اراده الاقدار و التسهيل و التخليه و البقاء على ما هو عليه من الحياه و الصحه، فلا يرد ما اورده اهل السنه و من يذهب الى خلاف العدل من انه لو كان الله تعالى انما يريد الطاعات من الافعال دون المعاصى لوجب اذا قال الذى عليه دين لغيره و طالبه به و الله لاعطينك حقك غدا ان شاء الله ان يكون كاذبا و حانثا اذا لم يفعل، لان الله قد شاء ذلك عندكم، و ان كان لم يقع و كان يجب ان يلزمه به الكفاره و ان لم يوثر هذا التعليق فى يمينه و لايخرجه من كونه حانثا كما انه لو قال: و الله لاعطينك حقك غدا ان قدم زيد فقدم و لم يعطه يكون حانثا، و فى التزام هذا الحنث خروج من اجماع المسلمين و الله اعلم.
✍️ #شرح_سید_علیخان
#چهل_هشت
#دعا_چهل_هشت_27
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
⏺🙏 (اى پروردگار! اى پروردگار! اى مهربان! اى بخشندهى نعمتها! اى صاحب جلال و اكرام! بر محمد و آلش درود فرست) (يا رب يا رب، يا حنان يا منان، يا ذا الجلال و الاكرام، صل على محمد و آله).
(همهى آنچه را كه از تو خواستهام، مطالبه نمودهام و ميل و رغبت خود را در پيشگاه تو بدان اعلام كردهام اجابت فرما) (و استجب لى جميع ما سالتك، و طلبت اليك، و رغبت فيه اليك).
((همهى آنچه را خواستهام) اراده فرما، مقدر ساز، به آن فرمان ده، و به اجرا گذار) (و ارده و قدره و اقضه و امضه).
(و در آنچه به نفع من فرمان مىدهى خير و نيكى مقرر دار) (وخر لى فيما تقضى منه).
(بركت و ميمنت برايم در آن قرار ده) (و بارك لى فى ذلك).
(و بواسطهى آن بر من تفضل فرما) (و تفضل على به).
(و با آنچه به من عطا مىكنى مرا سعادتمند ساز) (و اسعدنى بما تعطينى منه).
(و از فضل و وسعتى كه در نزد تو است (بر آنچه خواستهام) بيفزاى) وزدنى من فضلك وسعه ما عندك).
(زيرا تو داراى وسعت، توانگر و كريمى) (فانك واسع كريم).
(و همهى اين مواهب را به خير و نعمت آخرت متصل فرما يا ارحم الراحمين) (وصل ذلك بخير الاخره و نعيمها يا ارحم الراحمين).
* (التفضل قسمان: قسم مترتب على العمل. و قسم لا يترتب على العمل)
* الحنان: الكثير الرحمه لعباده العطوف عليهم من حن اليه بمعنى تعطف عليه. و المنان: الكثير المن اى العطاء. و الاستجابه بمعنى الاجابه و قيل: الاجابه عامه و الاستجابه خاصه باعطاء المسئول. قوله عليهالسلام: وارده، و قدره، و اقضه، و امضه، هذه الافعال الاربعه مترتبه فى المعنى ترتبها فى اللفظ فان الاراده قبل التقدير و هو بعده و التقدير قبل القضاء و هو بعده و القضاء قبل الامضاء و هو بعده فكل ثان مترتب على ما قبله متسبب عنه. و نظير ذلك: ان الصانع منا الشىء لابد ان يتصور ذلك الشىء اولا و ان
* يتعلق مشيته و ميله الى صنعه ثانيا و ان يتاكد العزم منه عليه ثالثا، و ان يقدر طوله و عرضه و حدوده و صفاته رابعا، و ان يشتغل بصنعه و ايجاده خامسا و ان يمضى صنعه سادسا حتى يجىء على وفق ما قدره، الا ان هذه الامور فى صنع الخلق لا تحصل الابحيله و همه و فكر و شوق و نحوها بخلاف صنع الخالق فانه لا يحتاج الى شىء من ذلك لتنزه جنابه عنه. و خار الله له فى الامر: جعل له فيه الخير اى اجعل لى الخير. و بارك لى فى ذلك: اى اثبت خيرك فيه بحيث لا يزول من البركه و هى ثبوت الخير الالهى فى الشىء، او اجعل لى فيه الزياده و النماء من البركه بمعنى زياده الخير الالهى فى الشىء و بكل من المعنيين فسروا البركه. و تفضل على به، اى اجعل ذلك محض تفضل لامن جنس الاجر و الجزاء و ان كان هو ايضا تفضلا لما تقرر من ان التفضل قسمان:
قسم مترتب على العمل ترتب الشبع على الاكل يسمى اجرا و جزاء.
و قسم لا يترتب على العمل فمنه ما هو تتميم للاجر كما او كيفا كما وعده من الاضعاف و غير ذلك.
و منه ما هو محض التفضل حقيقه و اسما كالعفو عن اصحاب الكبائر و تبديل السيئات بالحسنات و غير ذلك. و السعاده: معاونه الامور الالهيه للانسان على نيل الخير.
و لما كان الفضل الالهى غير متناه وسعه ما عنده تعالى من الخيرات لا يوقف على حد لم يقتصر عليهالسلام ما ساله الزياده عليه فقال و زدنى من فضلك وسعه ما عندك. و الواسع فى وصفه تعالى بمعنى الذى وسع غناه كل فقير و رحمته كل شىء فلا يضيق عليه ما يتفضل به من الزياده. و الكريم: الجواد الذى لا ينفد عطائه و وصلت الشىء بالشىء: جعلته متصلا به لا انقطاع بينهما. و خير الاخره: الجنه.
✍️ #شرح_سید_علیخان
#چهل_هشت
#دعا_چهل_هشت_28
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
دفع نقشه ى دشمنان
در اين دعا امام عليهالسلام براى رفع كيد و مكر دشمنان از خداوند درخواست كمك مىكند و نحوهى برخورد دشمن را بازگو مىنمايد.
در فراز نخست چنين عرضه مىدارد :
🙏 (بار خداوندا تو مرا هدايت كردى ولى به من لهو (و سرگرميهاى ناچيز) پرداختم) (الهى هديتنى فلهوت).
(تو مرا موعظه و پند دادى اما من قساوت پيشه كردم) (و وعظت فقسوت).
(و به من عطاياى جميل و زيبا بخشيدى ولى من معصيت كردم) (و ابليت الجميل فعصيت).
(اما (پس از خطاها)- آنطور كه تو به من معرفى كردى- راه بازگشت را شناختم، به استغفار پرداختم و تو از نافرمانيم در گذشتى) (ثم عرفت ما اصدرت اذ عرفتنيه، فاستغفرت فاقلت).
(ولى من باز به گناه برگشتم و تو دوباره پردهپوشى كردى) (فعدت فسترت).
(بنابراين- اى خداى من- حمد و ستايش ويژهى تو است) (فلك الهى الحمد).
((اى خداى من) من خود با پاى خويش در واديهاى هلاكت قدم گذاشتم) (تقحمت اوديه الهلاك).
(و در دره هاى تلف و نابودى وارد شدم) (و حللت شعاب تلف).
((با ورود به واديهاى هلاكت) خود را در معرض قهر تو در آوردم) (تعرضت فيها لسطواتك).
(با حلول (در درههاى تلف) خود را در دل عقوبتهاى تو قرار دادم) (و بحلولها عقوباتك).
#چهل_نه #دشمن
#دعا_چهل_نه_1
#دعا_چهل_نه_2
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
در ادامه فراز نخست چنين عرضه مىدارد :
🙏 (هم اكنون وسيلهاى (براى نجات از اين مهالك) جز توحيد، در پيشگاه تو ندارم) (و وسيلتى اليك التوحيد).
(دست آويزم براى رهائى اين است كه هيچ چيز را شريك تو قرار نداده و معبودى با تو اتخاذ نكردهام) (و ذريعتى انى لم اشرك بك شيئا و لم اتخذ معك الها).
(و اكنون (براى نجات از كيفر) جان خود را بر گرفته به سوى تو فرار كردهام) (و قد فررت اليك بنفسى).
(زيرا تو پناه هر گناهكار فرارى و ملجاء هر كسى هستى كه حظ بهرهى خود را در معرض تضييع قرار داده و ملتجى شده است) (و اليك مفر المسىء و مفزع المضيع لحظ نفسه الملتجىء).
به دنبال اين قسمت وضع دشمن خود و آمادگى او را چنين تشريح مىكند :
🙏 (چه بسيار از دشمنانم كه شمشير عداوتش را برهنه ساخته و بر روى من كشيده است) (فكم من عدو انتضى على سيف عداوته).
(خنجر كينش را براى من تيز كرده است) (و شحذ لى ظبه مديته).
(سر نيزهاش را به قصد جان من آماده ساخته) (و ارهف لى شباحده).
(و زهرهاى كشندهاش را براى من مهيا ساخته) (و داف لى قواتل سمومه).
(تيرهاى صائبش را به سوى من نشانه رفته) (و سدد نحوى صوائب سهامه).
(چشم مراقبتش نسبت به من به خواب نگرائيده) (و لم تنم عنى عين حراسته).
(و تصميم گرفته است كه مرا آماج رنج و شكنجه قرار دهد، و تلخى و مرارت خود را به كام من بيفشاند) (و اضمر ان يسومنى المكروه و يجزعنى زعاق مرارته).
#چهل_نه #دشمن
#دعا_چهل_نه_3
#دعا_چهل_نه_4
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
FatemiNia-13941001-Sahifeh30-ThaqalainSite.mp3
22.84M
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
🔆 #شرح دعای #هفتم
📌آیت الله #فاطمی_نیا
✅کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚 #کتاب #کودکانه
«دعای یکم صحیفه سجادیه»
✍️ مقصود #نعیمی_ذاکر
👈این کتاب #شرح دعای #اول #صحیفه_سجادیه است. این کتاب برای کودکان نوشته شده است و به آنها کمک میکند این کتاب ارزشمند را راحتتر درک کنند و زیباییهای آن را ببینند. این کتاب اثری ارزشمند برای کودکان است.
👌شما میتوانید آنرا قانونی از #طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/113972
#کتاب_امام_سجاد علیه السلام
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#طرح #شرح_صحیفه_سجادیه_مصباح_یزدی_دعا_44
👈 با توجه به لزوم آمادگی جهت ورود به #ماه_رمضان تقدیم می گردد:
⏺ ارائه ی #شرح صوتی مرحوم آیت الله #مصباح_یزدی بر دعای #امام_سجاد (علیه السلام ) " هنگام فرارسیدن ماه #رمضان "
در 27 جلسه
وَ كان مِن دعائِه عليه السّلام اِذا دَخَلَ شَهْرُ #رمضان
the Coming of the Month of Ramadan
دعای #چهل_چهار 19 بند دارد
👌متن و صوت دعا 👇
اینجا
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2