از عجیبترین وصایای حضرت زهرا به امیرالمومنین این بود: اِبْكِنِي وَ اِبْكِ لِلْيَتَامَى
علی جان! برای من و برای ایتام من گریه کن!
نمیدونم؛ شاید یکی از حکمتهاش اینه که دید امیرالمومنین از شدت سنگینی اتفاقات و صبر بر مصائب کوچه و جسارت به ناموس و... اینقدر قلبش تحت فشاره که داره دق میکنه؛ حضرت زهرا ترسید مولا جان بده، خواست سبک بشه..
با اینکار، یار باوفای مولا، یکبار دیگر بلاء را از جان امیرالمومنین دور کرد...
اما بعد از دفن حضرت زهرا، امیرالمومنین فرمود: دیگر آسمان و زمین در چشم من زشت است؛ چه زود بین ما جدایی افتاد!
دیگر اندوه من ابدی خواهد بود، و شبهای من به بیخوابی خواهد گذشت؛ مگر اینکه خدا مرا در همان مکانی جا دهد که تو در آنجا هستی