eitaa logo
سالن مطالعه
196 دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1هزار فایل
امروز کتابخوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه‌ی ملّی، که یک واجب دینی است. امام خامنه‌ای مدیر: @Mehdi2506
مشاهده در ایتا
دانلود
86.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 بیانات رهبر انقلاب در محفل انس با قرآن کریم در اولین روز از ماه مبارک رمضان. ۱۴۰۳/۱۲/۱۲ 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
هدایت شده از سالن مطالعه
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 🔶🔸عهدنامه گلستان 🔶🔸عهدنامه ترکمنچای 🔶🔸عهدنامه پاریس 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
10.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 کلیبی که در رسانه های عرب زبان در حال پخش است! وقتی ترامپ کل جهان را به سخره می‌گیرد؛ یک مرد واقعی قبلا او را در حد مذاکره و صحبت هم آدم حساب نکرد... اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🇵🇸🔸🌺🔸-------------- 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 : از فریتیوف شوان تا (۶) قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24597 ◀️ قسمت ۲۴م: 🔶🔸فریتیوف شوان ؛ مریدی که زود مراد شد! 🔸دیدار با خضر نبی نصر می‌گوید: «شوان بعدها شرح داد که چقدر برای پیدا کردن‌ یک مرشد روحانی تشنه بوده و چگونه تصمیم گرفته که‌ اگر چنین شخصی را پیدا نکند، در بیابان اعتزال گزیده‌ و مابقی زندگی خویش را در تنهایی و انزوا سر کند. اما دست سرنوشت او را به محضر صوفی الجزایری، شیخ العلاوی، رهنمون ساخت. در سال‌های اخیر برخی‌ خرده‌گیران تلاش کرده‌اند که در مورد پیوستن شوان‌ به طریقت شاذلیه العلاویه و امکان دارا بودن سلسله کامل، که به تنهایی ضامن پیوستگی سنتی در تصوف‌ است، تردیدافکنی کنند. بگذارید پیش از همه بگوئیم که اصلاً هیچ دلیلی در دست نداریم که شوان به دست‌ شیخ العلاوی به تصوف روی نیاورده باشد، بلکه برعکس، در خلال سال‌های متمادی فقرای پرشمار الجزایر و مراکش، بیانگر آن‌اند که وی به دست این شیخ بزرگ‌ الجزایری به صوفیه گراییده. در دهه ۱۹۶۰ من با بعضی از اعضای شاخه سوری‌ طریقت العلاویه ملاقات کردم که در مورد وضع و حال‌ شیخ عیسی [شوان] از من سئوال می‌کردند و داستان‌هایی را که‌ در مورد ورود شوان به مستغانم در سال ۱۹۳۲ و اتصالش‌ به طریقت توسط شیخ العلاوی، که نخستین‌بار وی را به عزلت‌گزینی روحانی یا خلوت واداشت، از فقرای‌ کهن‌سال‌تر شنیده بودند، برایم بازگفتند. تنها سه سال‌ قبل و در مراکش، دوباره همان داستان‌ها را از اعضای‌ کهن‌سال‌تر طریقه شاذلیه شنیدم که آن‌ها هم در مورد او سؤالاتی می‌کردند. و اما انتخاب او به عنوان مقدم – حتی اگر خرده‌گیران و منتقدان شوان در این مورد تردید کنند – این‌ انکار و تکذیب، نفس پیوستگی و تسلسل ایمان‌آوری‌اش‌ را نقض نمی‌کند. بسیاری از فقرا در طریقت‌های گوناگون‌ صوفیه که به‌عنوان مقدم یا خلیفه تعیین نشدند، بعداً به‌واسطه مشیت الهی به مقام شیخیت رسیدند. تاریخ‌ تصوف کلاسیک پر از چنین نمونه‌هایی است، به‌ویژه در قرون اوّلیه هنگامی که عملکردهای گوناگون رایج در تصوف بعدی هنوز به این صورت وجود نداشت. در هر مورد، سرشت واقعی هر شیخ یا مرشد تنها به‌واسطه کیفیت مریدان وی قابل ارزیابی است. یک درخت به‌واسطه میوه‌هایش مورد قضاوت قرار می‌گیرد.» 🔸علاویه پس از علاوی چنان‌که گفتیم، با مرگ شیخ احمد العلاوی، یکی از «مقدم»های او به‌نام عَده بن ‏تونس شیخ طریقت علاویه شد و شوان با «اجازه»ای که از شیخ عَده گرفت به سوئیس بازگشت و راه خود را در پیش گرفت. طریقت علاویه در دوران عَده بن ‏تونس، که فاقد رهبری کاریزماتیک چون احمد العلاوی بود، جاذبه خود را از دست داد و با مرگ عده بن‫تونس بقایای ظواهر تصوف سنتی را نیز از دست داد و ریاست خاندان بن‫تونس موروثی شد. عده بن تونس در سال ۱۹۵۲ درگذشت و پسر ۲۴ ساله‌‏اش، محمد المهدی بن‫تونس، رهبری طریقت را به‌دست گرفت که سلوکی غیردرویشانه و پرتجمل داشت. او در ۱۹۷۵ درگذشت و برادرش، خالد بن‫تونس (متولد ۱۹۴۷)، شیخ طریقت شد.‬‬‬ خالد بن تونس در ۲۴-۳۱ ژوئیه ۲۰۰۹ جشن یکصدمین سال تأسیس طریقت علاویه را در مستغانم برگزار کرد. و به این مناسبت خبرگزاری‌ها متن تبلیغاتی زیر را گزارش کردند:‬ «یک سده از عمر طریقت شیخ خالد بن تونس می گذرد. از ۲۴ تا ۳۱ ژوئیه، قریب به ۶ هزار تن از مؤمنین برای جشن صدمین سالگرد تولد این طریقت در شهر مستغانم الجزایر گرد آمدند.‬ در تمام طول سال، اعضای این فرقه صوفیه مراحل مختلف حرکت کاروان‌های انتظار و شعله امید را پی‌گیری کردند؛ دو نمادی که، ماه ژانویه سال جاری، به‌منظور معرفی کردن جوامع علاویه به دنیا، به تأیید رسیده بودند. اوائل ماه ژوئیه، این دو نماد در شهر مستغانم به هم رسیدند. در فرانسه، پیش‫آهنگان مسلمان (SMF) این کشور که به تأیید شیخ خالد بن‫تونس نیز رسیده بودند، شکلی دیگر از مسلمانی را به نمایش گذاشتند. SMF شکلی زیبا از حضور حقیقی اسلام در زندگی عمومی مسلمانان در کشور فرانسه محسوب می‌شود. اینان کسانی هستند که کاروان شعله امید را به‌راه انداختند.‬‬ فرقه العلاویه که به سال ۱۹۰۹ پایه‌گذاری گردید، عنوان خود را از اسم پایه‌گذار فرقه یعنی شیخ احمد العلوی (۱۹۳۴- ۱۸۶۹) گرفته؛ مردی معتقد و دارای سعه صدر که الهام‌بخش بسیاری از غربی‌ها در مسیر گرایش به اسلام بوده است. شیخ العلوی خطبه‫های جمعه مسجد بزرگ پاریس را از زمان تأسیس آن یعنی ژوئیه ۱۹۲۶ بر عهده داشته است.» خالد بن‫تونس، به‌ویژه در فضای جدید منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و در کوران بهار عربی، کوشید چهره‌ای «تجددخواه» از خود عرضه کند. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🔸🌺🔸-------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ماسون‌ها و جریان روشنگری قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24599 ◀️ قسمت سوم: آنها این فهم خود را از تعدادی مذاهب و منابع مافوق طبیعی واقع در شمال آفریقا خصوصاً مصر دریافت می‌داشتند و در رأس اینها نیز کابالای یهود قرار داشت کابالای یهود بیانگر علم انسان فانی نسبت به قدرت الهی و چگونگی انتقال آن به خود در محدوده مرزهای موجود بین خدا و انسان، در سنت موسی علیه‌السلام است. احکام تورات یافتن آمادگی مقدماتی‌ای است که قبل از رو به‌رو شدن با کابالا دستیازی به آن لازم است و این امر در جهان مادی انسان تأثیرات و تغییرات بزرگی را موجب خواهد گردید. اومانیست‌های ایتالیا در ارتباط با کابالا، ضمن این‌که با زمان پیش رفتند، این منبع را به عنوان یک راهنمای عمل پذیرفتند. مفهوم گنوسیس (سنت ماورای طبیعی‌ای که در اوان مسیحیت زاییده شد و باز با کابالا در ارتباط است) را مجدداً تفسیر نمودند و این مفهوم را در سطح وسیعی به حالت دنیامداری در آوردند، کاری که می‌خواستند بکنند این بود که از طریق کابالا نیروهای پنهان طبیعت را در راستای اهداف سیاسی – اجتماعی مورد استفاده قرار دهند. قبل از روشنگری و عصر دانش یعنی در سال‌های قبل از آغاز عصر روشنگری و عصر دانش و قبل از به حرکت در آمدن جریان عقلی‌گری توسط فرانسیس بیکن در قرن ۱۷، اومانیست‌ها آن را آغاز نموده بودند. این حرکت شامل سیمیا بود. از این علم در کنار دیگر علوم به کابالیستیک تعبیر می‌شد. سیمیا قدرت تغییر ساختار عنصری مواد و در رأس آنها فلزات بود. آنچه که اومانیست‌های کابالیست به دنبال آن بودند در حقیقت ماده معدنی بود که بتوانند با آن جوهر فلزات پایه را تغییر دهند. به عنوان مثال آنها باور داشتند که با این ماده قدرت تبدیل نمودن مس به طلا را خواهند داشت. همراه با آن مهم‌ترین هدف کابالیست‌ها تلاش برای دستیابی به دانش سرّی مرتبط با قدرت طبیعت و افسانه مربوط به سنگ فیلسوف و استحصال قدرتی بود که با آن بتوانند دنیا را از نو بسازند. اعضای انجمن‌های اومانیستی اعلام می‌داشتند که در جستجوی معمار بزرگ کائنات و وقف نمودن خویش برای اویند. نام این معمار بزرگ کائنات از چهار حرف مقدس عبرانی یعنی YHWH (یهوه) تشکیل شده بود. یهوه نام خدای یهود است. نامی که از سوی میرندگان و فناپذیران قابل تلفظ نخواهد بود. به همین علت اومانیست‌ها سمبول‌هایی مثل پیرامیت و چشم را نیز که عموماً عاریت گرفته شده از منابع مصری است مورد استفاده قرار دادند. انجمن‌های اومانیستی‌ای که قبل از رنسانس پدید آمده بود در طول زمان به قدرت‌های بین‌المللی دینی و سیاسی و اجتماعی‌ای بدل شدند که اتحادهای اروپایی را شکل داده و مقدرات جهانی آنها را رقم می‌زدند. گسترش اندیشه‌های اومانیستی به سمت شمال (اروپا) و پذیرفته شدن آن در قرن ۱۵ م. با کمک و مساعدت اصلاحات پروتستانیستی صورت پذیرفت. همان‌گونه که مشخص است اولین معماران این اصلاحات مارتین لوتر، فیلیپ ملانچتون، یوهانس روشلین و جان آموس کومینسکی می‌باشند که خود به مکتب‌های نهان‌گرای مختلفی وابسته بودند. مورد توجه قرار گرفتن عنوان «معمار بزرگ کائنات» که به همان YHWH یا خدای یهود دلالت دارد، از سوی اومانیست‌ها، خود بیانگر تأثیر و نفوذ عبرانی بر آنها بود. پیوندهای جریان روشنگری و باطنی‌گری عبرانی مالاچی مارتین در سطور بعدی از اشتراکات ماسون‌ها و اومانیست‌ها سخن به میان می‌آورد: در این فاصله در دیگر مناطق شمالی اروپا اتحادیه‌ای مشترک با اومانیست‌ها شکل گرفت. اتحادیه‌ای که هیچ‌کس اهمیت آن را در آن زمان درک نکرد… در قرن سیزدهم که شکل‌گیری جمعیت‌های اومانیست – کابالیست نو به نو آغاز شده بود، در انگلیس، اسکوچیا و فرانسه نیز جمعیت‌های بنّای عصر جدید در حال پدید آمدن بود. این جمعیت‌ها آرام ‌آرام به صورت لژهای ماسونی در آمدند و در آن دوران هیچ‌کس نمی‌توانست حدس بزند که بین ماسون‌ها و اومانیست‌های ایتالیا همفکری وجود دارد. ماسون‌گری نیز همانند اومانیست‌ها از کلیسای کاتولیک روم فاصله گرفته و همانند اومانیست‌مذهب‌های ایتالیا خود را در لوای پرده‌ای از رمز و راز پنهان داشت. این دو گروه جهات مشترک دیگری نیز داشتند، چنان‌که از اسناد و نوشته‌های به جا مانده از ماسون‌گری برمی‌آید باور و اعتقاد به «معمار بزرگ کائنات» به همان شکل از سوی ماسون‌ها نیز پذیرفته شده بود. این معمار بزرگ بخشی از جهان مادی و ساختار و تفکر و اندیشه تنویر شده است. این باور جدید هیچ وجه تشابهی با اندیشه و اعتقادات مسیحیت کلاسیک نداشت، بسیاری از مفاهیم همچون گناه، دوزخ، بهشت، پیامبران، ملائکه، عالمان و پاپ مورد انکار قرار می‌گرفت. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🇵🇸🔸🌺🔸 -------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee .
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 ✡️ [۳۶] قسمت قبل؛ https://eitaa.com/salonemotalee/24566 ✳️ قسمت ۳۶م؛ 🔶🔸نوع برخورد خدای سبحان با یهود [۵] 💥 تنوّع‌طلبی و قتل انبیاء 🔹امروزه رسانه‌های پُر تیراژ و پُر مخاطب غربی - یهودی و پخته‌خوران شرقی و ظاهراً غیریهودی، با کمال تأسف با دست‌گذاردن بر تنوع‌طلبی و مطرح‌کردنِ خواسته‌های ابتدایی و در ظاهر موجّه، برای جوان مسلمان، دست به نیازسازی کاذب زده، و خانوادهٔ نوپای غیریهودی را در مسیر اباحه‌گری و سهل‌پنداریِ عصیان و گناه، ساپورت روحی و روانی می‌کنند 🔹چه ارتباطی بین ابتدا و انتهای آیهٔ ۶١ سورهٔ بقره وجود دارد؟! در ابتدای آیه، شکایت از «مَنّ و سَلْوَی» و یک‌نواختی در خورد و خوراک است و انتهای آیه از قتل انبیاء و عصیان و تجاوزگری صحبت می‌کند: «وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ بَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذلك بأَنَّهُم كانوا يَكفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ الْحَقِّ ذلك بما عَصَوْا و كانوا يَعتَدُونَ؛ و (مُهر) خواری و بیچارگی و نیاز، بر پیشانی آن‌ها زده شد؛ و باز گرفتار خشم خدا شدند؛ چرا که آنان نسبت به آیات الهی، کفر می‌ورزیدند؛ و پیامبران را به ناحق می‌کشتند. این‌ها به خاطر آن بود که گناه‌کار و متجاوز بودند». 🔹چگونه این دو مطلب که یکی بسیار ساده و پیش پا افتاده می‌نماید و دیگری که پر از رُعب و پر از دلهره است توجیه می‌شود؟! 💥پرهیز از اِذاعه‌گری؛ رادیو نشوید! 🔹استمرار در کُفر، قتل انبیاء، عصیان‌گری و اعتداء را نه فقط به جمعی از یهود و نه به یهودیانِ پیش از نزول قرآن، بلکه به «همهٔ یهودیان» از گذشته تا حال و تا آینده نسبت می‌دهد و این در حالی‌است که به فرمایش امام صادق علیه‌السلام: و اللَّهِ مَا ضَرَبُوهُم بِأَیدِیهِم و لا قَتَلُوهُم بِأَسیَافِهِم؛ این‌گونه نبود و نیز این‌گونه نیست که همه یهودیان شمشیر به دست گرفته و در قتل انبیاء مباشرت فیزیکی و مستقیم داشته باشند. 🔹آن‌چه باعث شناسایی یهودیان در همهٔ اعصار و در همهٔ جوامع می‌شود، صنعت اذاعه‌گری است آنان سخن انبیاء را می‌شنیدند و بعد از اذاعه‌گری، همان سخنان را ضد همان انبیاء به‌کار می‌گرفتند: 👈 و لَکِن سَمِعوا أَحَادِیثَهُم فَأَذَاعُوها فَأُخِذوا عَلیها فَقُتِلوا فَصَارَ ذلک قَتلاً وَ اعْتِدَاءً و مَعصِیةً. [المحاسن، ج‏١، ص٢۵۶] 🔹آن‌چه شایسته است نسبت به آن هشدار جدّی داده شود، «اِیّاکَ و الاِذاعَة» است این‌که آدمی رادیوی بی‌جیره و مواجب دشمن نشود، و به عبارت صحیح، اصلاً رادیو نشود و راست‌ها و دروغ‌های آنان را بر زبان نیاورد 🔹اگر بیماریِ اذاعه‌گری و افشای مطالبی که انتشار آن موجب مفسده است، خصوصاً آن‌هایی که به امنیت روحی، روانی و معنوی فرد، خانواده و جامعه آسیب می‌رساند، شیوع پیدا کند و یک امر عادی قلمداد شود، زمینه قتل عمد ائمه هدایت فراهم شده است. کلمهٔ عمد را با تأکید بخوانید. قتل عمد. 🔹امام صادق علیه‌السلام در مورد کریمه: «و یَقتُلُونَ الْأَنْبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍ» [آل عمران : ١١٢]، می‌فرماید: أَما و اللَّهِ ما قَتَلُوهُم بِالسَّیْفِ؛ این‌گونه نبوده که هر یهودی شمشیری به دست گرفته و در قتل انبیاء شرکت کرده باشد، و لَکِن أَذاعوا سِرَّهُم اسرارِ نهضتِ بیدارساز پیامبرانِ کشته شده را منتشر می‌کردند، رازدار نبودند: وَ أَفْشَوْا عَلَیهِمْ. به‌اصطلاح دست به افشاگری می‌زدند و زمینهٔ کنار زدن و اعدام پیامبران را فراهم می‌آوردند: فَقُتِلُوا. [المحاسن، ج‏١، ص٢۵۶] نتیجهٔ این رفتار یهود، قتل و کشته‌شدن پیامبران شد. 🔹این‌که می‌گوییم هشدارِ جدّی داده نشده به این خاطر است که فراوان می‌توان مردمی را دید که به ویروس اِذاعه‌گری، سخن‌پراکنی، شایعه‌سازی، دروغ‌پردازی، هوچی‌گری و مستهجن‌نگاری آلوده شده‌اند. جمعی عامل و دست‌اندرکارند و جمعی نظاره‌گرند و این صحنه را تماشا می‌کنند، در هر صورت، وقتی مدافعِ حق و مدافعِ امام حسین علیه‌السلام نیستی، چه به شراب نشسته باشی و چه به نماز ایستاده باشی، چه فرقی می‌کند؟! هر دو مجرمید. 🔹در روایت امام صادق علیه‌السلام است که: مَنْ‏ أَذَاعَ‏ عَلَینَا شَیئاً مِنْ أَمْرِنَا، هرکس برخلاف مصالح ما سخن‌پراکنی کند، اسرار ما را منتشر سازد، مقاله‌پراکنی کند؛ مطالب ما را وارونه ارائه دهد، لوده شود تا دیگران بر ما بخندند، رفتاری کند که باعث وهن ما در جامعه شود: فَهُوَ کَمَنْ قَتَلَنَا عَمْداً. ما را به عمد کُشته است. و برای این‌که بر عمد تأکید کند، می‌فرماید: وَ لَمْ یَقْتُلْنَا خَطَاءً، [المحاسن، ج‏١، ص٢۵۶] به اشتباه و خطا ما را نکُشته است، اذاعه‌گری دامی خطرناک، بیماری‌ای متأسفانه خوشمزه و سریعُ‌الانتقال است. 🔗 ادامه دارد ... قسمت بعد؛ 🇵🇸🔸🌺🔸 -------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚 @salonemotalee
طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن ۱ - صهـبا.mp3
12.65M
🍃🌸🇮🇷🌸🍃 سلسله جلسات آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، با موضوع اندیشه اسلامی در قرآن در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ ‌‌● جلسه اول ‌‌● موضوع: ایمان 🔸🌺🔸-------------- "سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی 📚@salonemotalee