eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3هزار ویدیو
113 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال کمیل
إنا لله و إنا إلیه راجعون روح پاک مادر #شهیدان_ردانی‌پور، به فرزندان شهیدش پیوست. ▪پیکر پاک این ما
مادر تا زمانی که روی پا بود، در خانه را باز می‌گذاشت می‌گفت شاید مصطفی بیاید. گاهی دل شب سراسیمه از خواب بلند می‌شد و می‌رفت سمت در. می‌گفت انگار یک نفر در خانه را می‌زند فقط روضه حضرت زهرا آرامش می‌کرد
... دوستان عزیز تنها راه رسیدن به سعادت، ترڪ محرمات و انجام واجبات است راه قرب بہ خدا همین است و بس، راه شهدا را ڪہ همان راه رسیدن بہ خدا است ادامه دهید.
پانزده شهید، بدون پلاک، صورت های متلاش شده، مانده بودند پنچاه متری خط عراق از روزهای اول جنگ بودند بعضی ها وسط میدان مین، بعضی ها گوشه و کنار سیم خاردارها. شناسایی تمام شده بود. مصطفی منطقه را دیده بود. برای عملیات آماده بودیم. قبول نمی کرد میگفت: « تا شهید هایی که تو خط موندن روعقب نیاریم، از عملیات خبری نیست » بیست روزی طول کشید. جمعشان کردیم، فرستادیم عقب. 🌷 📚 یادگاران ، جلد هشت
خبر رسید که ضد انقلاب با حمله به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به اسارت برده است صبح اول وقت راه افتادیم. مصطفی، عمامه به سر، اما با بند حمایل ویک نوار فشنگ تیر بار دور کمر قوت قلب همه بود. پیش مرگ های کرد که درکنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به مصطفی نگاه می کردند باور نمی کردند او اهل رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به شهادت رسانده بود، امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند. یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت:اینو میگن آخوند، اینو میگن آخوند ....مصطفی میخندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت: اینو میگن سبیل اینو میگن سبیل روایتی از زندگی ‎🕊🌹 📚بوی باران
در همه گرفتاری هاتون توسل داشته باشید به خود حضرت ولیعصر عجل الله، همه گره ها به دست ایشون باز میشه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند. 🕊🌹
می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه اول رفته بود سراغ اهل بیت یک کارت نوشته بود برای امام رضا علیه السلام مشهد ، یک کارت برای امام زمان عجل الله مسجد جمکران ، یک کارت هم به نیت حضرت زهرا سلام الله علیها انداخته بود توی ضریح حضرت معصومه سلام الله علیه قبل از عروسی بی بی اومده بود توی خوابش! فرموده بود: چرا دعوت شما را رد کنیم؟! چرا عروسی شما نیایم؟! ببین همه آمدیم، شما عزیز ما هستی... 🕊🌹