2 4 ‏ 2 ✳️ اما افراط و زياده روى در غضب عبارت از پافراتر نهادن از حدّ و حالتى عصبى است كه آدمى را از عقل و حكمت و دين بيرون مى‏برد و در نتيجه براى انسان بينش و نظر و انديشه و قدرتِ حسن انتخاب در رابطه با اعمال و رفتارش باقى نمى‏ماند و حالت سبعيّت و درندگى بر انسان مسلّط مى‏گردد، حالتى كه بايد آن را نيرويى در نفس امّاره برشمرد كه بازده آن گرايش به تشفّى و انتقام است. برخى از نابخردان، افراط و فزون گرايى در غضب را شجاعت و مردانگى به شمار آورده و آن را بسان حالتى ستوده چهره مى‏بخشند. گاهى يكى از همين سبك مغزان مى‏گويد: «من درباره هيچ فردى حاضر به صبر و خويشتن دارى نيستم و در برابر هيچ كس تحمّل نمى‏كنم»، اين سخن نابخردانه مفهومش اين است كه اين فرد بينوا فاقد عقل و حلم و بردبارى و حكمت و دانايى و هشيارى است. پاره‏اى از مردم تحت تأثير چنين داعيه‏هاى فاسد و فسادآموز واقع مى‏شوند و طبع و سرشت خشم روايى بر روان آنها تسلط مى‏يابد و در جرگه چنين نادانانى در دامن زدن به آتش غضب جا خوش كرده و در رده آنان قرار مى‏گيرند و هر چند كه آنها را اندرز مى‏دهند نمى‏خواهند در خويشتن نيرو و حسّ انعطافى بهم رسانده و گوش شنوايى داشته باشند، چون در حال فقدان بينايى و هشيارى در برابر هر موعظه و نصيحتى موضع گرفته‏اند و بلكه به عكس در برابر نصيحت و اندرز ديگران آتش غضب آنها پر لهيب‏تر مى‏گردد و دنيا در برابر ديدگانشان تيره و تاريك مى‏شود و آن‏گاه كه به خود مراجعه مى‏كنند و خويشتن را نيز به داورى مى‏گيرند براى خاموش كردن اين آتش سعادت سوز و شقاوت ساز، توانى در خود نمى‏يابند؛ زيرا نور عقل در روان آنان رو به خاموشى مى‏گذارد، لذا پيرامون وجود خود را نمى‏توانند بيابند و سرانجام مسير يك جانور سرگردان را در پيش مى‏گيرند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 368 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2