🕊 🌹 🌎روی صورت زمین میان آینه ای به وسعت آسمان، کوچه‌های سرشار از بهار شهر در سال چهل‌وچهار رخ می‌نمود. در این میان محله امام سرشار از رویشی تازه بود با نگاه مهربان خداوند بر اهل خانه اسدالله. ✨ابراهیم در بهاری ترین خاطرات روزگار پای در زمین نهاد. در جاده‌ای پر از مهر و ایمان و صبر. ابراهیم بر سفره‌ای به وسعت دستان شکر مادر بر سجاده‌های نیاز و زمزمه‌های شکر و توکل پدر که تا کوچه‌های خدا امتداد داشت؛ 💐کودکی اش مثل باد در مسیر سبز و جاری رود گذشت. تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد به هنرستان رفت و در رشته برق تحصیل نمود. ابراهیم نوجوانی که شب های بلند زمستان و سقف پر ستاره آسمانش با فریادهای تکبیر او آشنا بودند و روز ها سنگ فرش خیابان با گام های محکم او. او جوان غیرتمند و آزاده انقلاب بود و آماده جانبازی. 💐گاه رفتن رسیده بود در مرداد ماه شصت‌ویک و ابراهیم این بار راهی جنوب شد برای عملیات رمضان و قدم‌هایش را محکم تر از همیشه بر می‌داشت. 💐هنگامه حضور بود و دیدار و ابراهیم قدم در وادی سرخ حیرانی نهاد درحالیکه کبوتری پر زنان از روی شانه اش به آسمان می رفت، ترکش مهمان سر و پیشانی او شد و او سعادتند به دیدار دوست گردید. 🥀پیکر پاکش میهمان دوستان شهیدش نظاره گر غروب‌های سرد و غمگین شهر است در این روزهای سخت انتظار.😔 🌷 ⚜ قرارگاه یاوران ولایت دامغان @yavarane_velayat_damghan