🍃🇮🇷🌸🇮🇷🍃 ✡ ؛ ◀️ قسمت چهارم 🔶🔸فعالیت‌های سیاسی هرتسل برای پذیرفته‌شدن ایده دولت یهودی 🔹هرتزل در ۱۰ مارس ۱۸۹۶ (۱۲۷۵ ش)با یک کشیش اوانجلیکی به نام ویلیام هشلر (William Hechler) دیدار نمود. دیداری که سهم بسزایی در مشروعیت بخشیدن به جنبش صهیونیسم سیاسی داشت. هرتسل بعدها در کتاب خاطرات خود چنین نوشت: «من باید رابطه‌ای مستقیم و آشکار با یک حاکم مسؤول یا غیر مسؤول، یعنی یک وزیر دولت یا شاهزاده، برقرار سازم. در این صورت یهودیان مرا باور کرده و از من تبعیت خواهند نمود. مناسب‌ترین فرد می‌تواند قیصر آلمان باشد.» 🔹کشیش اوانجلیکی به وی کمک کرد تا ابتدا با فردریک اول، دوک بزرگ بادن و دایی قیصر ویلهلم دوم آلمان و سپس با خود قیصر دیدار نماید. این دیدارها باعث گشت تا جنبش صهیونیستی هرتسل مشروعیت زیادی در میان یهودیان کسب نماید. وی بعدها نیز چند دیدار با قیصر داشت. 🔹هرتسل بعدها به ترکیه نیز سفری داشت و توانست با سلطان عثمانی دیدار نماید اما در کسب نظر موافق وی برای برپایی دولت صهیونیستی در فلسطین موفق نبود. 🔶🔸برگزاری کنگره صهیونیستی و تلاش برای کسب نظر موافق دولت‌های بزرگ 🔹هرتزل در سال۱۸۹۷ (۱۲۷۶ ش) نشریه دای‌ولت را برای انتشار عقایدش در وین تأسیس نمود. سپس برنامه‌ای برای برگزاری اولین کنگره صهیوینستی در بازل سوئیس تدوین کرد. وی به عنوان رئیس این کنگره انتخاب گردید (سمتی که تا زمان مرگ در سال ۱۹۰۴ (۱۲۸۳ ش) در اختیار داشت). 🔹هرتسل علاوه بر دیدار با ویلهلم دوم به کنفرانس صلح لاهه نیز دعوت شده و در آنجا با استقبال گرم دولتمردان اروپایی مواجه گشت. هرتزل در سال‌های ۱۹۰۲ و ۱۹۰۳ به کمیسیون سلطنتی بریتانیا در امور مهاجرت بیگانگان دعوت شد. وی در آن‌جا با اعضای دولت انگلیس بالاخص چمبرلن، وزیر وقت مستعمرات، آشنا شده و از وی خواست تا در اسکان یهودیان در صحرای سینا یاری رساند. 🔶🔸از مصر تا اوگاندا و مرگ 🔹پس از شکست طرح صحرای سینا، در گفت‏‌وگوى هرتزل با گرینبرگ و چمبرلین در ۲۰مى ۱۹۰۳، گرینبرگ طرح سکونت یهودیان در جزیره قبرس را برجسته کرد، در حالى‌که چمبرلین پیشنهاد سکونت در اوگاندا را داد، ولى هرتسل آن‌را نپذیرفت. لیکن شرایط اروپاى شرقى، هرتسل را مصمم کرد تا ضمن از سرگیرى مذاکرات با دولت بریتانیا، حتى طرح اوگاندا را مدنظر داشته باشد. تا با این کار هم با دولت بریتانیا روابط حسنه خود را حفظ نماید و هم با مطرح شدن گزینه‌ای دیگر عثمانی را تحت فشار قرار دهد. 🔹با توجه به این‌که دولت بریتانیا نسبت به اجراى ایده صهیونیستى در اوگاندا نظر مساعد داد و اعلام کرد هیأتى براى شناسایى منطقه به آنجا برود، هرتسل طرح اوگاندا را به کنگره ششم صهیونیستى برد. در این کنگره هرتسل بیان کرد که طرح اوگاندا هدف اصلى صهیونیسم نیست، بلکه هدف اصلى احیاى سرزمین اسرائیل است. اما این پیشنهاد مخالفان سرسختی در میان سایر صهیونیست‌ها داشت. 🔹جریان مخالفان تا آنجا پیش رفتند که طى یک نشست در نوامبر ۱۹۰۳ نماینده‌‏اى را نزد هرتسل فرستادند و از او درخواست کردند تا طرح اوگاندا ملغا اعلام شود و فقط فلسطین مورد توجه قرار بگیرد. گرچه هرتسل در ملاقاتى با شوراى صهیونیست توانست تا حدودى از موج مخالفت‏‌ها بکاهد، لیکن همچنان مخالفت‏‌ها با فراز و فرود ادامه داشت تا این‌که هرتسل در سوم جولاى ۱۹۰۴ درگذشت. 🔶🔸ارزیابی نهایی 🔹ایده صهیونیسم قبل از هرتزل نیز وجود داشت و با گذر زمان قدرتمندتر شد؛ تا این‌که هرتسل توانست آن را تثبیت نموده و تشکیل یک دولت یهودی را تبدیل به هدف اصلی بخش اعظمی از یهودیان و نیز دولت‌های بزرگ اروپا نماید. 🔹بعدها رواج افسانه هولوکاست باعث گردید تا صهیونیست‌ها فریاد مظلومیت و دادخواهی سر داده و دولت‌های اروپایی نیز که موقعیت را مناسب می‌دیدند طرح اسکان آنها را در فلسطین به مرحله اجراء گذاردند. بدین ترتیب دولت مد نظر هرتزل در سال ۱۹۴۸ (۱۳۲۷ ش) و در سرزمین‌های اشغالی فلسطین به مانند غده‌ای سرطانی متولد گشت. البته مرگ مشکوک وی فرصت نداد تا وی شاهد تحقق آرزویش باشد. مرگی که شاید یکی از دلایل آن عدول نسبی وی از خواسته بزرگان صهیون یعنی اسکان حتمی یهودیان در فلسطین بود. 🤲 والحمدلله 🔸🌺🔸 -------------- 📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📖 @salonemotalee