💕 عجب آدمی هستی دختر !😕 چرا مگه چمه؟😐 تو اینهمه خواستگار داشتی، پسر وزیر وکیل یا فلان تاجر... اون وقت اومدی زن این مصطفای شدی؟😒 برو بابا! کجای مصطفی من کچله؟🤨 ..آن روز همین كه رسید خانه (دو ماه از ازدواج شان گذشته بود) در را باز كرد و چشمش افتاد به مصطفی شروع كرد به خندیدن😂😂 مصطفی پرسید «چرا می‌خندی» ؟😐 و غاده كه چشم‌هایش از خنده به اشك نشسته بود گفت «مصطفی تو كچلی ... من نمی‌دانستم!»😄😂😂 مصطفی هم شروع كرد به خندیدن...😐😂 بعدها به مصطفی گفته بود: "تو" چه کردی که غادة "تو" را ندید؟😊❤️ 🍃 🌷یادش با ذکر 🍃