7 ‏ 2 ‌ 2 ✳️ كار فضاحت انسان در مسأله هوا و هواپرستى و و شهوات به جايى رسيده كه براى اقناع خود، به دست دست‌اندركاران علوم مادى، منكر فضايل اخلاقى شده و حقايق انسانى و خصال ملكوتى را كه با ذات بشر و فطرت او عجين است و خميرمايه شرف و كرامت و فضيلت اوست امورى اعتبارى و معلول‌ محدوديّت‌هاى ساختگى و جهات مادى دانستند. جوّى كه بر زندگى و حيات غربى‌ها با جملات پر زرق و برق و كلماتى كه لباس علمى به آن پوشانده بودند حاكم شد كارى كرد كه اروپا از قيد اخلاق آزادى يافت؛ زيرا آن را بار گرانى مى‌دانست كه مردم بدون اختيار و از روى تقليد كوركورانه از دوران تاريك بشريت به ارث برده‌اند. اروپايى‌ها اظهار كردند: قيود اخلاقى تنها به درد ايّام كودكى بشر مى‌خورد، يعنى آن روزى كه هواپيما وجود نداشت و نمى‌شد با يك گردش سريع و مدت چند ساعتى، جهان را بمباران كرد، روزگارى كه انسان غيرت داشت و ناموس و عِرض خود را در اختيار حيوانات گرسنه قرار نمى‌داد، همچنين دورانى كه ما نادان بوديم و نمى‌فهميديم كه انرژى جنسى تنها يك موضوع بيولوژيكى است و هيچ گونه ارتباطى با اخلاق ندارد! اين شرف فروخته‌ها و برده‌هاى شهوت مى‌گويند: تمايلات جنسى فقط يك بحث حيوانى است كه آدمى بايد مثل سگ و ساير چهارپايان آن را به كار برد. بنابراين ديگر كنترل و محدوديت اخلاقى معنايى ندارد، ما آن ايّامى كه مقيّد به حدود اخلاقى بوديم، در نفاق به سر مى‌برديم و مردم اجتماع را شريف مى‌پنداشتيم، ولى سزاوار آن است كه دل و روح و جسم خود را هميشه بيالاييم و با پيروى از طبايع حيوانى خويش، خود را از دورويى نجات بخشيم. تمدّن جديد غرب كه بر ماديّت محض بنيان گذارده شده در موضوع زندگى و روان توجيهات نارسايى كرده است، از قبيل توجيهات اقتصادى در تاريخ، توجيهات مادى در احساسات انسان، توجيهات جنسى در ساير شؤون مختلف زندگى، سپس اين امور كه به عنوان علم به خورد انسان جاهل داده شده باعث گرديد كه شخصيت انسان لكه‌دار گردد و ما در تمام مقدسات وى نظر تشكيك‌ بيفكنيم. انديشه خانواده و روابط عاطفى افراد نيز كه در محيط خانواده به دست مى‌آيد در ضمن اين كشاكش مورد حمله قرار گرفته است. 👈 این مبحث مهم ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 6 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2