🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠
#برزخ_تکریت
✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو
●
#قسمت_پنجاه_و_چهارم
💠 دیدار گنبد امامین عسکریین ـ علیهما السلام
کاروان اسرا پس از حدود ۱۲۰ کیلومتر طی مسیر به شهر مقدس سامرا رسید.
دستها از پشت بسته بود ولی چشمها باز و پرده های اتوبوس نیز هر چند نامنظم کشیده بود.
چون با فراخوانی مشخصات سوار اتوبوس ها شده بودیم به ترتیب ، بچه هایی که با هم به الرشید منتقل شده بودیم تقریبا در یکی دو اتوبوس متوالی جای گرفتیم .
به گمانم قبل از اذان ظهر حرکت کردیم که در این صورت با توجه به اینکه تا غروب آفتاب در حال انتقال به اردوگاه بودیم باز نماز را بدون وضو و طهارت و قبله و مهر و در شرایط اضطرار و با دستانی بسته داخل اتوبوس خواندیم.
نماز تنها فریضه ای است که در هیچ شرایطی ساقط نمی شود.
همچنان که در قسمت قبلی ذکر شد مسیر ، چندان طولانی نبود لکن به علت مسائل حفاظتی و هماهنگی های لازم مسیر ۱۸۰ کیلومتری بیش از ۶ ساعت به طول انجامید.
به هنگام عبور از شهر سامرا نگهبان همراه پرده های سمت راست را کنار زد و به مضمون گفت ؛ سامرا ، عسکریین
همه نگاهها به سمت پنجره خیره شد.
گنبد طلای امامین عسکریین ، امام هادی و امام حسن عسکری ـ علیهما السلام .
دستهایمان در بند بود و معذور ، با سر ادای احترامی و دلهایمان روانه مرقد مطهرشان شد و سلامی و درودی.
البته آن موقع اطلاعی از وجود مرقد مطهر حکیمه خاتون و نرجس خاتون ـ سلام الله علیهما ـ عمه و مادر امام زمان ـ عج الله تعالی فرج الشریف و سرداب غیبتشان نداشتیم.
بعدها پس از سقوط صدام و حضور داعش در منطقه ، توفیق زیارت حاصل شد و در همین مسیر به علت درگیری نیروهای عراقی با داعش در دو نوبت خودروی ما متوقف وخاطرات گذشته تجدید گردید و پس از بازگشاهی مسیر در شرایط امنیتی برای اولین بار هر چند مختصر توفیق شرفیابی حاصل شد.
به صفای حرمت ، مروهی من گنبد توست
طوف قـبر تـو مـرا حاجی سامــرا کرد
ادامه دارد..✒️
⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹
ว໐iภ ↬
@sangarshohada🕊🕊