پانزده شهید، بدون پلاک، صورت های متلاش شده، مانده بودند پنچاه متری خط عراق از روزهای اول جنگ بودند بعضی ها وسط میدان مین، بعضی ها گوشه و کنار سیم خاردارها. شناسایی تمام شده بود. مصطفی منطقه را دیده بود. برای عملیات آماده بودیم. قبول نمی کرد میگفت: « تا شهید هایی که تو خط موندن روعقب نیاریم، از عملیات خبری نیست » بیست روزی طول کشید. جمعشان کردیم، فرستادیم عقب. 🌷 📚 یادگاران ، جلد هشت