🍃🌸 🇮🇷 🌸🍃
✡
#مسلمانان_صهیونیست
#ارتش_سرّی_روشنفکران
#ارباب_حلقهها
قسمت قبل؛
https://eitaa.com/salonemotalee/16194
◀️ قسمت بیستوسوم
ریچارد رورتی؛ سرمایهداری علیه فلسفه ۳.
🔹رورتی میگوید:
"امروز این توجیات متافیزیکی در باب اینکه مثلاً «حق چیست و حقیقت کدام است؟» از اعتبار افتاده..."
و رای جان راولز را تایید میکرد که:
"این مسائل عقلی، ربطی به ایدئولوژی لیبرال سرمایهداری ندارد." (۱۶۴)
🔹جان دیویی نیز به عنوان پیشروی رورتی میپنداشت:
"هرگونه تکاپوی فلسفی برای «شناخت حقیقت» مساوی با یک «فاجعه اجتماعی» است؛ چون در فرض یافتن حقیقت، کوشش آدمیان برای ساختن یک «مدینه فاضله» (آرمانشهر) آغاز میگردد و نتیجه این تلاشها نیز به ظهور انواع «فاشیسم» ختم میشود!" (۱۶۵)
🔹این چنین؛ «مرگ فلسفه مدرنیته» رقم خورد و ریچارد رورتی آن را سرنوشتی برآمده از «فرهنگ آمریکا» دانست.
به تعبیر او؛
"این فرهنگ علیه کوششهای عقلی «انقلاب» کرده است!" (۱۶۶)
🔹این دیدگاه را سال ۱۹۹۹.م (۱۳۷۷ هـ.ش) در کتاب فلسفه و امید اجتماعی توسط انتشارات پنگوئن (ناشر آثار سلمان رشدی) منتشر کرد.
رورتی نوشت:
"ریشهی فرهنگ آمریکا، سیاسی، عملگرایانه و «تهی از هرگونه هویت معنوی و سنت فکری» است؛ تجربه تاریخی آن، وجود هرگونه طبیعت و ماهیت و سرشت را برای انسان نفی میکند." (۱۶۷)
🔹بزرگترین فیلسوف معاصر ایالات متحده معتقد است:
"«فرهنگ آمریکا همواره توانسته تا بدون اتکاء به سنت، آدمهای مطلوب خود را خلق کند. این فرهنگ، پست متافیزیکال است و دلدادهی هیچ دین و مذهبی و امر ماورایی نیست»، (۱۶۸) چون نه ریشه در هویت متافیزیک دینی دارد و نه ریشه در فکر متافیزیک طبیعی. (۱۶۹) بنابراین، آمریکا برای دفاع از «آزادی» یا «عدالت» نیازی به بافتن این توجیهات فلسفی ندارد و جایی هم برای «چرندیات فلسفی مدرنها» در آن نیست." (۱۷۰)
🔹در دهه ۱۹۹۰ او تنها یک «نئوپراگماتیست» نبود؛ به «فیلسوف امید» مشهور شد.
این لقب نسب از نگاهش به «فلسفه امید اجتماعی» میبُرد و در تبیین آن میگفت:
"هم کشور «آمریکا» و هم برجستهترین فیلسوف آن (جان دیویی) به ما میآموزند که میتوان در سیاست، «امید» را جایگزین آن دانشی کرد که «فیلسوفان» بیشتر اوقات میخواستند به آن برسند.
«آمریکا» همیشه کشوری بوده که رو به «آینده» داشته است…
آینده، تحقق بیشتر و بهتر «کاراکتر واقعی آمریکا» خواهد بود که همان اصل اخلاقی آزادی و نظام سیاسی دموکراسی است." (۱۷۱)
🔶🔸شب ۲۲ خرداد ۱۳۸۳ ریچارد رورتی برای اقامتی ۲ روزه وارد تهران شد تا با همکاری داریوش شایگان و رامین جهانبگلو از نزدیک به ارزیابی وضعیت اصلاحطلبان بپردازد. (۱۷۲)
🔹پیش از سفر به ایران گفته بود:
«اگر ما چیزی هم از اسلام باید بیاموزیم، آن چیز درس آزادی و عدالت اجتماعی نخواهد بود؛ ما خود در این مقوله کارشناس و خبره هستیم» (۱۷۳)
و همیشه تأکید داشت:
«دموکراسی در ایران میتواند آغاز موج دموکراتیزاسیون در خاورمیانه باشد.» (۱۷۴)
🔹اصلاحطلبان نیز با تفکر عمل گرایانهی رورتی آشنایی داشتند؛
حتی در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی مدارس دولتیای به «سبک جان دیویی» (مانند مدرسه شهدای معلم در تهران) ساختند تا دانشآموزان «اصل حریت و آزادی» را از آموزههای فلسفه آمریکایی بیاموزند. (۱۷۵)
🔹وزارت آموزش و پرورش از شهریور ۱۳۷۸ این مدارس را با هدف تربیت لیبرالهایی تاسیس کرد که به «نیروی سازمانی براندازی نرم» مشهورند. (۱۷۶)
🔹سخنان رورتی گرچه در میان اصلاحطلبان واکنشهای متفاوتی را برانگیخت، (۱۷۷) اما ایدئولوژی آنان براساس فلسفه عملگرایی دیویی – رورتی تعریف شد و شعار «عملگرایی فمینیستی» به شعار اصلی کمپینهای زنان سکولار در ایران تبدیل گشت. (۱۷۸)
🔹علی میرسپاسی (عضو شورای سردبیری فصلنامه کنکاش، چاپ خارج کشور) نیز از ابتدای دههی ۱۳۸۰ برای حزب مشارکت ایران به شرح استراتژی عمل گرایانهی رورتی با هدف فهم سیاستهای جدید آمریکا پرداخت و در کتاب دموکراسی یا حقیقت یک توصیه راهبردی به روشنفکران اصلاحطلب ایرانی داشت...
🔗 ادامه دارد ...
قسمت بعد؛
https://eitaa.com/salonemotalee/17807
🔸🌺🔸--------------
📚"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee