...؟! 🌷يک روز كه برای تحويل تعدادی از شهدا به عقب رفته بودم، ديدم يكی از رزمندگان به سوي من مى دود. وقتی به من رسيد، پرسيدم: چـه خبر شده؟ چرا هراسانی؟ در حالی كه نفس نفس مى زد، گفت: من يک پا پيدا كردم، ولـی نمى دونم پای راستِ يا پای چپ؟! 🌷با اينكه شهيد زياد ديده بـودم، نمى دانم چرا من هم با ديدن يک پا هول كـردم! قدرت تشخيصم را از دست داده بودم. اصلاً نمى توانستم در آن شرايط به چيزی فكر كنم. ناخودآگاه گفتم: پوتين را از پا در بياور و بگذار جلوی پای خودت، ببين مال پای راستِ، يا چپ! بعد از مدتی تصميم گرفتيم پا را همان جا دفن كنيم. گودالی كَنديم و پای پيچيده در چفيه را دفن كرديم. راوى: رزمنده دلاور حسين محمدحسينى