بودن ؟! 🔴«اسکندر با قدرت تمام شهرها را تصرف میکرد. او که با هیبت پادشاهی در میان شهری حرکت می کرد، همراه سپاهیان خود به قبرستان ‌رسید، اسکندر با تعجب نگاه می‌کند و می‌بیند روی هر سنگ قبر نوشته شده: ابن عباس یک ساعت زندگی کرد و مرد. ابن علی یک روز زندگی کرد و مرد. ابن یوسف ده دقیقه زندگی کرد و مرد! اسکندر برای اولین بار عرق ترس بر بدنش می‌نشیند. در میسر حرکت خود، به ریش سفیدِ ده می‌رسد و می‌بیند پیر مردی موی سفید و لاغر اندام در چادری نشسته و عده‌ای به دور او جمع هستند. اسکندر جلو رفت و گفت: ای پیرمرد من تو را نمی‌کشم، ولی شرط دارم. پیرمرد می‌گوید: اگر می‌خواهی مرا بکش، ولی شرط تو را نمی‌پذیرم. اسکندر ناچار و کلافه می‌گوید: خیلی خوب، سوالی دارم، جواب مرا بده و من از اینجا می‌روم. پیرمرد می گوید: بپرس! اسکندر می‌پرسد: چرا روی هر سنگ قبر نوشته: فلانی ده دقیقه، یک ساعت، یک ماه، زندگی کرد و مرد؟! پیرمرد جواب می‌دهد: وقتی زمان مرگ هر یک از اهالی فرا می‌رسد، به کنار بستر او می‌رویم واز او چند سوال می‌کنیم: چه علمی آموختی؟ و چه قدر آموختن آن به طول انجامید؟ چه هنری آموختی؟ برای بهبود معاش و زندگی مردم چقدر تلاش کردی؟ بعد از آن که آن شخص می‌میرد، مدت زمانی را که به آموختن علم پرداخته، محاسبه کرده و روی سنگ قبرش حک می‌کنیم: ابن یوسف یک ساعت زندگی کرد و مرد! بدین‌سان، زندگی ما زمانی نام حقیقی بر خود می‌گیرد که بر سه بستر، علم، هنر، مردم، مصرف شده باشد که باقی همه خسران و ضرر است و نام زندگی بر آن نتوان نهاد! اسکندر با حیرت و شگفتی شمشیر در نیام می‌کند و به لشکر خود دستور می‌دهد: هیچ‌گونه تعدی به مردم نکنند و به پیرمرد احترام می‌گذارد و شرمناک و متحیر از آن شهر بیرون می‌رود! 🔵راستی فکر می‌کنید؛ اگر چنین قانونی رعایت شود، و معیار زندگی ما میزان ارتباط مطلوب با فرزندمان باشد، روی سنگ قبر ما چه خواهند نوشت؟ چنانچه در جامعه ما افراد بر اساس میزان والد بودن و فعالیت هایی که ارتباط با نقش پدری یا مادری دارند، رتبه بندی می شدند، جایگاه شما در چه رتبه ای بود؟ لحظاتی فکرکنیم... بعد عمر مفید خود را در زمینه والد بودن محاسبه کنیم!» استاد آقاجانی 🌹مرکز مشاوره حوزه های علمیه🌹 @mmhozehh